انتقادهایی از جنس اصولگرایی
رضا صادقیان
عباس سلیمی نمین، یکی از فعالان اصولگرا در مصاحبهای با سایت انتخاب برخی از ایرادهای اصولگرایان در انتخابات دوره دوزاهم ریاست جمهوری را برشمرده است. نتیجه حاصل از انتخابات ریاست جمهوری اخیر، برخی از نیروهای اصولگرا را مجبور کرده به صورت علنی پرده از اختلافات درونی بردارند، همین که از وارد دانستن انتقادها به مصباح یزدی سخن بگویند، برخی از رفتارهای آقای رئیسی را قابل نقد ارزیابی کنند مثبت است. بدونتردید راه اصولگرایان و حفظ انسجام آنان و برون آمدن از وضعیتی که در آن گرفتار شدن از مسیر همین نقدها و کنار گذاشتن تعارفهای سیاسی خواهد بود. این تحلیلگر مسائل سیاسی در چند بخش نقدهای خویش را در میان سخنانی که به سیاستهای تبلیغی حسن روحانی در ایام انتخابات میپردازد، بیان میکند. نقد اول: اصلاحطلبها کار دفاع از قالیباف را سخت کردند. نقد دوم: من خودم معتقدم آنقدر حجم آتش را روی آقای قالیباف زیاد کردند که اصولگرایان نتوانند خیلی از ایشان دفاع کنند. نقد سوم: یکی از ایرادات جدی این است که مثلا فرض کنید کسی که در جلسات آقای رائفیپور یا حسن عباسی رشد میکند، معلوم است که چه عمقی دارد و این آدم عمقی پیدا نمیکند. نقد چهار: ملاقات رئیسی با تتلو انصافا نشان داد که اصولگرایان در ارتباط با فضای مجازی خیلی ضعیفاند. نقد پنجم: جریان اصولگرا مدتی است که انتقادات جدی نسبت به تفکر آقای مصباح دارد. نقد اول و دوم سلیمی نمین در ظاهر انتقاد به اصلاحطلبهاست، ولی ضعف جریان اصولگرا را بیان میکند. از منظر این محقق تاریخ معاصر، جریانی که موفق شد با نقد بیامان شهردار تهران بازی انتخابات را نه در زمین اقتصادی که به میدان سیاست بکشاند و پیروز شود، اصلاحطلبها بودند. او حذف قالیباف، ریزش آرای وی بعد از مناظره سوم و انصراف وی را به تحرکات اصلاحطلبان مربوط میداند، ادعای او اندکی اغراقآمیز است و به مسائلی از قبیل برنامههای غیرکارشناسی قالیباف و حتی موضعگیریهای انتحاری شهردار تهران علیه دولت هیچ اشارهای نمیکند. روی دیگر سخن ایشان انتقاد از اصولگرایان معنا پیدا میکند، جریانی که با استفاده ازتریبونهای رسمی و غیررسمی در پی حذف و کمرنگ نشان دادن تاثیرگذاری جریان اصلاحطلب بودند. بیش از هشت سال تلاش بیوقفه در دولت نهم و دهم برای حذف نیروهایی که آنها را «غیر خودی» ، «بیبصیرت» و «نامحرم نظام» معرفی کردند در تحلیل سلیمی نمین ناخواسته بیفایده ارزیابی میشود. انتقاد سوم سلیمی نمین بدون تعارف به جریان اصولگرایی است. نیروی سیاسی که گمان میکند با شرکت در جلسات سخنرانی و شنیدن تحلیلهای هیجانی باعث عمق بخشیدن به رفتارهای سیاسی نیروهای جوان میشوند، در صورتی که نتیجه حاصل شده چیزی دیگر را نشان میدهد. سخن مصاحبه شونده دعوت نیروهای جوان و هوادار اصولگرایان به دقت بیشتر در مسائل سیاسی و پرهیز از رفتارهای هیجانی و دامن نزدن به ادعاهای دروغین است. او میگوید: به نظرم قطعا باید تدبیری اندیشه شود که بستر رشد نیروهای جوانمان این بستر نباشد. این بستر یعنی اینکه اگر این بار پای سخنرانی نشستید و گفتند که آقای روحانی با انگلیسیها ارتباط دارد حتما در جلسه دیگر میگویند که با اسرائیلیها ارتباط دارد. برای اینکه تحریک کنند باید حتما یک حرفهای قلمبهتر بزنند.
نقد سوم این فعال سیاسی اصولگرا بدون هیچ مخالفتی قابل پذیرش است. میتوان رگههای این تحلیلهای غیرقابل باور و زیانبار را حتی در انتخابات سال ۹۴ مشاهده کرد. وقتی یکی از لیستهای مجلس خبرگان رهبری «لیست انگلیسی» نامیده میشود، این نامگذاری پیش زمینههای ذهنی همان تحلیلها را بازگو میکند. هنگامی که شاهد ساخت مستندهایی درباره سیاستهای هستهای دولت روحانی و نشان دادن ارتباط دولت وقت با خارجیها و دشمنان کشور هستیم و دیپلماتهای کشور را «فروشنده» معرفی میکنیم عدم عمق تحلیل نمایان میشود. نگرشی که به آسانی از سوی کسانی که بیش از آنکه به فکر تحلیل رویدادهای سیاسی باشند در پی القاء فکر مهندسی به هر امری هستند میداندار رسانههای اصولگرا میشوند، در حقیقت با ارائه پاسخهای دمدستی و دور از ذهن تحلیل را کنار میگذارند و با کنار هم قرار دادن انبوه تصاویر تاریخی و خبری غیر مرتبط به جریان سیاسی مقابل برچسب بزنند. ادامه اینگونه رفتارها از منظر سلیمی نمین به نتیجه روشنی منجر نخواهد شد.
نقد چهارم سلیمی نمین حکایتی دیگر از ضعفهای اصولگرایان است. جریانی که با فضای مجازی ارتباط چندانی ندارد و براساس همین ارتباط غیر موثر دیدار تتلو با رئیسی به بهانهای کارساز در دست اصلاحطلبها تبدیل شد. هنگامهای که شخصیتهای تاثیرگذار اصولگرا و یا دیگرانی که از کیسه اصولگرایی هزینههای غیرقابل محاسبهای در موضعگیریهای فرهنگی به نام جریان سیاسی انجام میدهند و درباره مسئله کنسرتها موضعگیری شفاف نداشته و یا در حمایت از عدم برگزاری کنسرتهای دارای مجوز سخن گفتهاند نه تنها آن دیدار به ضد خودش تبدیل خواهد شد بلکه جریان اصولگرا را به عنوان جریان سیاسی معرفی خواهد کرد که تکلیفش با ادعادهای مطرح شده از سوی خودش در روزهای قبل و بعد از انتخابات چندان روشن نیست.آخرین و مهمترین انتقاد این فعال رسانهای اصولگرا به انتقادهای جدی اصولگرایان به تفکر مصباح یزدی بازمیگردد. شخصیت دینی و سیاسی که طی سالهای گذشته بحثهای زیادی را عرصه گفتارهای فکری و سیاسی دامن زده است، حال سلیمی نمین از انتقادی اصولگرایان به وی میگوید. گویا در آیندهای نه چندان دور باید شاهد مرزبندی برخی از فعالان جبهه اصولگرایی با نیروهای نزدیک به پایداری و مصباح یزدی باشیم. بدون شک ارائه این نقدها در عرصه عمومی و کشیده شدن این بحثها به میان رسانهها و خارج شدن چنین گفتارهایی از حلقه بسته نشستهای دوستانه این امکان را برای نیروهای اصولگرا فراهم میکند که به جای دلبستن به فرهنگ تجلیل و حمایتهای بیچون و چرا به سوی نقد و بازخوانی رفتار سیاسی گام بگذارند.
منبع: بهارنیوز