سنگ تمام روزنامه اصلاح‌طلب علیه کوروش!

گروه سیاسی:‌ همزمان با هفتم آبان روز گرامیداشت کوروش بزرگ بنیان‌گذار اولیه حقوق بشر، که به تایید تمامی مورخان بزرگ همچون هردوت، ذینوفن، و … همچنین تمجید «ذوالقرنین» توسط قران مجید که توسط علمای بزرگ اسلامی همچون ابوالکلام آزاد (دانشمند مسلمان هندی)، علامه طباطبایی و … به تایید رسیده که مراد ذالقرنین همان کوروش است، روزنامه اعتماد (متعلق به الیاس حضرتی نماینده مجلس) با چاپ یک رپرتاژ! یک صفحه‌ای علیه پیشینه تاریخی ملت ایران، مدعی شد منشور حقوق بشری کوروش دروغ است! این در حالیست که سازمان ملل متحد این منشور را به عنوان مبنای حقوق بشر امروز به رسمیت شناخته است.

این روزنامه در گزارش سخیف خود با تیتر «به بهانه تحرکات اجتماعی برای روز هفتم آبان؛ باستان‌گرایی نوستالوژیک» نوشته است: «کارشناسان و صاحبنظران معتقدند این اثر، نه منشور است، نه قانون، نه فرمان؛ یکی از بسیار متونی است حاوی جملاتی رایج که در شالوده بناها می‌گذاشتند….. بیانگر مفاد مترقی حقوقی نیست»! این روزنامه اصلاح‌طلب! همچنین در ادعایی سخیف علیه علائق ملت ایران به گذشته خود، مدعی شده است که علاقه به کوروش ریشه در نگاه پهلوی‌ها دارد!!

این در حالیست که از کوروش (ذوالقرنین) در قرآن کریم به عنوان پادشاهی مقتدر، خوشفکر و عادل یاد شده است. «ذوالقرنین»، نامی که در آیات ۸۳ تا ۹۸ سوره کهف در قران کریم آمده به استناد صدها منابع موثق و معتبر که از سوی تعداد بسیاری از دانشنمندان، اسلام شناسان، مورخین، متفکران و کارشناسان علوم دینی مطرح شده از آن با نام کوروش پادشاه بزرگ ایرانیان تفسیر شده است. منشور کوروش و الواح متعدد آن پادشاه بزرگ هخامنش از کتیبه سوم شوشیانا تا منشور واقع در متروپلیتن نیویورک و از موزه‌های بریتانیای کبیر، تا ملبورن استرالیا و پاسارگاد و… تمام هویت پرافتخار همه ما ایرانی‌هاست.

کوروش ملقب به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر به پارسی، مشهور به کوروش دوم، به زبان انگلیسی سایروس، نخستین پادشاه و بنیانگذار شاهنشاه هخامنشی بود. نام وی در قرآن کریم سوره کهف آیات ۸۳ تا ۹۸ به نام ذوالقرنین و در تورات به نام عقاب شرق، به مدت ۳۰ سال از سال ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد در ایران حکومت کرد. برای تهیه‌کنندگان باسواد! این رپرتاژ گزارش که بوی قومیتی (ضد فارسی) هم از آن به مشام خواننده می‌خورد  منابع و مطلب زیر را پیشنهاد می‌کنیم، گرچه معلوم است این گزارش به عمد و بدون توجه به منابع اصیل تاریخی همچون قران کریم، به دنبال اهداف ضد کوروش بوده و بر روزنامه اصلاح‌طلب! آن حرجی نیست:
 
از جمله منابع معتبری که از کوروش به نیکی و به عنوان پادشاهی بزرگ و عادل نام برده شده است:
* مولانا ابوکلام آزاد. تفسیرالبیان
* “تاریخ هرودت” هارولد آلبرت لمپ
* تفسیرالمیزان جلد ۱۳ علامه طباطبایی
* تفاسیر آقایان ناصر مکارم شیرازی، قرائتی، امامی، آشتیانی، عبدالهی، شجاعی و حسنی و محمدی در مجموعه کتاب‌های مجلد “تفسیر نمونه”
* ترجمه تفسیر سوره کهف، باستانی پاریزی
* تابنده گنابادی، کتاب سه داستان عرفانی از قرآن
* سراحمدخان بنیانگذار دانشگاه علیگر هند در کتابی به نام اطبایی
* صدر بلاغی در قصص قرآن
* دکتر علی شریعتی، شهید هاشمی نژاد و بسیاری از روحانیون و روشنفکران ایرانی و خارجی

ذوالقرنین یا کوروش هخامنشی
اینکه ذوالقرنین قرآن از نظر تاریخى چه کسى است؟ از جانب مفسران نظرات مختلفى به شرح زیر ابراز شده است:
۱- «اسکندر مقدونى» که بعضى او را «اسکندر ذوالقرنین» مى‏خوانند و معتقدند بعد از مرگ پدرش بر کشورهاى روم و مغرب و مصر تسلط یافت و اسکندریه را بنا نهاد سپس شام و بیت المقدس را زیر سیطره گرفت و به ارمنستان رفت، عراق و ایران را فتح کرد، سپس قصد هند و چین نمود و به خراسان بازگشت و شهرهاى فراوانى بنا نهاد و به عراق آمد و در شهر«زور» از دنیا رفت و در اسکندریه مدفون گشت
۲- یکى از پادشاهان تبابعه «یمن» بوده است. طبق این نظریه سد معروف «مأرب» در یمن همان سد کوروش است.
۳- یکی از پادشاهان چین به نام «شین هوانک تی» بود که دیوار چین را بنا نهاد تا جلو هجوم مغول را بگیرد.
۴- نظر دانشمند معروف اسلامى «ابو الکلام آزاد» وزیر فرهنگ کشور هند که ذو القرنین را «کورش هخامنشى» دانسته است.
نظریه اول و دوم و سوم قابل قبول نیستند زیرا با مشخصاتی که قرآن از ذوالقرنین و کارهای او داده مطابقت ندارند. «اسکندر مقدونى» که فردی کافر و ظالم و خون‌ریز بوده است به علاوه سدّ معروفى نساخته که با سدّ توصیف شده در قرآن مطابقت داشته باشد. اما «سد مارب» یمن هم با صفاتى که قرآن براى سد ذوالقرنین ذکر کرده مطابقت ندارد، زیرا سد ذوالقرنین طبق گفته قرآن از آهن و مس ساخته شده و براى جلوگیرى از هجوم اقوام وحشى بوده، در حالى که سد مارب از مصالح معمولى و به منظور جمع‏آورى آب و جلوگیرى از طغیان سیلابها ساخته شده بود. پادشاه چین هم اگر چه موحد و مومن و خدمتگزار خلق بوده، اما بنای او یعنی دیوار چین بین دو رشته کوه و در یک تنگه نیست و در آن آهن هم به کار نرفته است. از قرآن مجید به خوبى استفاده مى‏شود که ذوالقرنین داراى صفات ممتازى بود:
– خداوند اسباب پیروزی‌ها را در اختیار او قرار داد.
– او سه لشگرکشى مهم داشت: نخست به غرب، سپس به شرق و سرانجام به منطقه‏اى که در آنجا یک تنگه کوهستانى وجود داشته، و در هر یک از این سفرها با اقوامى برخورد کرد که شرح صفات آنها در آیات آمده است.
– او مرد مؤمن و موحد و مهربانى بود و از طریق عدل و داد منحرف نمى‏شد، و به همین جهت مشمول لطف خاص پروردگار بود. او یار نیکوکاران و دشمن ظالمان و ستمگران بود، و به مال و ثروت دنیا علاقه‏اى نداشت. او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز. او سازنده یکى از مهمترین و نیرومندترین سدها است، سدى که در آن به‌جاى آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شد (و اگر مصالح دیگر در ساختمان آن نیز به کار رفته باشد تحت الشعاع این فلزات بود) و هدف او از ساختن این سد کمک به گروهى مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده است.او کسى بوده که قبل از نزول قرآن نامش در میان جمعى از مردم شهرت داشت، و لذا قریش یا یهود از پیغمبر (ص) درباره او سؤال کردند. از قرآن چیزى که صریحا دلالت کند او پیامبر بوده استفاده نمی‌‏شود هر چند تعبیراتى در قرآن هست که اشعار به این معنى دارد. در بسیارى از روایات شده نیز می‌‏خوانیم: «او پیامبر نبود بلکه بنده صالحى بود.» اساس ذوالقرنین شمردن کوروش بر دو اصل استوار است: نخست این‌که: سؤال کنندگان درباره این مطلب از پیامبر یهود یا قریش به تحریک یهود بوده‌اند، بنا بر این باید ریشه این مطلب را در کتب یهود پیدا کرد. از میان کتب معروف یهود به کتاب دانیال فصل هشتم بازمى‏گردیم، در آنجا چنین می‌‏خوانیم: در سال سلطنت «بل شصر» به من که دانیالم رؤیایى مرئى شد بعد از رؤیایى که اولا به من مرئى شده بود، و در رؤیا دیدم، و هنگام دیدنم چنین‏شد که من در قصر «شوشان» که در کشور «عیلام» است، بودم و در خواب دیدم که در نزد نهر «اولاى» هستم و چشمان خود را برداشته نگریستم و اینکه قوچى در برابر نهر بایستاد و صاحب دو شاخ بود، و شاخ‌هایش بلند … و آن قوچ را به سمت «مغربى» و «شمالى» و «جنوبى» شاخ زنان دیدم، و هیچ حیوانى در مقابلش مقاومت نتوانست کرد، و از اینکه احدى نبود که از دستش رهایى بدهد لهذا موافق رأى خود عمل می‌نمود و بزرگ می‌‏شد…» پس از آن در همین کتاب از «دانیال» چنین نقل شده: «جبرئیل بر او آشکار گشت و خوابش را چنین تعبیر نمود: قوچ صاحب دو شاخ که دیدى ملوک مدائن و فارس است» یهود از بشارت رؤیاى دانیال چنین دریافتند که دوران اسارت آنها با قیام یکى از پادشاهان ماد و فارس، و پیروز شدنش بر شاهان بابل، پایان می‌‏گیرد، و از چنگال بابلیان آزاد خواهند شد. چیزى نگذشت که «کوروش» در صحنه حکومت ایران ظاهر شد و کشور ماد و فارس را یکى ساخت، و سلطنتى بزرگ از آن دو پدید آورد، و همان‌گونه که رؤیاى دانیال گفته بود که آن قوچ شاخ‌هایش را به غرب و شرق و جنوب می‌‏زند کورش نیز در هر سه جهت فتوحات بزرگى انجام داد.
یهود را آزاد ساخت و اجازه بازگشت به فلسطین به آنها داد. جالب اینکه در تورات در کتاب «اشعیا» فصل ۴۴ شماره ۲۸ چنین می‌‏خوانیم: «آن‌گاه در خصوص کورش مى‏فرماید که شبان من اوست، و تمامى مشیتم را به اتمام رسانده به اورشلیم خواهد گفت که بنا کرده خواهى شد.» این جمله نیز قابل توجه است که در بعضى از تعبیرات تورات، از کورش‏ تعبیر به عقاب مشرق، و مرد تدبیر که از مکان دور خوانده خواهد شد، آمده است (کتاب اشعیا فصل ۴۶ شماره ۱۱).

دوم: اینکه در قرن نوزدهم میلادى در نزدیکى استخر در کنار نهر «مرغاب» مجسمه‏اى از کورش کشف شد که تقریبا به قامت یک انسان است و کورش را در صورتى نشان مى‏دهد که دو بال همانند بال عقاب از دو جانبش گشوده شد، و تاجى به سر دارد که دو شاخ همانند شاخ‏هاى قوچ در آن دیده مى‏شود. این مجسمه که نمونه بسیار پر ارزشى از فن حجارى قدیم است آنچنان جلب توجه دانشمندان را نمود که گروهى از دانشمندان آلمانى فقط براى تماشاى آن به ایران سفر کردند. از تطبیق مندرجات تورات با مشخصات این مجسمه این احتمال در نظر این دانشمند کاملا قوت گرفت که نامیدن «کورش» به «ذوالقرنین» (صاحب دو شاخ) از چه ریشه‌‏اى مایه می‌گرفت، و همچنین چرا مجسمه سنگى کورش داراى بال‌هایى همچون بال عقاب است، و به این ترتیب بر گروهى از دانشمندان مسلم شد که شخصیت تاریخى ذوالقرنین از این طریق کاملا آشکار شده است. آنچه این نظریه را تایید می‌‏کند اوصاف اخلاقى است که در تاریخ براى کورش نوشته‏‌اند.

هردوت مورخ یونانى می‌‏نویسد: «کورش» فرمان داد تا سپاهیانش جز به روى جنگجویان شمشیر نکشند، و هر سرباز دشمن که نیزه خود را خم کند او را نکشند، و لشگر کورش فرمان او را اطاعت کردند بطورى که توده ملت، مصائب جنگ را احساس نکردند. و نیز «هردوت» درباره او می‌‏نویسد: کورش پادشاهى کریم و سخى و بسیار ملایم و مهربان بود، مانند دیگر پادشاهان به اندوختن مال حرص نداشت بلکه نسبت به کرم و عطا حریص بود، ستم‏زدگان را از عدل و داد برخوردار میساخت و هر چه را متضمن خیر بیشتر بود، دوست می‌‏داشت. و نیز مورخ دیگر «ذینوفن» می‌‏نویسد: کورش پادشاه عاقل و مهربان بود و بزرگى ملوک با فضائل حکماء در او جمع بود، همتى فائق، وجودى غالب داشت، شعارش خدمت انسانیت و خوى او بذل عدالت بود، و تواضع و سماحت در وجود او جاى کبر و عجب را گرفته بود.

جالب اینکه این مورخان که کورش را این چنین توصیف کرده‏اند از تاریخ‌‏نویسان بیگانه بودند نه از قوم یا ابناء وطن او، بلکه اهل یونان بودند و می‌‏دانیم مردم یونان به نظر دوستى به کورش نگاه نمى‏کردند، زیرا با فتح «لیدیا» به دست کورش شکست بزرگى براى ملت یونان فراهم گشت. طرفداران این عقیده می‌‏گویند اوصاف مذکور در قرآن مجید در باره ذوالقرنین با اوصاف کورش تطبیق می‌کند. از همه گذشته کورش سفرهایى به شرق غرب و شمال انجام داد که در تاریخ زندگانیش به طور مشروح آمده است، و با سفرهاى سه‏‌گانه‏اى که در قرآن ذکر شده قابل انطباق می‌باشد:
نخستین لشگرکشى کورش به کشور «لیدیا» که در قسمت شمال آسیاى صغیر قرار داشت صورت گرفت، و این کشور نسبت به مرکز حکومت کورش جنبه غربى داشت. هر گاه نقشه ساحل غربى آسیاى صغیر را جلو روى خود بگذاریم خواهیم دید که قسمت اعظم ساحل در خلیجک‌‏هاى کوچک غرق می‌‏شود، مخصوصا در نزدیکى «ازمیر» که خلیج صورت چشمه‏اى به خود مى‏گیرد. قرآن مى‏گوید ذوالقرنین در سفر غربیش احساس کرد خورشید در چشمه گل‌‌آلودى فرو می‌‏رود. این صحنه همان صحنه‏‌اى بود که کورش به هنگام فرو رفتن قرص آفتاب (در نظر بیننده) در خلیجک‏‌هاى ساحلى مشاهده کرد.

لشگرکشى دوم کورش به جانب شرق بود، چنان که «هردوت» می‌‏گوید: این هجوم شرقى کوروش بعد از فتح «لیدیا» صورت گرفت، مخصوصا طغیان بعضى از قبائل وحشى بیابانى کورش را به این حمله واداشت.
تعبیر قرآن «حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى‏ قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِها سِتْراً»؛ اشاره به سفر کورش به منتهاى شرق است که مشاهده کرد خورشید بر قومى طلوع مى‏کند که در برابر تابش آن سایبانى ندارند اشاره به اینکه آن قوم بیابان‏گرد و صحرانورد بودند.

کورش لشگرکشى سومى داشت که به سوى شمال، به طرف کوه‏‌هاى قفقاز بود، تا به تنگه میان دو کوه رسید، و براى جلوگیرى از هجوم اقوام وحشى با درخواست مردمى که در آنجا بودند، در برابر تنگه سد محکمى بنا کرد. این تنگه در عصر حاضر تنگه «داریال» نامیده می‌‏شود که در نقشه‏‌هاى موجود میان «ولادى کیوکز» و «تفلیس» نشان داده می‌‏شود، در همانجا که تا کنون دیوار آهنى موجود است، این دیوار همان سدى است که کورش بنا نموده زیرا اوصافى که قرآن درباره سد ذوالقرنین بیان کرده کاملا بر آن تطبیق می‌کند.

نماینده شیراز: سوء تدبیر باعث امنیتی شدن بزرگداشت کوروش شد




بهرام پارسایی، نماینده شیراز در مجلس شورای اسلامی می گوید که سوء تدبیر و سوء مدیریت باعث شده که مراسم بزرگداشت کوروش «امنیتی شود.» پارسایی به سایت امتداد گفت: «یک اقلیتی خارج از کشور هفت آبان را به نام کوروش نام گذاری کرده‌اند، این اقلیت نباید بتواند داخل کشور را مدیریت کند و ما به دلیل سوء مدیریت و نداشتن برنامه خود به دست خود فضا را امنیتی کنیم.»
این نماینده مجلس افزود: طی ۴۰ سال گذشته دیدیم که تقابل با مردم خصوصا در مسائل اجتماعی و فرهنگی اثر مخرب و جواب منفی داشته‌است. در حال حاضر به جای آنکه وارد تقابل شویم هفت آبان را با یک روز که پشت آن سند تاریخی باشد عوض کنیم. اما فعلا که این کار را نکرده‌ایم و این فضا بوجود آمده و مردم به پاسارگاد می‌روند به جای امنیتی کردن فضا، امنیت را در دست بگیریم و آن را مدیریت کنیم.
سخنگوی فراکسیون امید مجلس گفت: با تقابل، تهدید، فشار و ارعاب پاسخ منفی می‌گیریم. موافق نیستم با تهدید و فشار با مردم برخورد کنیم، یا به طور مثال بگویند جاده در دست ترمیم است، بدیهی است که دروغ است و شایسته نیست جلوی این کارها را بگیریم و بیش از این بین خود و افکارعمومی فاصله اندازیم.
در روزهای اخیر همه راه‌های منتهی به آرامگاه کوروش مسدود شده، اطراف آرامگاه حصار کشیده شده و بزرگراه شیراز-اصفهان نیز در روزهای ۶ و ۷ آبان بسته خواهد بود.
بهرام پارسایی افزود: ایده‌ کلی من این است که نیروهای امنیتی ما توان ایجاد امنیت در چنین مراسمی را دارند و ما می‌توانیم مدیریت برنامه را در دست بگیریم تا کسی سوءاستفاده نکند.
به گفته او، «در حال حاضر در دنیا دیگر کسی طرفدار سلطنت نیست چه برسد به داخل ایران. افرادی که به اسم سلطنت‌طلب هستند انگشت‌شمارند و نه انسجام و نه جایگاهی دارند. ما نباید به خاطر یک اقلیت محدود در خارج از کشور با مردم خود تقابل کنیم. مردم نباید به خاطر عدم مدیریت ما تاوان پس دهند.»
در سال‌های اخیر شماری از ایرانیان ۷ آبان در آرامگاه کوروش واقع در محوطه جهانی پاسارگاد گرد هم می‌آیند و یاد این پادشاه هخامنشی را گرامی می‌دارند.

در همین حال هفته گذشته چهار تن از استادان سرشناس تاریخ، باستان شناسی و ادبیات در نامه‌ای به رئیس‌جمهور روحانی خواهان توجه وی برای برگزاری بزرگداشتی به‌مناسبت روز کوروش شدند.
میرجلال‌الدین کزازی، علی‌اصغر دادبه، ناصر تکمیل‌همایون و حکمت‌الله ملاصالحی از روحانی خواسته‌اند تا زمینه حضور «خودجوش مردم» را که روز هفتم آبان به مجموعه پاسارگاد می‌روند، فراهم سازد.
منبع: بهارنیوز