تفاوت آرزوهای قلبی با واقعیات میدانی
رضا رئیسی
روزنامه بهار
این روزها رسانههای آنور آبی با همراهی برخی افراد و جریانات خاص اصرار وافری دارند که چنین القا کنند که رهبری نظام با رئیس جمهوری منتخب در مقام تعارض و تقابل قرار گرفته و این دو شخصیت عالی نظام درتریبونهای عمومی به موضع گیری انتقادی علیه یکدیگر میپردازند! البته این نکتهای است که در فواصل و برهههای مختلف روی آن مانور داده میشود، آنچنان که وزیر کشور در ۷ اسفند ماه سال ۹۵ گفت: «به گونهای بیان میشود که بین رهبری و دولت اختلاف وجود دارد و این یک جفا است، کشور ما از نظر قانونی و سیاسی، اساسا تابع ولایت فقیه است.» اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری نیز چندی پیش و در فضای تبلیغات انتخاباتی به انتقاد صریح از القای این دوگانگیها و اختلاف میان رهبر انقلاب و دولت گفته بود. اما نکته جالب اینجاست که این بار درست پس از انتخابات شکوهمند ۲۹ اردیبهشت این مانورهای تبلیغاتی و پروپاگاندای سیاسی از سوی منتقدان آنور آبی با همراهی خواسته یا نا خواسته برخی افراد و جریانهای خاص در داخل در دستور کار قرار گرفته است. در این میان بیان چند نکته ضروری به نظر میرسد.
اول- رهبر انقلاب پیشتر و در بحبوحه مذاکرات هستهای فرموده بودند که محرمانه و پشت پرده ندارند و صریح آنچه را مد نظر دارند، بیان میکنند، رویه و سیره رهبری نظام در ادوار و برهههای مختلف نیز همین بوده و ایشان به عنوان عالیترین مقام نظام هر جا که لازم دانستهاند نکات، نقدها و انذارهای خود را بیان کردهاند و از اساس معذوریتی برای بیان صریح مطالب و نکات خود ندارند که عدهای به دنبال تفسیر و تعابیر خاص خود از سخنان رهبری نظام هستند تا در پیامد آن منویات خود را به کرسی نشانده و استدلالهای شاذ بنمایند.
دوم- رهبر انقلاب بارها و با صراحت گفتهاند که مشی ایشان حمایت از دولت مستقر و منتخب مردم است، حال چگونه میشود که درست پس از انتخابات و خلق حماسه با شکوه مردم و انتخاب رئیس جمهوری منتخب با رای نزدیک به ۲۴ میلیونی ایشان اصراری به مواجهه با دولت داشته باشند؟ آیا این با سیره رهبر انقلاب و از آن بالاتر با درایت و هوشمندی سیاسی ایشان که مورد اذعان دوست و دشمن است؛ دارد؟ ؟
سوم- اختلاف نظر و سلیقه میان همه آحاد بشر امری طبیعی و بدیهی بوده و هیچ دو فردی به طور تام و تمام همسو و هم نظر نیستند و رهبر انقلاب پیشتر نیز به این اختلاف نظرها در برهههای مختلف اشاره و حتی گفته بودند که ایرادی ندارد که نظر کسی با نظر من مخالف باشد و مهم عمل به فرامین رهبری در چارچوب قانون و التزام عملی به ولایت فقیه از سوی همه ارکان و مسئولان نظام است.
چهارم- عدهای به عنوان مثال میگویند؛ جمله رهبری در دیدار با دانشجویان در خصوص «آتش به اختیار» به معنای تقابل با دولت است! حال آنکه ظرف زمانی و مکانی این سخن باید نگریسته شده و این تاکید ایشان به هیچ روی مسئله تازهای نیست و نه فقط در بند ۹ وصیت نامه امام (راحل) که در فرمایشات مختلف رهبری در ادوار مختلف نمود داشته و دعوت دانشجویان به امر به معروف و نهی از منکر بر اساس مسئولیت شهروندی در نظام اسلامی و تحرک و پویایی آنان فراتر از عملکردهای رسمی و دولتی و نهادهای حاکمیتی برای اصلاح امور است و به هیچ روی این امر به معروف نمیتواند به عمل منکر عبور از قانون تطبیق داده شود که در مرتبه اولیتر مواجهه با دولت و دستگاههای اجرایی از آن مستفاد گردد!
پنجم- رهبر انقلاب در سخنرانی خود در مرقد امام راحل در سالگرد رحلت بنیانگذار انقلاب هزینههای چالش را بالاتر از سازش خواندند و تاکید کردند که چالش عقلانی و متین بسیار هزینههای کمتری دارد. دو شب پیش حسن روحانی در دیدار با خادمان قرآنی از صلح حسنی در شب میلاد آن امام همام گفته و تاکید کرد که صلح کردن شهامت میخواهد و تیر و نیزههای صلح سختتر از جنگ است. عدهای در بیرون از مرزها و در داخل این دو گفتار را در کنار هم نشانده و از تقابل این دو مقام عالی گفتند؛ حال آنکه هیچ تعارض و تقابلی از این دوسخنان قابل برداشت و استنتاج نیست. صلح از اساس یک گزاره است و سازش یک گزینه دیگر است، آنچنان که رهبری خود از نرمش قهرمانانه در ایام مذاکرات هستهای گفتند که تعبیر به کار برده از سوی خود ایشان در کتابی در باب صلح حسنی بود و مصداق سازش از سوی ایشان ارجاع به باجدهی عربستان سعودی به آمریکا بود و تفاوت آنچنان واضح و مبرهن است که نیاز به شرح و بسط و تفصیل ندارد.
ششم- بدون شک رهبر انقلاب و رئیس جمهوری مستقر ممکن است در برخی موضوعات و نوع نگرشها و سلایق دچار اختلاف نظر باشند و این نکته را هم حتی به تلویح و تصریح بیان کنند اما به هیچ روی این موضوع به معنای تقابل نیست که عدهای اکنون بر تنوره آن میدمند و در صدد القای آن در جامعه و افکار عمومی هستند؛ نه رهبری با کسی تعارف دارند و نه رئیس جمهوری که خود منتخب ملت در انتخابات نظام است و چهار سال نقش آفرینی در سطوح عالی نظام را پیش روی خود میبیند، قصدی به چالش آفرینی داشته و چنین نکتهای همخوان با مصالح دولت و اهداف آن است.
به راستی منتقدان در خصوص رهبران نظامی که ۳۸ سال در سختترین طوفانها کشتی نظام را از تلاطمهای بسیار عبور داده اند؛ چه فکری میکنند؟ آیا کسی در سیاست و درایت و نکته بینی و کیاست مقامات ما شکی دارد که چنین راه ناهمواری را هموار کردهاند و اکنون چه دلیلی وجود دارد که در این برهه حساس زمانی و حساسیتهای منطقهای و پس از دستیابی به توفیق بزرگ در انتخابات و در حالی که تحولات منطقهای نیز جملگی در مسیر ارتقای جایگاه ایران و منکوب شدن دشمنان دیرپاست، به اختلاف افزایی روی آورده و هزینههای اصطکاک در سطوح عالی را بر کشور بار کنند؟
این دو گانهسازیها و دمیدن بر تنور آن بیشتر از آنکه ریشه در واقعیات میدانی و تحولات پشت پرده در معادلات قدرت میان سران نظام داشته باشد، بیان توهمات و آرزوهای قلبی آنانی است که ایران را پس از انتخابات در اوج میبینند و به هر نحوی ازانحاء میخواهند بر فضای افکار عمومی و این روند مثبت تاثیر بگذارند که البته ره به جایی نبرده و باز نیز شکست میخورند، آنچنان که شانس خود را درترقه بازی در خیابانهای تهران آزمودند!
منبع: بهارنیوز