سیاست خارجی؛ شجاعانه یا بی‌باکانه؟

گروه سیاسی: مهدی مطهر نیا-تحلیل گر مسائل سیاسی و بین الملل در یادداشتی در روزنامه بهار نوشت: سوالی که جواب آن کمک شایانی بر تصمیم گیری بسیاری از صاحبان حق رای در انتخابات بیست و نهم اردیبهشت و انتخاب آنها برای نوشتن نام یک کاندیدای ریاست جمهوری می‌کند این است که سیاست خارجی روحانی با رقبای اصولگرایش چه تفاوتی دارد؟ پاسخ این سوال این است که سیاست خارجی حسن روحانی خردورزانه و شجاعانه است و سیاست خارجی رقبای اصولگرای او در بهترین وجه ممکن و بسیار خوش بینانه،  سیاست خارجی عّقلایی و متهورانه یا بی باکانه است. برای اینکه بتوان این دو را از هم مجزا کرد باید آنها را به بررسی نشست.
عقل کف است و خرد سقف قرار می‌گیرد؛ انسان عاقل می‌داند که وضع موجود چگونه است و وضع موجود را به نفع خود مدیریت می‌کند، اما خرد وجه تکاملی همان عقل است که در آن به جای تنها درک وضع موجود پس از درک آنچه رخ داده به‌ترسیم آینده مطلوب می‌پردازد، برای رسیدن به آن آینده مطلوب برنامه ریزی کرده و نقشه راه‌ترسیم می‌کند، استراتژی تبیین می‌کند و در مسیر،  تاکتیک‌ها و تکنیک‌های لازم را به کار می‌گیرد.
رقبای روحانی سیاست خارجی عقلایی و متهورانه دارند که البته نمی‌توان بخش عقلایی آن را رد کرد اما دارای ویژگی‌های سیاست خارجی خردورزانه و شجاعانه روحانی نیست. سیاست خارجی روحانی‌ترسیم مطلوبیتی برای کشور دارد که ایران و ایرانی بتواند در چارچوب تعامل با نظام بین الملل با کمترین هزینه و بیشترین فایده به اهدافش برای پیشرفت و توسعه دست یابد. سیاست خارجی روحانی تمدن ایرانی اسلامی را تمدنی برافرازنده اصول و ارزش‌های صلح در برابر خشونت نشان می‌دهد و این یک‌ترسیم خردورزانه از آینده مطلوب سیاست خارجی کشور است. تمایز از این جهت میان سیاست خارجی روحانی و رقبایش کاملا نشان دهده تصویر روشنی است که در صورت ماندن او،  کشور در حوزه تعامل با دنیا چگونه پیش خواهد رفت و در غیر این صورت و آمدن احتمالی رقبای او چه بر سر سیاست خارجی ایران خواهد آورد و تاثیر آن بر کشورمان از این ره‌آورد مشخص است.
رقبای روحانی وضع موجود را می‌بینند و تلاش می‌کنند در وضعیت موجود به گونه‌ای تهاجمی در برابر دیگر کشور‌ها چهره بیارایند تا خود را قاطع نشان دهند، اینگونه نشان دادن قاطعیت بیش از آنکه به آینده ارجا دهد ما را در حال زمین گیر می‌کند و از سوی دیگر رقبای روحانی سیاست خارجی بی‌باکانه‌ای دارند، به این معنی که تلاش دارند تهاجم را در ادبیاتی بسیار بی باکانه و متهورانه نشان دهند و خود را در جایگاه استعلایی بنشانند تا از ره آورد آن توده‌های مردم در حوزه سیاست خارجی احساس غرور نمایند اما آیا با احساس غرور می‌توان همه مسائل مربوط به منطقه و نظام بین الملل را حل کرد؟ بی باکی وجه افراط شجاعت است و شجاعت رویکردی متعادلانه و تعادلی میان بی‌باکی و زبونی است.
سیاست خارجی روحانی شجاعانه است و باید شجاعانه بودن آن  بیشتر نشان داده شود. اوو  و‌زیر پرافتخار خارجه‌اش شجاعانه به سیاست خارجه کشور نظر دارند به این معنا که در سیاست خارجه آنها به موقع مقتضی فریاد زده می‌شود، قاطعانه در برابر دشمن ایستادگی می‌شود، حتی برای زمان لازم خودکار پرت می‌ شود و جلسه‌ترک می‌شود. این گرایش همچنین در موقعیت مقتضی لبخند می‌زند و قدم می‌زند و تلاش می‌کند با قدم زدن و لبخند زدن  از یک سو و از سوی دیگر خودکار پرت کردن و جلسه را‌ترک کردن یک چیز را به ارمغان آورده داشته باشد؛ بیشترین میزان منافع با کمترین هزینه ها. این تفاوت میان سیاست خارجی شجاعانه حسن روحانی و بی‌باکانه رقبای اصولگرایش است.
آنچه از سیاست خارجی روحانی در دوره یازدهم بیشتر دیده شد خردورزی بود، نه اینکه او در سیاست خارجی اش شجاعت نداشته بلکه وجه خردورزی آن بیشتر نمایان شد و او در دوره دوازدهم باید وجه شجاعانه سیاست خارجی خود را با پوشش رسانه‌ای لازم بیشتر به مردمان کشورمان نشان دهد، هرچند این ضعف نه او و وزارت خارجه دولتش که بخشی عظیمی از آن مرتبط است با ضعف دولت در حوزه رسانه که لازم است بیش از پیش مورد نظر و توجه قرار گیرد.


منبع: بهارنیوز