تفاوت روحانی۹۲ با رقبای۹۶
روزنامه بهار
هنگامی که به صف رقبای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم نگاهی میاندازیم به شعارهای آشنایی برمی خوریم که همین چهار سال پیش حسن روحانی با آنها به کرسی ریاست جمهوری رسید. شعارهایی از قبیل مقابله با تورم، تلاش برای شکستن فضای رکودی حاکم بر بازار، مبارزه با مفاسد اقتصادی و قانون شکنی و… شعارها همان هاست که روحانی نیز در انتخابات۹۲ آنها را مطرح میکرد و با رای اکثریت به قدرت رسید اما تفاوت کوچکی بین آن چه امروز جریان اصولگرا از آن دم میزند و وعدهاش را میدهد با آن چه روحانی در انتخابات۹۲ میگفت وجود دارد.اوضاع کشور در روزهای انتخاباتی سال ۱۳۹۲ بنا بر آمارها و شاخصهای رسمی ارائه شده از سوی مراجع ذی ربط مرتبط با دولت وقت، وضعیتی را نشان میداد که بیشترین نرخ تورم در سطح جهان در آن روزها متعلق به ایران بود و نرخ رشد اقتصادی نیز منفی هفت درصد را تجربه میکرد که به معنای رکودی بی سابقه بود.
در نتیجه همین امر هنگامی که نامزدهای آن انتخابات از مبارزه با تورم سخن میگفتند جمع کثیری از جامعه دانشگاهی و مردم حاضر در متن جامعه با این سخن مواجههای همدلانه نشان میدادند و میگفتند باید به نامزدی که چنین برنامهای دارد که بالاترین نرخ تورم در سطح جهان را کاهش دهد اقبال نشان داد. یا به عنوان مثال اگر تیم اقتصادی یک کاندیدا از مقابله با رکود سخن میگفت صنعتگران و فعالان عرصه تولید میگفتند پس از تجربه هشت فصل پیاپی نرخ رشد منفی که به معنای رکودی عمیق در بازار است میبایست به سوی فردی تمایل نشان داد که اولویت برنامه اش را شکستن این رکود اعلام کرده است.
اما امروز وضعیت چگونه است؟ آیا امروز هم نهادهای رسمی آماری از بالاترین نرخ تورم در سطح جهان و رکودی بی سابقه میگویند؟
با فرض عدم پذیرش آمارهای ارائه شده از سوی نهادهای داخلی، منابع معتبر بین المللی در خصوص تورم و نرخ رشد – به عنوان دو شاخص اساسی که تصویری حقیقی از آن چه بر اقتصاد میگذرد را نشان میدهد- چه نظری دارند؟
آیا نهادهای بین المللی معتقدند اقتصاد ایران دچار رکود است؟ واقعیت آن است که پاسخ به این سوال منفی است و طبق آخرین گزارش صندوق بین المللی پول، سیاستهای اقتصادی دولت روحانی توانسته است اقتصاد ملی را از رکود عبور دهد.
با نگاهی به این موارد میتوان به این نتیجه رسید که رقبای۹۶ دولت مستقر بر خلاف نامزد پیروز در انتخابات۹۲ نمیتوانند با شعارهایی مشابه آن سال صاحــب رای اکثریت شوند.هوچی گری در خصوص مبارزه با فساد نیز بر خلاف انتخابات۸۴ که باعث شد احمدی نژاد برای گروهی از جامعه دارای جذابیت شود دیگر کارکرد خود را از دست داده است زیرا:
۱- مطابق آمارهای رسمی ارائه شده از سوی نهادهای بین المللی عملکرد دولت در حوزه مبارزه با مفاسد اقتصادی و شفافیت قوانین در سه سال و نیم اخیر نسبت به گذشته پیشرفت قابل ملاحظهای داشته است و ۲- جریان رقیب روحانی در انتخابات پیش رو در هنگام حضور هشت ساله اش در قدرت کارنامه بسیار ضعیف و ناامید کنندهای را در این حوزه از خود به یادگار گذاشته است. از جمله تفاوتهای رقبای۹۶ با نامزد پیروز در انتخابات۹۲ آن است که دولت روحانی یکی از بزرگترین معضلات عرصه سیاست خارجی کشور را با تدبیری مثال زدنی حل کرده است و به قول فرمایش رهبر انقلاب «تیم مذاکره کننده در قضیه برجام آزمون خوبی را از سر گذرانده است» . در نتیجه همین امر رقبای اصولگرای روحانی دیگر برگ برندهای مانند حل معضل پرونده هستهای را که یکی از مهمترین جذابیتهای روحانی در انتخابات۹۲ بود در دست نخواهند داشت.
با همه این اوصاف تکیه بر معضل اشتغال و بحران بیکاری را میتوان مهمترین برگ در اختیار رقبای۹۶ دولت روحانی دانست. آنان قطعا با تحریک احساسات و عواطف جمع کثیری از مردم که حداقل عضوی از خانواده شان بیکار است سعی خواهند کرد که این گونه وانمود کنند که در ۴ سال اخیر هیچ قدمی برای حل این معضل پیچیده و چند لایه برداشته نشده است. برای مقابله با این روش نامزدهای اصولگرای انتخابات۹۶ رئیس جمهور دو راه مشخص پیش روی خود خواهد داشت.
روحانی ابتدا باید علت به وجود آمدن چنین بحرانی را با توجه به آمارهای رسمی به جای مانده از دولت سابق برای مردم به طور شفاف و صریح توضیح دهد. به این معنا که باید مشخص شود که چگونه در هشت سال که کشورمان بالاترین درآمد نفتی تاریخ ایران را در اختیار داشت و میتوانست با آن بیشترین تعداد فرصت شغلی را ایجاد کند به طور میانگین در هر سال تنها کمتر از پنجاه هزار شغل خالص ایجاد شده است؟ هنگامی که این تعداد را در برابر حدود یک میلیون نفری که سالانه وارد بازار کار میشوند قرار میدهیم میتوان به این نتیجه رسید که تعداد شغل ایجاد شده در دولت گذشته تقریبا هیچ بوده است. حجم انبوهی از افرادی که وارد بازار کار شدهاند و برایشان شغلی نبود میراثی بود که به دولت فعلی رسید و این دولت با وجود ایجاد هفتصد هزار شغل خالص (بیشتر از چهارده برابر دولت پیشیین) در سال ۹۵ هم همچنان از حل بحران عظیم بیکاری چند گام عقبتر است.
نکته دومی که میبایست در این موضوع مورد تاکید آقای رئیس جمهور قرار بگیرد نوعی تلاش برای جلوگیری از بیان تبلیغات مبتنی بر توهم از سوی رقبای خود در این حوزه است. فی المثل ممکن است فردی از کاندیداهای ریاست جمهوری بر اساس جوّ ایجاد شده در ایام تبلیغات با رویکردهای پوپولیستی ادعا کند که میتوان در سال دو میلیون شغل ایجاد کرد! در برابر چنین ادعاهایی باید سریعا واکنش نشان داد تا بخشی از جامعه که ممکن است تحت تاثیر فریب چنینترفندهای سیاسی – رسانهای قرار بگیرند از واقعیتهای موجود بر سر راه حل و فصل بحران بیکاری که واقعیتی غیر قابل انکار است آگاه شوند. در این راه علاوه بر تیم اقتصادی و شخص آقای روحانی، تیم رسانهای همراه ایشان نیز نقشی تعیین کننده دارند و میبایست با زبانی قابل فهم برای همه چنین طراحیهای فریبکارانهای که از سوی رقیب رخ خواهد داد را خنثی کنند.
منبع: بهارنیوز