بازار پر رونق علمفروشی در ایران!
علیرضا طالبزادهگروه علمی: از میدان انقلاب که رد میشوی بویی به مشامت میرسد که بسی آزاردهنده است و راه نفست را میگیرد. بوی مشمئزکنندهای است. بوی سوختگی نیست، بوی جگرکیها و کله پزها هم نیست. به بوی زبالههای تلنبار شده در جلوی مغازها و جوبها هم نمیخورد! بوی فلافل و سوسیس و کالباس مانده هم نباید باشد. بوی عجیب و ناراحت کنندهای است که به آن ور آبها هم رسیده است به طوری که حتی آمدهاند و سرک هم کشیدهاند تا سر از ماجرا دربیاورند. اما اینجا کسی به روی خود نمیآورد چون دیگر به این بو عادت کرده اند. اما راستی این بوی چیست؟ اگر دقیق شویم متوجه میشویم که این بو از کجاست. این بویی است که از نعش علم بر میخیزد، بوی فلاکت و سیاه روزی علم است، بوی حراج علم و سواد است که جارچیها جار میزنند و صدایشان تا اقصا نقاط جهان رسیده است. بوی جهان سومی و مدرک گرایی است. در این بازار مکاره مشتریان به راحتی فروشندگان را پیدا میکنند و فروشندگان اجناس خود را در این میدان عرضه میکنند. در گوشهای وانت باری جلوی زیرزمینی ایستاده و بار خود را که پایان نامههای یک دانشکده پزشکی است خالی میکند تا بدست گدایان علم برسد. اینجا جایی است که شما میتوانید به راحتی پایان نامه و یا مقاله علمی سفارش دهید و در عرض مدت کوتاهی دوپینگ علمی کنید و احساس دانشمند شدن و باسواد شدن کنید.بازار کتابهای کهنه و نایاب و غیرمجاز و سی دیها و دی وی دیها دیگر در میدان انقلاب و اطراف آن رونق اولیه را ندارند. بازار جدیدی باز شده است که اگر قبلا معاملات آن در خفا و زیرزمینی بود الان مجاز و نظام مند و در روز روشن انجام میگیرد و هر روز رونق بیشتری میگیرد و آبروی علمی کشور را هم به همان نسبت بر باد میدهد. پیشرفتی در کار نیست پسرفت در علم و تحقیق و دانش است، عقب ماندگی علمی است که هر روز شاخههای مارگونه جدیدی از آن در کشور ایجاد میشود. و در این میان به تدریج اصطلاحخودت نوشتی یا خریدی؟ به فرهنگ دانشگاهی اضافه میشود. بوی این بیآبرویی علمی به قدری زننده است که آن ور آبیها هم خبردار شده اند.ریچارد استون از نویسندگان بخش بین الملل مجله ساینس در بازدیدی که از میدان انقلاب داشته در مقالهای به تاریخ ۲۴ شهریور ۹۵ با عنوان مخدوش شدن چهره علمی ایران با رونق بازار تاریک فروش پایان نامه و مقاله علمیبه این موضوع پرداخته است. او درباره یکی از موسساتی که در کار فروش پایان نامه و مقاله است مینویسد:این موسسه یکی از نمونههای بارزی است که شامل جمعی از افراد میشود که از یک صنف هستند و کارشان نوشتن پایان نامه و مقالات علمی در قبال پول است. آنها در اینترنت، با پوستر و آگهی و پحش بروشور و آگهی توسط افرادی که فریاد میزنند و با خود پلاکارد دارند و در بیرون دانشگاه تهران در پیاده رو صف میکشند تبلیغ میکنند.استون با اشاره به قانونگذارانی که مدارک دانشگاهی خود را به این طریق اخذ کردهاند و اینکه قرار است مجلس روی لایحهای در این باره کار کند مینویسد:هنوز مسخص نیست چند مقاله و پایان نامه به این صورت تولید شده است. در سال ۱۳۹۳ یک عضو فرهنگستان علوم برآورد کرد که هر سال ۵۰۰۰ پایان نامه یعنی تقریبا ۱۰ درصد کل پایان نامههای فوق لیسانس و دکترا از دلالان و فروشندگان تهیه میشود. بهزاد عطایی آشتیانی، استاد مهندسی عمران دانشگاه صنعتی شریف جزئیات بیشتری از این معضل داده است. او میگوید که ۳۳۰۰۰۰ لینک فارسی به فروشندگان مقالات علمی یافته است. آشتیانی تخمین میزند که حداقل دو هزار مورد از چنین اقداماتی در ایران وجود دارد. دانشمندان ایرانی سالانه ۳۰۰۰۰ مقاله در ژورنالهای بین المللی به چاپ میرسانند که از زمان انقلاب اسلامی ۲۰ برابر افزایش داشته است.حسین آخانی استاد زیست شناسی دانشگاه تهران میگوید که مقالات و پایان نامههای خرید و فروش شده وجه و شهرت تعداد زیادی از دانشمندان ایرانی را که تقلب نمیکنند خدشه دار و اعتماد جامعه علمی جهان را کم رنگتر میکند و احتمالا همکاریها و مشارکتها را در معرض خطر قرار میدهد. استون اعتقاد دارد که ادامه این وضعیت رتبه و اعتبار علمی ایران در جهان را خدشه دار میکند. سه سال پیش بیبی سی در گزارشی با عنوان جالبخرید و فروش علم در خیابانهای تهران، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲به این موضوع پرداخته بود: این روزها تجارت خرید و فروش پروژههای دانشجویی دوره کارشناسی و پایاننامههای کارشناسی ارشد کاملا عادی است و حتی خبرهایی از ورود رسالههای دکترا به بازار به گوش میرسد. تقلب در انتشار مقاله هم که چندان موضوع نا آشنایی نیست. ولی چرا واکنشی جدی از سوی مسئولان در این زمینه دیده نمی شود.بی بیسی نیز به خدشه دار شدن اعتبار علمی ایران در جهان در صورت ادامه این وضعیت هشدار داده بود:. . . . کارشناسان هشدار میدهند که تساهل و چشمپوشی مسئولان و جامعه دانشگاهی به اینگونه کجرویها، هر چند اندک باشند، اعتبار و زحمات واقعی دیگر پژوهشگران را از بین میبرد و تصویری نامناسب از جامعه علمی ایران را در جهان علم به نمایش میگذارد. ابراهیم خندان؛ روزنامهنگار در خصوص موضع مسئولان میگوید: آنها معتقدند که مدیران آموزش عالی بیش از حد سیاست زده شدهاند و هر چیزی را وسیلهای برای تبلیغ خود و عملکردشان میدانند. افزایش تعداد مقالههای علمی یا به بیان دیگر رشد علمی کشور نیز از این نکته مستثنی نیست و بلکه برد بیشتری نیز دارد. این افزایش اگر گاهی با کمکهایی از این دست هم بدست بیاید میتواند چندان هم بد نباشد. ولی نکتهای که این مدیران نادیده میگیرند این است که افزایش این آمار به معنی توسعه یافتگی همه جانبه و پیشرفته بودن جامعه ایرانی با تمام اجزا و مشخصاتش و سعادتمندی ایرانیان نیست.اگر اندکی به عقب برگردیم به نمونه هایی از سرقت ادبی، کپی کاری و جعل مقاله و مدرک تحصیلی توسط استادان دانشگاه و حتی مقامات بلند پایه دولتها بر میخوریم. اما مجازات یا واکنشهای منفی مناسب و درخوری در قبال این تقلبات و جعلیات انجام نگرفته است و بمانند جوامع پیشرفته به هیج استعفا، عزل، کناره گیری یا معذرت خواهی نیانجامیده است. مجرمان با وجود مستندات غبرقابل انکار و معتبر تنها به تکذیب و انکار جرم خود پرداخته یا سکوت پیشه کردهاند و یا تقصیر را به گردن دانشجویان و همکاران خود یا حتی دشمن خیالی (تئوری توطئه) انداخته اند.اما اینکه که چه عواملی باعث بوجود آمدن این وضعیت شده است علل چندی ارائه شده است. اما از این نکته نباید غافل شد که وضعیت حاضر در یک روز یا یک هفته به وجود نیامده است بلکه سیاستهای غلط، خود مسئولان و رانتها و سهمیههای علمی و اقتصاد بیمار در طول این سالها در بوجود آمدن این وضعیت دخیل بوده است. محمدرضا مخبر دزفولی (۸ شهریور ۱۳۹۵) ، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی دست بیگانگان و دشمنان را در این مساله دخیل میداند:برداشت این است که این جریان سازمانیافته و طراحیشده با پشتیبانی خارجیها و عناصر مسئلهدار و برخی اوقات هم بهوسیله عناصر غافل، نادان و ناآگاهی به راه افتاده است. دزفولی میافزاید:ما اطلاعاتی داریم که جریانهایی در سطوح خارجی و بعضی از دنبالهروهای داخلی آنها در پی این هستند که پیشرفت علمی کشورمان را مخدوش کنند و به آن لطمه بزنند و یا آن را آلوده کنند.صادق زیبا کلام (۶ آبان ۱۳۹۵)، استاد علوم سیاسی، در واکنش به این اظهارنظر دزفولی آن را قویا رد میکند و نامتوهم توطئهبر آن میگذارد:اینکه به راه افتادن بازار خرید و فروش مقاله، نگارش رساله و تهیه و انجام تحقیقات دانشگاهی را یک توطئه خارجی بدانیم؛ و درنتیجه راهحل آن را هم در برخورد نیروی انتظامی (وزارت کشور) و مجازات توسط قوه قضاییه بدانیم، نشان میدهد که شورا نه اساساً درک درستی از چگونگی به وجود آمدن این پدیده دارد و نه آگاهی از ریشههای عمیقتر این ناهنجاری گسترده در دانشگاههای کشور؛ و درنتیجه تصور میکند که با گرفتن، زدن و بستن، مسئله ریشهکن خواهد شد.زیبا کلام با زیر سوال بردن جایگاه حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی و عدم شفافیت در وظایف آن مدرک گرایی را علت اصلی این وضعیت میداند:فروش مقالات ISI، پایاننامه، مقالات علمی پژوهشی،ترجمه و تألیف و غیره نه توطئه دشمنان نظام است که از پیشرفتهای علمی ما برآشفتهاند و نه چاره آن بگیروببند و داغ و درفش است. این پدیده محصول یا عوارض بیماری بسیار هولناکتری است به ناممدرکگرایی .مدرکگراییاست که میخواهد به هر قیمت شده متقاضی مدرک را به فوقلیسانس برسد و از فوقلیسانس میخواهد او را به دکترا برساند. متقاضیان نه علاقهای به علم دارند و نه دل درگرو دانش؛ فقط میخواهند به مدرک برسند.هر چه که باشد باید تدابیری برای از بین بردن این عادت زشت اندیشیده شود. تا زمانی که فضای علمی بر دانشگاهها و مراکز علمی حاکم نشود و موانعی برای سو ءاستفاده از جایگاه سیاسی و مقام و پست برای خرید علم اتخاد نشود و ورود سیاستمداران به حیطه علم کند نشود تغییر قابل توجهی را مشاهده نخواهیم کرد. تا جایگاه سیاستمدار و دانشمند تعربف نشود شاید نشود کاری اساسی انجام داد و میدان انقلاب و حراج علم در آن همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد. این نکته باید نهادینه شود که علم دشوار است!
منبع: baharnews.ir