رسانه ملی تکصدایی
صادق صدرایی۱در اینجا فارغ از همهی مباحث صورت گرفته در این روزها در خصوص تمدید تحریم ISA تنها نگاهی گذرا خواهیم داشت به رویکرد صداوسیما در مواجهه با این خبر. طبق تصویری که صداوسیما ارائه میدهد مطابق مصوبهی مجلس امریکا کلیه تحریمهایی که بواسطهی برجام از سر راه ملت ایران برداشته شده بود بازگشته است و اکنون در نقطهای قرار داریم که تمام آن تحریم هایی که فشاری بی سابقه را بر معیشت مردم وارد کرده بود در حال اجراست.اما آیا واقعیت هم این گونه است؟ آیا این دسته از تحریمها اجرایی شده است یا بواسطهی ثمرات همین برجام که بیش از امریکا عدهای در داخل به آن ”لگد میزنند” از اجرایی شدن آن جلوگیری به عمل آمده است و همچنان هم دولت امریکا موظف به عدم اجرای آن است؟ این نگفتن همهی واقعیت اتفاقا ایرادی است که صداوسیماییها به رقبای رسانهای شان در خارج از کشور همواره وارد میکنند و با چنین موضوعاتی مشخص میشود که خود، بیش از آنها گرفتار این اخلاق زننده در حوزهی کار رسانهای هستند.مسئله دیگر در مواجهه رسانهای که قرار بوده ملی عمل کند تقطیع سخنان مقامات دولتی است. بعنوان مثال رییس جمهور روحانی در مجلس میگوید که در صورت اجرایی شدن این تحریمها مصوبه سنا نقض برجام است و در صداوسیما اعلام میکنند که رییس جمهور گفته است این مصوبه نقض برجام است، یا مثال دیگر تقطیع پرسش و پاسخ رییس مجلس و وزیر خارجه که در چند ماه پیش روی داده است. رییس مجلس در آن روز پرسیده بود مطابق متن نامه رهبری این دسته از تحریمهای موسوم به ISA نقض برجام است؟ و ظریف هم بر مبنای نامهی رهبری و نه لزوما متن برجام میگوید در صورت اجرایی شدن نقض برجام است اما صداوسیما بدون آنکه به مبنای پرسش لاریجانی اشارهای کند تنها پاسخ ظریف ر ا به شکل تقطیع شده انعکاس میدهد.یا مثال دیگر در این نوع مواجههی کودکانه این است که صداوسیماییها به جای آنکه سراغ دستگاه سیاست خارجه برای انعکاس پاسخ ایران به مصوبه اخیر سنا بروند از رییس سازمان انرژی اتمی چنین پاسخی را طلب میکنند و متاسفانه جناب صالحی که فرد محترم و مداراجویی است بار دیگر خلاف نگاه رییس جمهور در موضوعی که قاعدتا به او ارتباطی ندارد دخالت کرده و نظراتی را ارائه میدهد.آن چه این شکل از روبرو شدن با این موضوع را غیر حرفهایتر کرده است برنامههای سیاسی صداوسیما در چند روز اخیر است؛ به واقع صفتی جز مضحک نمیتوان برای چنین رفتاری پیدا کرد، افرادی که در زمان مذاکرات تا تصویب برجام و حتی تا همین الان مخالفان شناخته شدهی این توافق هستند را به صف کردهاند تا برای مردم دربارهی نقض برجام سخن بگویند و دریغ از دعوت از یک کارشناس که موافق برجام بوده باشد. دلیل این امر هم بسیار واضح است، تیم پشت پردهی همیشه ثابت صداوسیما وظیفهی برنامه سازان را نه تبیین واقعیت بلکه اثبات یک امر خلاف واقع تعریف کرده است.خنده دارترین رفتار صداوسیما هم صحبتهای آن کارشناس هواشناسی بود که در نقش کارشناس مسائل سیاست خارجی و امور بین الملل ظاهر شد و از نقض برجام سخن گفت که به قدر کافی درباره اش در شبکههای اجتماعی و رسانههای صحبت شده است. این نوع رفتارها در دنیای امروز که هیچ واقعیتی قابل پنهان کردن نیست و بسیاری از مسائل رو شده است آب در هاون کوبیدن است و تنها باید تاسف خورد بابت منابع مالی که از جیب مردم صرف این بازیهای کودکانهی سیاسی صداوسیما میشود.۲مسیر گفت و گو را نبندیمبحث دربارهی جنگهای داخلی کشورهای همسایه و حضور نظامی ایران در جنگ باتروریستها در برخی از کشورهای منطقه از جمله موضوعاتی است که طی سالهای اخیر بیش از گذشته در بین مردم جا باز کرده است و معمولا هر کس درباره اش از زاویهی نگاه خود نظری دارد.گروهی این موضوع را به مفاهیم مذهبی گره زده و این حضور را صرفا در جهت دفاع از حریمِ حرم اهل بیت میدانند، جماعتی دیگر ماجرا را از زاویه امنیت ملی مینگرند و این حضور نظامی را از آن جهت که خطر تروریستها را از کشور دور میکند شایستهی تقدیر میدانند، عدهای این موضوع را نه جنگ باتروریستها بلکه دفاع از دولتهای مستقر در عراق و سوریه تحلیل میکنند، گروهی افراد حاضر در این نبرد و خانواده هایشان را متهم به دریافت امکانات برای رفتن به این جنگ میکنند، برخی این شکل از حضور را در راستای تقویت جبهه مقاومت و مبارزه با استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل میدانند، جماعتی معتقدند که منافع ملی ایران در دوری گزیدن از این جنگ است و این وقایع را جنگی داخلی میپندارند، عدهای بازی سخیف عرب – عجم را پیش میکشند و معتقدند نباید به اعراب کمک کرد و…خلاصه هر کس به این موضوع هم مانند هر موضوع دیگری از زاویهای نگاه میکند، اما پرسش که میتوان به آن اندیشید این است که به واقع بازتاب این نگاههای مختلف و متفاوت در صداوسیمای ما چگونه بوده است؟ آیا نمایندگان این نگاههای مختلف به این نوع از حضور ایران در جنگهای منطقهای جایی در رسانهای که ملیاش میخوانند دارند؟ آیا این که فقط برخی اهانتها و تهمتها به نظامیان حاضر در جنگ با تروریستها و خانوادههایشان را با لحنی خاص بیان کنیم و با احساسات گرایی مفرط به این گونه نظرات پاسخ دهیم به وظیفهی رسانهای خود عمل کردهایم؟این شکل از مطرح کردن نظرات آنان که در این موضوع جور دیگری میاندیشند بیشتر شبیه یک بازی است، یک بازی برای اینکه حرف کسانی که منطقی، محترمانه و مستدل منتقد عملکرد ایران در این موضوع هستند شنیده نشود. ذکر این نکته ضرروی است که موضوع این نوشته نه تایید نظرات مخالفان این رویه بلکه تاکید بر این نکته است که باید حق آنان که مخالف این رفتار ایران هستند و اتفاقا در همین جامعه هم زندگی میکنند و شاید مشکلی هم با کلیت نظام نداشته باشند به رسمیت شناخته شود و حرفشان انعکاس درستی داشته باشد. اگر قرار باشد صداوسیما مطابق ادعای حضرات رسانهی ملی باشد باید به لوازم چنین لفظی هم پایبند بود.نمیشود داد ملی بودن رسانه مان گوش فلک را کر کرده باشد اما خبری از چند صدایی در آن نباشد. البته شاید چنین توقعاتی از رسانهای که بعنوان تنها یک مثال با وجود گذشت نزدیک به دو دهه از وقایع ۱۸تیر۷۸ همچنان از گفتگو با مقامات رسمی دولت وقت دربارهی آن موضوع ابا دارد کاملا نابجا باشد اما این توقع که حداقل با این وضعیت از عبارت رسانهی ملی استفاده نکنند احتمالا توقع زیادی نیست.
منبع: baharnews.ir