سلفیبگیران مرگ
امیر راعیفردروزنامه بهارروابط اجتماعی در جوامع رو به پیشرفت، با توجه به سرعت گسترش وسایل ارتباط جمعی می تواند با نابسامانی هایی روبهرو شود. نابسامانیهایی که ریشه در تلاش بدون زیرساخت جامعه برای هم آوا شدن با موج دهکده جهانی دارد. با کمی دقت در ریشه های فرهنگی ایران در یکصدوپنجاه سال گذشته میتوان به وجود جامعهای آسیب دیده از اقتدارگرایی و فضای سنگین سیاسی به خصوص در دوران پس از مشروطیت پی برد. جامعهای که بدون پشت سر گذاشتن پیشنیازهای یک جامعه مدرن، ناگاه خود را در هیمنه عصر ارتباطات می بیند و شبیه به کودکی که راه را گم کرده باشد به این سو و آن سو می دود.خلاء شدید و غیرقابل انکار آگاهی اجتماعی که به نوبه خود می تواند منجر به سوءرفتارهای اجتماعی شود، امروزه در زمره بزرگترین معضلات اجتماعی ایران به شمار میآید. پایین آمدن درجه حساسیتهای اجتماعی پایین آمدن درجه حساسیتهای اجتماعی در جامعه که میتواند به دلایل متعددی ایجاد شده باشد و البته بهعنوان دلیل بسیاری از معضلات اجتماعی نیز محسوب شود، یکی از آفتهای بزرگ عدم وجود زیرساخت فرهنگی متناسب با ظاهر مدرن جامعه ایرانی است.البته باید در نظر داشت که زندگی در دنیایی مدرن و با به خدمت گرفتن تکنولوژی نه تنها بهعنوان یک خواست بشری مورد احترام است بلکه بهعنوان یک نیاز بشری مورد تایید است. اما پرسش اینجاست که چگونه جامعهای که از قرنها پیش بهعنوان جامعهای پیشرو در قلمرو اخلاق و انسانیت خود را باور داشته است، امروز تبدیل به جامعهای بیتفاوت و گاهی حتی مخرب در حوزه علوم انسانی قد علم می کند؟!بهراستی چه اتفاقی میتواند مردمان یک جامعه را به سمت نظاره کردن بلایی خانمانسوز و البته ثبت آن در حافظه دوربینهای خود سوق دهد؟ اتفاقات روزمره و تجربیات شخصی، با قاطعیت، این واقعیت تلخ را به ما نشان میدهد که جامعه ما در آستانه یک فروپاشی اخلاقی قرار دارد.فروپاشی که فراتر از دایره اخلاق فردی است و گاهی مبدل به یک بروز اجتماعی زشت و دردناک میشود. موبایل به دستانی که فارغ از چرایی بروز یک اتفاق و بدون در نظر گرفتن زوایای تکان دهنده و آزاردهنده آن، اقدام به ثبت لحظات تلخ و بغضآلود افراد دیگر جامعه خود میکنند نه مقصرند و نه متهم.این افراد معلول یک جامعه بیمار هستند. معلول یک جریان عقیم فرهنگی که بدون داشتن پشتوانههای اجتماعی و تنها با تغییر ظاهر یک جامعه کمبهره فرهنگی به یک تراژدی پیشرفته، هر روز بیشتر از دیروز در شکستن قبح یک عمل زشت به پیش میروند. «سلفیبگیران مرگ» امروز بیشتر از قبل در همهجای زندگی ما رسوخ کردهاند. حتی هرکدام از ما در درون خود با این شخصیت اخلاق ستیز مواجه هستیم. مواجههای که میتواند آبشخور بروز یک انحطاط اخلاقی در حوزه اجتماع قرار بگیرد. واقعیت این است که این متخلفان اخلاقی نه تنها معتقد به انجام کاری اشتباه از جانب خود نیستند بلکه بدون ملاحظات فردی اقدام به تکرار و انجام بعضا گروهی کار خود می کنند. کاری که شاید در نگاه نخست فاقد فعل مجرمانه باشد اما در نگاهی جامعه محور می تواند بهعنوان زنگ خطری برای فروپاشیدن اخلاق در جامعه به صدا در آید. این بیماری مزمن دیده شدن در هر شرایط و با دست زدن به هر اقدام، بهطور قطع، ریشه در روح آزرده فرهنگی یک جامعه دارد. جامعهای که مردمانش به دور از برخی حقوق اساسی انسانی خود زندگی میکنند و برای نمایش حضور در انتظار بروز فجایع اجتماعی و انسانی می نشینند تا حتی از آلام هم کیشان و هم نشینان خود نیز در پوشش نهادن بر این زخم تاریخی بیبهره نمانند.
منبع: baharnews.ir