ایثارگری مدیران پایان ندارد!
روزنامه بهار: جوان گرایی و تغییر رویکرد مدیریتی دو انتظار طبیعی است که مردم را به سمت صندوقهای رای کشید تا چه در مورد مدیریت شهری و چه در مورد دولتمردان خواستههای خود را بلند و رسا در غالب رای به لیست امید یا حسن روحانی بیان کنند. رئیس جمهوری که قول حضور زنان و جوانان در مناسب کلان مدیریتی را داده بود اما پای عمل که میان آمد سهم این اقشار از کابینه تنها یک وزیر جوان پر حاشیه بود.
***
کابینهای مملو از جوانان قدیم
با نگاهی سطحی به فضای کنونی جامعه، از مدیریتهای کوچک و نو پا گرفته تا مدیریت در سطوح بالا مثل کابینه دولت دوازدهم، با چشم پوشی از حضور یک وزیر جوان که آن هم با حواشی مختلفی همراه بود، میتوان فهمید که جوان گرایی در طیفهای مختلف حتی در دولت حسن روحانی هم نقشی ندارد و با مشاهده میانگین سنی مدیران کشوری و بیشازپیش این فرضیه قوت مییابد. چه باور کنیم یاانکار، جوانان اوایل انقلاب که امروز کهنه مردان عرصه سیاست هستند، پس از حدود چهل سال از وقوع انقلاب اسلامی، هنوز هم نتوانستهاند مدیرانی راتربیت نمایند که شایستگی مناصب مدیریتی کلان را داشته باشند. یا شاید اینتربیت حاصل شده اما عدم اعتماد به قشر جوان جامعه باعث این شده که قشر جوان از مدیریتهای خرد و کلان فاصله گرفته و همچنان نقش آینده سازان کشور را بر دوش خود نگیرند.
سخن گفتن از جوانگرایی البته به این معنا نیست که پیرمردها به کلی بازنشسته شوند. کهنه کارها در طی چندین دهه فعالیت سیاسی تجاربی به دست آوردهاند که انتقالش به جوانها میتواند چراغ راه تصمیم گیریها باشد. با این حال برخی بر این اعتقادند که پیرمردها باید خود را از تصمیمگیریهای سیاسی دور نگه دارند و بیشتر به سمت تصمیمسازی حرکت کنند. چیزی که علی اکبر ناطق نوری سالها قبل به آن عمل کرد و تاکید کرد که کهنهکاران باید اتاق فکر تشکیل دهند. تشکیل این اتاق فکر ها که از سوی بعضی چهرههای دو جریان مثل عارف و باهنر مورد استقبال قرار گرفته میتواند در بزنگاهها دو جریان را برای رایزنی و تعامل رو به روی هم بنشاند.
معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور و فعال سیاسی اصلاح طلب میگوید: «به لحاظ احساس شرایط بحرانی حتی احزاب جرأت نمیکنند کار را به جوانترها بسپارند. کسانی به عرصه فعالیتهای سیاسی آمدند آنقدر هزینه دادند، آنقدر آسیب دیدند که روند عادی طی نشد تا امروز جوانان به طور عادی در حزب بالا بیایند و بتوانند براساس ایده، فکر، خلاقیت و نوآوری شان کار کنند» شاید بر اساس همین رویکرد است که وقتی کسانی مثل ناطق نوری کمی از فعالیت رسمی در عرصه سیاسی دور شدند، مورد نقد قرار گرفتند و بارها در ادوار مختلف انتخابات به آنها برای کاندیداتوری اصرار شد.
اما در مقابل این نگاه ایثارگرایانه برای فرصت دهی به جوانان، دیدگاه دیگری هم وجود دارد که میتوان نمادش را در صحبتهای حدادعادل مشاهده کرد، او وقتی مورد سئوال قرار گرفت که به عنوان یک چهره سیاسی، موقع بازنشستگی چهرههای سیاسی را چه زمانی میداند؟ جواب داد: «حالا شما چه نگرانی دارید از اینکه یک کسی در هر سن و سالی تا هر وقتی میتواند خدمت خود را کند؟ آن کسی که شما دنبال بازنشستگی اش هستید، جایی بر جوانی تنگ کرده است؟ نگران نباشید. ما وظیفهای نسبت به انقلاب داریم که سن و سال نمیشناسد. مگر امام خمینی(ره) سن و سال داشت که یک روز بگوید من از امروز رهبری را کنار گذاشتم؟ این یک وظیفه است و ما با خدای خود عهد کردیم از اول جوانی تا آخر عمر انشاءالله در این صراط باشیم.»
جوان گرایی در مدیریت شهری
این روزها که خبر از تغییرات در شهرداری تهران به گوش میرسد شهردار اصلاح طلب تهران دور دوم تغییرات خود را کلید زده و این بار به سراغ شهرداری مناطق رفته و ۶ تن از شهرداران مناطق تهران را منصوب کرد، انتصاب هایی که البته جای تامل فراوان داشته و نکته جالبی در آن نهفته است. همان زمان که شورای شهر در گزینش شهردار روی نام یک اصلاح طلب شناخته شده دست گذاشت و او را برای سکانداری شهرداری پایتخت برگزیدند، به طور طبیعی این انتظار میرفت که او دست به تغییر و تحول زده و همانگونه که شهردار اصولگرای شهر تهران تیم مدیریتی خود را به شکل تام و تمام طی این دوازده سال و پیش از آن در دوران دو ساله مدیریت احمدی نژاد از میان اصولگرایان برگزیده بودند از چهرههای اصلاح طلب برای مدیریت تازه شهری دست به انتخاب و گزینش میزد.
حال محمد علی نجفی که در تغییرات خود جوان گرایی را به نوعی ملحوظ کرده، خواسته یا ناخواسته عنصر دوم یعنی تغییر رویکرد مدیران را لحاظ ننموده و اکثریت انتصابهای اخیر او گزینش از میان مدیران سابق شهرداری است که بسیاری از آنان در دوران محمدباقر قالیباف سمت قائم مقامی شهرداری را داشتهاند، البته او شماری از نزدیکان خود در میراث فرهنگی را هم در انتصابهای خود به شهرداری آورده است اما هر چه هست خبری از آن بدنه اجتماعی و کنش گران انتخاباتی و چهرههای جوان اصلاح طلب در انتصابها نیست. اما آن چه مشخص است این است که اگر اصولگرایان در برهههای مختلف به همراهان جوان خود بها داده و آنها را بر مناصب مختلف گمارده اند، جوانان اصلاح طلب این زمینه و فرصت را نداشتهاند، در دولت و شهرداری اصولگرایان که از اساس به بازی گرفته نشدهاند و در دولت اول آقای روحانی نیز، وضعیت بغرنج بوده و نیاز به افراد با تجربه داشتهاند. حالا شهردار تهران دارد دست به تغییر و تحول میزند، جوانگرایی هم میکند اما بازهم اصلاحطلبان جوان خارج از گود و میدان ماندهاند و گویا اینجا هم نمیبایست انتظار بهرهگیری از پتانسیلهای آنان را داشت.
مشکل جانشین پروری
جوانانی که طی این سالها موتور محرک تمامی تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی بودند اما پای مدیریت و منصب که به میان آمد کنار گذاشته شدند تا مدیران قبلی بر منصبی دیگر جا خوش کنند. تعویض پست و صندلی مدیریتی مسئلهای است که این روزها گریبان جامعه رو به سالمندی ما را گرفته است.
مجید فراهانی، عضو شورای شهر تهران در این باره میگوید: امروز یکی از مهمترین مسائلی که مدیران شهری و مدیران کشور با آن روبه رو هستند مسأله جانشین پروری است، در دنیا روی این موضوع کار شده و در تفکر سیاسی مدیریتی در کشورهای توسعه یافته قرار گرفته، ما هم باید سازوکار مدیریتی را به نحوی در کشور طراحی کنیم که به شکل کاملا عملگرایانه تجارب از نسل قبل به نسل بعد منتقل شود و مدیریتها از نگاه کلان جامعه شناختی یک جامعه مدرن و توسعه یافته را داشته باشیم به نحوی که بشود از هرم جمعیتی داخل کشور به نحواحسن استفاده شود.
در دنیا مدیریتهای اجرایی در نسل جوان و مدیریتهای مشورتی و فکری و سیاست گذاریهای کلان به عهده نسلهای بالاتر قرار میگیرد خصوصا جامعه ما که یک جامعه جوان است. در حال حاضر متوسط سن اعضای کابینه براساس آمار ۶۰ سال است یعنی علیرغم اینکه ما قانون منع به کارگیری بازنشستگان را داریم و این قانون با هدف فراهم کردن مسیرهای شغلی برای جوانان و رفع معضل بیکاری و حضور جوانان در مسئولیتهای اجتماعی در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۹۵ تصویب شد و به مجلس رسید بلافاصله به تایید شورای نگهبان در ۲۹ اردیبهشت همان سال هم رسید اما متأسفانه با گذشت موارد صریحی که در قانون درج شده بودکه بایستی مدیریتهای ارشد کشور به نحوی منصوب شود که از بازنشستگان استفاده نشود هنوز تعداد زیادی از آنها در سمتهای دولتی حضور دارند و بدتر از آن شهرداران در کلان شهرها همچنان شاهد مدیران بازنشسته در معاونتها و مدیریتهای ارشد هستیم.
وی در ادامه توضیح داد: روزی که فهرست ۱۸ نفری وزرا در دولت یازدهم معرفی شد وزرای اقتصاد و علوم جوانترین اعضای کابینه بودند که با ۵۳ سال سن میانگین سن وزرا را به ۶۰ سال میرساندند و در کابینه جدید تنها وزیر ارتباطات است که توانست یک تنه این میانگین را به زیر ۶۰ سال برسد و این نشان دهنده یک معضل در کشور است در واقع ما مشکل جانشین پروری در همه سالهای قبل داشتیم که به اینجا منجر شده، در بسیاری از کشورهای توسعه یافته وضعیت به این شکل نیست. اگر مروری کنیم تاریخ بحث حضور وزرای جوان را در کشورمان میبینیم که جوانترین وزیر تاریخ ایران محمدجواد تندگویان بوده که سال ۵۹ زمانی که ۳۰ سال داشت به عنوان وزیر نفت شهید رجایی منصوب شد و بعد از تندگویان دکتر حسین فاطمی جوانترین وزیر ایران بود که در سن ۳۴ سالگی وزیر خارجه مصدق بود. شکاف نسلی یکی از مهمترین مشکلاتی است که آینده نگران کشور به آن اشاره میکنند و باید فکر جدی شود.
پیش بینی بحران در چند سال آینده
اما عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی نگاه دیگری دارد، او میگوید: «قرار نیست به کسی گفته شود، کنار برود تا کس دیگری جای او بیاید. گردش نخبگان جز با رقابت آزاد و منصفانه در درون احزاب انجام نخواهد شد اما در ایران این اتفاق نمیافتد. بر همین اساس آینده کشور الله بختکی خواهد بود.» آینده الله بختکی که با کنار گذاشتن جوانان و نخبگان در جامعه حاصل خواهد شد.
منبع: بهارنیوز