درسهای طلایی از چین؛ این اژدهای زرد
روزنامه هفت صبح – علی هادی زاده:
چین به معنای واقعی کلمه از فرش به عرش رسیده است. لازم نیست راه دوری بروید، اگر وضعیت اقتصادی این کشور را در هفت سال گذشته مرور کنید، متوجه می شوید با چه گردشی در سیستم سرمایه داری این کشور رو به رو هستیم. نکته جالب در این میان رشد تصاعدی تعداد افراد ثروتمند در این کشور است. افرادی که سرمایه شان نیز حدود دو برابر تولید ناخالص ملی چین است و توانسته اند رکورد بیشترین سرعت رشد در بین کشورهای مدرن امروزی را بزنند.
به صورت کلی، حدود هفت تریلیون دلار از ثروت خصوصی چینی ها قابل سرمایه گذاری است. اگر نگاهی به روند رشد این نوع سرمایه بیندازیم، متوجه می شویم چینی ها به مرور زمان یاد گرفته اند با چه کسی، چه موقع و در کجا وارد معامله تجاری شوند و سرمایه گذاری کنند. افراد سالمند پولدار در چین جزو اولین نسلی نبودند که از سیاست های تجاری چین سود زیادی کسب کردند. این نسل براساس آمار بیشتر علاقه دارند سرمایه هایشان را براساس تفکر و خواسته خود مدیریت کنند. ولی نسل جدید سرمایه داران که بیشتر شامل فرزندان کارخانه دارها و سرمایه دارهای پا به سن گذاشته می شوند، بیشتر به سراغ مشاورهای سرمایه گذاری می روند.
افزایش چشمگیر ثروت خصوصی و طرز تفکر جدید باعث شده فرصت های فوق العاده ای برای شرکت های مشاوره ای و البته بانک ها به وجود بیاید. شاید فکر کنید این موسسات خصوصی فقط به نسل جدید یاد می دهند چگونه سرمایه گذاری کنند تا پول بیشتری کسب کنند. ولی در واقعیت اینگونه نیست. بیشتر خواسته نسل جدید از اینگونه موسسات این است که در کنار بیشتر کردن سود به فکر راهی باشند که ثروت برای نسل های بعدی پایدار باقی بماند و ریسک از دست دادن سرمایه به پایین ترین میزان خود برسد.

چگونه پولدار شدند؟
فاز اول- سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸
در این سال ها سرمایه گذاری در بخش خصوصی افزایش پیدا کرد و باعث بهبود اقتصاد کشور شد. در ابتدا سرمایه گذارانی که در شهرهای اصلی و مناطق ساحلی فعالیت می کردند، پولدار شدند. ثروتی که به خاطر سرمایه گذاری هدفمند روی کسب و کار خودشان به دست آمده بود. به علاوه آنها کم کم سود به دست آمده از کسب و کار خود را از اقتصاد بر مبنای تولید کالا بیرون کشیدند و به سمت سرمایه گذاری روی تبادلات تجاری و اموال بردند تا سرمایه خود را برگردانند.
فاز دوم- سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲
فاز سوم- سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴
فاز چهارم- ۲۰۱۴ تا الان
تغییر چهره پولداران چینی
اول تعریفی از فرد ثروتمند در چین ارائه می دهیم تا بدانید در مورد چه کسانی حرف می زنیم. در این دسته بندی کسانی جزو افراد سرمایه دار قرار گرفته اند که حداقل به پول ما شش میلیارد تومان سرمایه دارند. البته وقتی در آمارها ریز می شویم، نسل جدید سرمایه داران چین به این اعداد قناعت نکرده و در بازه ای حدود شش تا ۳۰ میلیارد تومان ثروت دارند. این ثروت بی اندازه باعث تغییر چهره سنتی پولداران چینی شده است. قبل از این ثروت، بیشتر افراد ثروتمند در چین از جمله نسل اول سرمایه گذاران محسوب می شدند که سنشان بالا بود، معمولا رییس بودند و کسب و کاری قدیمی داشتند. ولی اکنون داستان کاملا فرق کرده است. این جمعیت از ۷۰ درصد در سال ۲۰۰۶ به حدود ۴۰ درصد در سال ۲۰۱۷ رسیده است. ولی سهم این پیشکسوتان به چه کسی رسیده است؟
حدود ۱۰ درصد از سهم این افراد به سرمایه گذاران نسل دوم رسیده است. کسانی که معمولا فرزندان و افراد فامیل نسل اول هستند. ولی در این میان نسل جدیدی نیز به طبقه پولدار چین معرفی شده است؛ نسلی که قبلا کمتر دیده می شد. چینی ها در سال های بعد از ۲۰۱۰، سرمایه گذاری زیادی روی کسب و کارهایی بر پایه فناوری کردند. اتفاقی که باعث شد متخصصانی که به نوعی در ایجاد آن ثروت نقش مهمی داشتند، سود زیادی ببرند.

این افراد در سال ۲۰۰۶ تنها ۱۲ درصد افراد پولدار را تشکیل می دادند. ولی اکنون سهم ۲۹ درصدی دارند. نکته جالب اینجاست که بیشتر این افراد در همان منطقه زندگی خود فعالیت می کنند، جوانند و مشخصه بارزشان تحصیلات خاص شان است. کسانی که معمولا شغل هایی نظیر مهندس، حسابدار، مدیر میانی و غیره دارند.
نگاهشان به ثروت چگونه شده است؟
این ثروت بادآورده ممکن است بسیاری از چینی ها را به سمت خوشگذرانی و بهبود موقعیت اجتماعی سوق دهد. ولی به نظر می رسد آنها نگاه دیگری به این ثروت دارند. در سال ۲۰۰۹ حدود ۳۰ درصد از افراد ثروتمند در پرسشنامه ای به افزایش ثروت به عنوان برنامه آینده شان رای دادند و تقریبا هیچ کس به حفظ ثروت تمایلی نشان نداده است.
این آمار در سال ۲۰۱۶ به حدود ۱۴ درصد برای تولید ثروت و ۲۸ درصد برای حفظ ثروت رسیده است. نتایج امسال این نظرسنجی نشان از یک اتفاق جالب داشت. اول اینکه هر دو سهم ایجاد ثروت و حفظ ثروت نزدیک به دو درصد کمتر شده اند ولی سهم کسانی که گفته اند، می خواهند ثروت را برای خانواده خود حفظ کنند و آن را به نسل بعدی بدهند، حدود دو درصد افزایش پیدا کرده و به ۱۸ درصد رسیده است. در مجموع می توان گفت حدود ۴۴ درصد هدفشان حفظ ثروت است.
نزدیک به ۸۰ درصد کسب و کارها همچنان توسط ثروتمندان نسل اول هدایت می شود و تنها ۲۰ درصد زیر نظر افراد نسل بعدی است. با این حال استراتژی اداره کسب و کار به صورت فامیلی در چین هنوز پابرجاست. حدود ۵۵ درصد از صاحبان کسب و کار در چین گفته اند، می خواهند طی سه سال آینده برنامه ای را برای انتقال کسب و کار به فرزندان نسل بعد خود اجرا کنند. البته در این میان ۶۰ درصد هم با اینکه کسب و کار توسط فردی خارج از خانواده مدیریت شود مشکلی نداشته اند ولی تاکید آنها بر این بوده است که اگر مدیریت عوض شد، قدرت کنترل آن خانواده در کسب و کار نیز از بین نرود. حتی ۴۰ درصد از این افراد ثروتمند گفته اند، ترجیحشان این است که کسب و کارشان را در یک اداره شامل تمام اعضای خانواده مدیریت کنند. همانطور که می شود حدس زد، مهمترین دلیل آنها مسئله اعتماد به افراد است.

چینی ها کجا سرمایه گذاری می کنند؟
در سال ۲۰۰۹ حدود ۲۰ درصد سرمایه گذاران چینی روی کارهای پرریسک سرمایه گذاری می کردند ولی اکنون این میزان به شش درصد رسیده و حدود ۳۰ درصد ترجیح می دهند، به سمت کسب و کارهایی با ریسک بسیار پایین بروند. در حالی که بیشتر چینی های ثروتمند هنوز هم بخش عمده ای از سودشان را از طریق شرکت های خود، به صورت درآمد، سود سهام و افزایش ارزش بازار دریافت می کنند، ولی تمایل دارند در زمینه سهام، اوراق قرضه، املاک و سایر دارایی ها سرمایه گذاری کنند. جدا از این افراد تمایل بیشتری به جست و وی فرصت های سرمایه گذاری در خارج از کشور دارند و معتقدند باید در چند سال آینده به سمت سرمایه گذاری های جایگزینی مثل سرمایه گذاری مشارکتی و سرمایه گذاری روی طلاب روند.
جدا از این سرمایه گذاری در کشورهای خارجی نیز رشد خوبی داشته و از ۱۹ درصد در سال ۲۰۱۱ به ۵۶ درصد در سال ۲۰۱۷ رسیده است. کشورهای مورد علاقه چینی ها برای سرمایه گذاری نیز به ترتیب هنگ کنگ، آمریکا، استرالیا، کانادا و سنگاپور هستند.
منبع: برترینها