افشای آدمربایی مرگبار پس از ۶ماه
با دستگیری آدمربایان جوان راز یک پرونده گروگانگیری فاش شد. پروندهای که در آخرین روزهای سال گذشته در دادسرای جنایی تهران به جریان افتاده بود.

با دستگیری آدمربایان جوان راز یک پرونده گروگانگیری فاش شد. پروندهای که در آخرین روزهای سال گذشته در دادسرای جنایی تهران به جریان افتاده بود.
به گزارش شهروند، این آدمربایان پس از دستگیری از گروگانگیری خونیشان پرده برداشتند تا جنایت پایان کار چهار جوان طمعکاری باشد که برای اخاذی و تصاحب اموال دوستشان اقدام به ربودن او کرده بودند.
آدمربایی در آخرین روزهای سال گذشته
ماجرای این آدمربایی مرموز از ٢٧ اسفندماه سال ٩۵ کلید خورد. در آن روز خانوادهای با مراجعه به دادسرای جنایی تهران مدعی شدند که پسر جوانشان به نام شاهین ناپدید شده است. یکی از اعضای این خانواده در اظهاراتش به بازپرس سهرابی گفت: «چند روز قبل شخص ناشناسی با ما تماس گرفت و گفت که شاهین را ربودهاند. آنها در ازای آزادی او از ما ٣٠٠میلیون تومان درخواست کردهاند.
آن شخص تأکید زیادی داشت تا ما این موضوع را به پلیس اطلاع ندهیم، حتی ما را تهدید کرد که اگر با کسی درباره گروگانگیری صحبت کنیم، دیگر شاهین را نمیبینیم.» اعضای خانواده شاهین در ادامه صحبتهایشان به بازپرس گفتند: «شاهین یک خانه مجردی در اطراف تهران دارد و یکی از واحدهای آن را اجاره داده است. صدای فردی که با ما تماس گرفت، خیلی به صدای مجید شبیه بود. مجید دهقانی مستأجر شاهین است. به احتمال زیاد مجید پسر ما را به گروگان گرفته و سعی دارد به این طریق از ما اخاذی کند.»
به دنبال اظهارات این خانواده، بازپرس سهرابی با تشکیل پروندهای با عنوان آدمربایی دستور رسیدگی به این پرونده را به ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی صادر کرد.
خانه سوخته و پژوی خونین شاهین
با آغاز تحقیقات و بررسیهای پلیسی مشخص شد که شاهین آخرینبار در یک خانه حوالی تهران با مجید دیده شده است. همچنین در تحقیقات مشخص شد که این خانه متعلق به دوست مشترک شاهین و مجید بوده که به طرز مشکوکی آتش گرفته است. آتشگرفتن خانه دوست مشترک شاهین و مجید، پلیس را در برابر یک معمای دیگر در این پرونده مرموز قرار داد. عمدیبودن این آتشسوزی و ارتباط آن با ناپدیدشدن شاهین یکی از احتمالات مورد توجه ماموران آگاهی بود.
با این وجود سرنخ چندانی از خانه آتش گرفتهشده به دست نیامد تا اینکه چند روز بعد خودروی شاهین در یکی از شهرستانهای غربی تهران کشف شد. براساس اطلاعات به دست آمده، ماموران پی بردند که آخرینبار جوانی با مشخصات مجید سوار بر این خودرو رویت شده است. در بررسی انجامشده از پژوی ۴٠۵ شاهین، چند تکه لباس و آثار خون به دست آمد، اما این کشفیات هم کمک چندانی برای حل این پرونده نبود. همزمان در تحقیقات پلیس مشخص شد که شاهین هم روز ناپدیدشدنش از عابربانکش در یک پمپبنزین پول برداشته است.
پلیس در ادامه تحقیقات به سراغ صاحبخانهای رفت که به طرز مشکوکی در آتش سوخته بود. این فرد که دوست مشترک شاهین و مجید بود، در همدان شناسایی و دستگیر شد. او در اظهاراتش به ماموران گفت: «من از شاهین بیاطلاع هستم. چند روز قبل از حادثه آتشسوزی، مجید با من تماس گرفت و کلید خانه مرا خواست. او به من گفت که چند روزی میهمان دارد. من هم کلید را به او دادم، اما بعد از چند روز که به خانهام مراجعه کردم، دیدم که خانه آتش گرفته است. وقتی پیگیر علت این حادثه شدم، او به من گفت که مجبور شده خانه را آتش بزند تا یکسری مدارک و شواهد از بین برود. او به من گفت، همه خسارتی هم که به خانه من وارد شده است را میپردازد. من هم چند روز بعد از آن حادثه از تهران خارج شدم و به همدان آمدم.»
به دنبال اظهارات این مرد پلیس برای دستگیری مجید دست به کار شد، اما او چند روز پس از ناپدیدشدن شاهین به طرز مشکوکی ناپدید شد و هیچکس رد و نشانی از او نداشت. با وجود تحقیقات و بررسیهای گسترده نه اثری از شاهین به دست آمد و نه ردی از مجید. با توجه به متواریبودن متهم اصلی این پرونده، بازپرس سهرابی دستور انتشار تصویر بدون پوشش متهم (مجید دهقانی) را صادر کرد تا شاید از این طریق ردی از مجید پیدا شود.
ماجرای قتل شاهین
همزمان پلیس هم با پیگیری سرنخهای به دست آمده، به مخفیگاه مجید نزدیک شد. این متهم درنهایت چند روز پیش توسط ماموران آگاهی دستگیر شد تا راز این پرونده آدمربایی پس از نزدیک به ۶ماه برملا شود. مجید در همان بازجوییهای اولیه به ربودن شاهین اقرار کرد. او در اظهاراتش به بازپرس این پرونده گفت: «شاهین صاحبخانه ما بود. قصد ما فقط اخاذی از او بود. شاهین در بانک کار میکرد و وضع مالی خوبی داشت. من با سهنفر دیگر از دوستانم نقشه کشیدیم تا او را بدزدیم و بعد از گرفتن چندمیلیون تومان شاهین را آزاد کنیم. نمیخواستیم به او آسیبی برسد. هنوز هم نمیدانیم چرا او مرد.»
او در ادامه اظهاراتش درباره جزییات حادثه هم گفت: «شاهین یک سگ داشت که گم شده بود. روز حادثه من با او تماس گرفتم و گفتم که سگ او را پیدا کردیم. آدرس خانه دوست مشترکمان در حوالی جاده ساوه را به او دادم. همان خانهای که بعدا مجبور شدیم آن را آتش بزنیم. وقتی شاهین به آنجا رسید، چند نفری سر او ریختیم و دستوپایش را بستیم. چند ضربه به سرش زدیم. با دسته چاقو چند ضربهای هم به صورت او وارد کردیم. قصد ما فقط ترساندن او بود. عابربانکش را به زور گرفتیم و از خانه خارج شدیم.
شب به آنجا برگشتیم، دیدیم که نفس نمیکشد. شاهین مرده بود، خیلی ترسیدم. فردای آن روز جسد او را از خانه خارج کردیم و در صندوق عقب خودروی خودش قرار دادیم. پیکر او را در کنار یک رودخانه در حوالی تهران دفن کردیم. بعد هم برای اینکه اثری از این ماجرا باقی نماند، آن خانه را آتش زدیم. پژوی او را هم چند روز بعد در اطراف تهران رها کردیم. در این مدت هم چندبار با خانوادهاش تماس گرفتیم و در ازای آزادی او ٣٠٠میلیون تومان پول میخواستیم، اما شاهین زنده نبود.»
با پایان اظهارات مجید و همدستانش و با توجه به پیدانشدن جسد شاهین بازپرس جنایی دستور بررسیهای بیشتر درباره این پرونده را صادر کرد.
منبع: فرادید