اعتدال
مشکل در فرهنگ عمومی ماست. در زمان حیات یک فرد، برخی چنان نقاط ضعف او را بزرگ نمایی می کنند و پا از جاده انصاف بیرون می نهند که گویی او هیچ خصلت مثبتی ندارد و برخی نیز چنان در سجایای او غلو می نمایند که انگار معصوم زاده شده است. این فرهنگ ما بروشنی در میان خانواده و نزدیکان ما وجود دارد. تا وقتی زنده است، کسی سراغ او را نمی گیرد اما اگر از دنیا رفت، همگان از خوبی های او می گویند و اصطلاحأ عزیز می شود.
کسی که در زمان حیات فردی، در نقد و انتقاد او افراط می کنند، بخشی از واقعیت را نمی بینند و کسانی که پس از مرگ او و تعریف و تمجید او غلو می کنند، آنها نیز بخشی از حقیقت را مشاهده نمی کنند و نادیده می گیرند. این افراد چنان پس از مرگ کسی از او تعریف می نمایند که منتقدان منصف او در زمان حیاتش را به مسخره می گیرند.
راه حل این موضوع، اعتدال است. نه چندان در زمان حیات باید بی مهابا و خارج از انصاف انتقاد نمود و نه در ممات او غلو و تمجید و تعریف.
داستان رحلت مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی نیز از این معادله خارج نیست.
صدالبته در زمان زندگی ایشان منتقدینی بودند که ناجوانمردانه ایشان را به باد انتقاد و تخریب و توهین گرفتند. البته این حادثه از سال های آخر ریاست جمهوری ایشان و در طول هشت سال دولت اصلاحات به اوج خود رسید. بطوریکه آن مرحوم در استعفای نامه خود از مجلس ششم به تلخی و با صراحت از آن نام بردند. ایشان را به انواع و اقسام تهمت ها کوبیدند و حتی غیر مستقیم به جنایت نیز متهم کردند.
سنگ بنای تخریب هاشمی در همان دوران آغاز شد. همان جریانی که امروز سنگ ایشان به سینه می زنند و برای او یقه چاک می کنند.
اما البته این انتقادات و متاًسفانه تخریب های آن مرحوم در سال های اخیر هم ادامه یافت اگر چه بسیاری از منتقدین به عملکرد و تفکرات ایشان با رعایت شئونات آن مرحوم و نیز انصاف و عدل از ایشان انتقاد کردند و یا نظرات مخالف خودشان را مطرح نمودند.
اختلاف نظر و دیدگاه نه تنها مذموم نیست بلکه همگان می دانند که مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در مقاطع متعددی از تاریخ انقلاب، با نظرات مرحوم امام مخالف بودند و با معظم له محاجه بحث می کردند.
آنچه باید امروز با آن مقابله کرد، این است که چنان از ایشان اسطوره صبر و تحمل و مقاومت ساخت که گویی همه منتقدین ایشان، بی انصاف بودند و قابل مذمت.
اینکه باید از اموات خود به نیکی یاد کنیم، بدان معنا نیست که پا را از جاده اعتدال فرانهیم و از تازه گذشته بت ساخت و همه منتقدین منصف را هم ملکوک کرد.
اگر هم برخی چنین می پندارند که همه منتقدین هاشمی را باید متهم کرد، پس حداقل آنقدر شجاعت داشته باشند که نامی از اولین تخریب گران هاشمی رفسنجانی هم به میان آورید.
منبع: alef.ir