رقابت اصلی میان روحانی و رئیسی است
روزنامه بهار
در فاصله حدوداً یک ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری، رفتهرفته کاندیداهای رقیب حسن روحانی خود را مطرح میکنند. حمیدرضا بقایی جزو اولین کاندیداها بود که گرچه بهصورت مستقل به عرصه انتخابات واردشده است، درنهایت احمدینژاد را که ابتدا اعلام کرده بود از کاندیدایی حمایت نخواهد کرد، با خود همراه کرد. ابراهیم رئیسی نیز که پیشازاین شایعه کاندیداتوریاش مطرحشده بود، بالاخره به شایعات پایان داد و بهصورت رسمی اعلام کاندیداتوری کرد. در ارتباط با کاندیداهای مطرح اصولگرایان و آرایشی که رقبای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری در پیش خواهند گرفت با احمد شیرزاد از فعالان سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو نشستیم. شیرزاد معتقد است حضور سید ابراهیم رئیسی صحنه انتخابات را جدیتر و رقابتیتر میکند. وی همچنین معتقد است کاندیدایی مانند بقایی که در سایه احمدینژاد آمده و یا سعید جلیلی که نهایتاً باید رأی اصولگرایان را جمعآوری کند، تأثیر چندانی بر صحنه انتخابات نخواهد داشت. او میگوید رئیسی باید برنامهها و دیدگاهها خود را نسبت به مسائل اقتصادی، فرهنگی، سیاست داخلی و غیره مطرح کند که به نظر میرسد مجموعاً دیدگاههای اصولگرایان سنتی باشد.
***
در حال حاضر پنج نفر منتخب جبهه مردمی نیروهای انقلاب هم مشخصشده و ابراهیم رئیسی در روزهای اخیر اعلام کاندیداتوری کرده است. جلیلی از این لیست کنار گذاشتهشده اما به نظر میرسد بهصورت مستقل اعلام کاندیداتوری خواهد کرد، یا حمیدرضا بقایی که با حمایت احمدینژاد مدتی است که نام خود را بهعنوان یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری مطرح کرده است. درباره اینکه این رقبا چه بهصورت مستقل و چه اصولگرایانی که از جمنا برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کردند و وارد رقابت با روحانی شدند و آرایشی که میتوانند در این رقابت پیش بگیرند، توضیح دهید. جناح اصولگرا هنوز در بلاتکلیفی به سر میبرد و عرصه انتخابات را با ابهام روبهرو کرده است. البته جمنا گفته است که نهایتاً به یک کاندیدا خواهد رسید و با چندین کاندیدا در انتخابات شرکت نخواهد کرد و این خبر خوبی است. منتها جمنا یک تشکل جاافتاده و ریشهدار نیست و بیش از چند ماه از شکلگیری آن نمیگذرد و مشخص نیست تا چهاندازه بتواند جبهه اصولگرایان را جمعوجور کند؛ اما احتمالاً میتوان حساب کرد که این مجموعه نظر غالبتری را داشته باشند. مجموعاً به نظر میرسد بهغیراز کاندیدای واحدی که این جبهه معرفی کند که بهاحتمالزیاد آقای رئیسی خواهد بود، افراد دیگری هم از جناح اصولگرا وارد شوند. موتلفه اعلام کرده است که کاندیدای موردنظرش تا پایان مناظرات باقی خواهد ماند و در انتها درباره آن تصمیمگیری خواهند کرد. البته با شناختی که از آقای میرسلیم بهعنوان کاندیدای موتلفه داریم بعید است که جذابیتی درصحنه افکار عمومی ایجاد کند. او اصولاً آدم دارای جاذبهای نیست و بهاحتمالزیاد کنار خواهد رفت. حتی اگر جلیلی هم به عرصه بیاید، همچنین باوجود کاندیداهایی که اعلام کردند به نفع کاندیدای واحد کنار خواهند رفت، مجموعاً با کنار گذاشتن این موضوعات، انتخابات با دو چهره اصلی و چند چهره فرعی برگزار میشود. به نظر میرسد درنهایت رقابت اصلی بین روحانی و رئیسی خواهد بود و انتخابات پرشوری برگزار خواهد شد و حضور رئیسی صحنه انتخابات را جدیتر و رقابتیتر کرده است.
حضور آقای رئیسی، با توجه به اینکه ایشان از نظارت بر انتخابات استعفا دادند و درنهایت اعلام کاندیداتوری کردند و در لیست پنج نفره جبهه مردمی نیروهای انقلاب هم با کسب حداکثر آرا در صدر قرار گرفتند، چه جنبهای دارد؟ از طرفی ایشان تولیت آستان رضوی را هم بر عهده داشتند و از افرادی هستند که در خصوص جانشینی برخی مقامات عالیه دیگر، از سوی برخی افراد و جریانات به ایشان نظر خاص وجود دارد. آیا ایشان مقبولیت لازم را در میان مردم برای به دست آوردن مقام ریاست جمهوری دارند؟
مسئله آقای رئیسی را باید جدای از مسئله و نظر رهبری نسبت به ایشان بررسی کرد. اصولاً به هیچ شکل به صلاح نیست که ما بخواهیم کاندیدای خاصی را با رهبری گره بزنیم. بههرحال انتخابات عرصه بردوباخت است و موضع رهبری نباید در این قضیه مطرح شود. برخی تصور میکنند این کاندیدا رأی میآورد، از طرف دیگر به جهت مواضعی که درباره ایشان وجود دارد و برخی تصور میکنند که ممکن است به ضرر ایشان باشد، درنهایت با هر نیتی که این مسئله مطرح شود صحیح نیست. این مسائل باید از هم جدا شود و همانطور که خود مقام معظم رهبری هم بهصراحت فرمودند که در هیچ انتخاباتی نسبت به کاندیدای خاصی موضع نگرفتند و هرکسی که مورد تأیید شورای نگهبان بوده در این جریان قرارگرفته است. این موضع، موضع رسمی رهبری است و اگر از گوشه و کنار شایعاتی مطرح شود از جانب کسانی که ممکن است طرفدار آقای رئیسی باشند و یا کسانی که ممکن است مخالف ایشان باشند، به صلاح کاندیدا و کشور نیست.
باوجوداین هر یک از جنبههای رأی آوردن و رأی نیاوردن ایشان ممکن است تأثیراتی داشته باشد. برخی معتقدند اگر ایشان نتوانند آرای لازم برای ریاست جمهوری را کسب کنند در آینده سیاسی ایشان فضای مبهمی ایجاد خواهد شد. اگر منظور از آینده سیاسی ایشان مطرح بودنشان از سوی برخی افراد و جریانات برای رهبری آینده است معتقدم نباید مسئله ریاست جمهوری را در این موضوع مخلوطکنیم. اینکه از ایشان بهعنوان جانشینی برخی مقامات عالیه نامبرده میشود بازهم مسئلهای نیست که در انتخابات اختلاط پیدا کند. این مسئله اساساً به خبرگان مربوط است. مباحث اینچنینی اصلاً نباید در حال حاضر مطرح شود و به نفع هیچیک از اصولگرایان و اصلاحطلبان نیست. بحث انتخابات صرفاً باید به انتخابات مربوط باشد. اینکه آقای رئیسی با چه برنامهای وارد عرصه خواهد شد. البته رأی من بهشخصه به ایشان نیست و از روحانی حمایت خواهم کرد اما آنچه بهعنوان کاندیدا اهمیت دارد برنامههای ایشان و دیدگاههایی است که نسبت به مسائل اقتصادی، فرهنگی، سیاست داخلی و غیره دارد. البته ما دیدگاههای کلی اصولگرایان را کموبیش میشناسیم و حدس میزنیم که دیدگاههای رئیسی هم مجموعاً دیدگاههای اصولگرایان سنتی باشد. باوجوداین آقای رئیسی هم مانند سایر کاندیداها باید صحبت کند، برنامه ارائه کرده و خود را به جامعه عرضه کند. در حال حاضر رئیسی نمیخواهد از خبرگان رأی بگیرد بلکه میخواهد از مردم رأی بگیرد.
در کنار این دو کاندیدا، کاندیدای دیگری وجود دارد به اسم حمیدرضا بقایی با حمایتی که از جانب احمدینژاد از او میکند. البته هنوز مشخص نیست نظر شورای نگهبان درباره او و تأیید یا رد صلاحیتش چگونه باشد. با توجه به پیشینهای که احمدینژاد دارد و حمایتی که از بقایی کرده است، به نظر شما بقایی هم میتواند از رقبای روحانی باشد؟
بقایی اگر وارد عرصه انتخابات شود مقداری این رقابت را به سمت سهقطبی شدن خواهد برد اما اگر به اتفاقاتی که پیرامون او افتاده است توجه کنیم، مسئله شکل دیگری خواهد داشت. بهعنوانمثال همین نشست خبری که چند روز اخیر توسط احمدینژاد برگزار شد نشان میدهد که بقایی جز در سایه احمدینژاد معنیدار نیست. چطور میشود کاندیدایی که حتی در یک نشست خبری چیزی برای عرضه کردن ندارد بتواند خود را مطرح کند؟
درواقع موجودیت ایشان تحت تأثیر احمدینژاد است؟
بله کاملاً. سایه احمدینژاد روی شخصی بقایی بسیار سنگین است. بهطوریکه در یک نشست خبری تمام مدت احمدینژاد متکلموحده است و میداندار است و صرفاً مانند درختچهای که در کنار یک درخت رشد کرده مطرح میشود. این موضوع خیلی به ضرر بقایی تمام شد و درواقع احمدینژاد بهجای اینکه از بقایی حمایت کرده باشد، او را پایین آورده است. بقایی باید بهشخصه بتواند خود را مطرح کند. وعدههایی مانند یارانه ۲۵۰ هزارتومانی هم بعید است که در شرایط فعلی کارساز باشد و موردقبول جامعه قرار گیرد.
این عده حتی وعده رفع حصر را هم مطرح کردند.
این وعده هم مانند دیگر وعدههایی است که میدهند. بقایی از سال ۸۸ تاکنون فرصت داشته تا در این مورد موضعگیری کند ، اینکه نزدیک به انتخابات بخواهد موضعگیری کند دیر است و این حرفها شنیدنی نیست. البته بقایی میتوانست یک چهره جدی باشد اما در این چند روز احمدینژاد بهجای اینکه او را بالا بیاورد، به پایین کشیده است.
با توجه به اینکه درباره تأیید یا رد صلاحیت بقایی هم هنوز ابهاماتی وجود دارد، در صورت رد صلاحیت بقایی، خود احمدینژاد باوجود توصیههای رهبری وارد عمل میشود یا نه؟
آنها کاری نمیتوانند بکنند. چهار سال پیش با رد صلاحیت رحیم مشایی که بهمراتب بیشتر موردعنایت احمدینژاد است اتفاقی نیفتاد، بعید است که اتفاق خاصی بیفتد. با منع صریح رهبری هم قطعاً خود او بهشخصه وارد عرصه نخواهد شد.
درباره کاندیداتوری سعید جلیلی چطور؟ پسازاینکه نام جلیلی در لیست پنج نفره جبهه مردمی نیروهای انقلاب قرار نگرفت، برخی از طرفداران ایشان گلههایی داشتند در این خصوص و مسائلی را مطرح کردند که جلیلی حاضر به سهمدهی نشده و به همین خاطر از لیست کنار گذاشتهشده است. بدینترتیب جریان جلیلی به چه نحوی خواهد بود و این ادعای به دلیل اینکه حاضر به سهمدهی نشدند از لیست کنار رفتند، به چه نحو پیش میرود؟
نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که یک چک را نمیتوان سه جا خرج کرد. هرکدام از کاندیداهای اصولگرا که وارد عرصه شوند، غیر از سبد رأی اصولگرا سبد رأی دیگری ندارند. کوتهبینانه است اگر تصور کنند که از مردم عادی بتوانند رأی کسب کنند؛ بنابراین اگر جلیلی بخواهد روی رأی حساب کند همان مجموع رأی اصولگرایان است و به نفع این جریان است که این رأی را تقسیم نکند و اجازه دهد که همه آرا در یک سبد ریخته شود. بزرگان اصولگرا هم این مسئله را درک میکنند و جلیلی هم با تکروی و اقدام شخصی نمیتواند وارد عرصه شود. ممکن است وارد عرصه شوند، تبلیغاتی کنند تا اسمشان مطرح شود و در مناظرات هم مباحثی را مطرح کنند اما اگر بخواهند درنهایت همه وارد عرصه انتخابات شوند ضربه اساسی به جریان لرزان اصولگرایی خواهند زد که تابهحال هم بهشدت از تشتت و چند رأیی رنجبرده است؛ بنابراین اگر نام رئیسی در انتها مطرح شود هیچکدام از این گزینهها تا پایان باقی نمیمانند و حتی شاید همین کار هم یکترفند تبلیغاتی باشد که تا پایان مواردی را مطرح کرده و نهایتاً به نفع رئیسی کنار روند، اقدام مشابه محمدرضا عارف که فکر میکنند بهاینترتیب رأی به آنها اضافه میشود. درنهایت تحلیل من این است که مجموع این آرا، سبد رأی اصولگرایان است و چیزی بیش از آن نیست.
منبع: بهارنیوز