اصولگرایی بهمثابه یکی از دو بال پرواز
مهدی دادویینژاد- روزنامه بهار
ریزش چند ساله نیروهای قوی و محور اصولگرایی از سال ۱۳۸۴ شروع شد و با شیب تندی ادامه یافت و خروجی اش شکستهای پیاپی تندروها و دلواپسان در هر انتخاباتی بود که تا به امروز در ایران اتفاق افتاد، تا جایی که علی لاریجانی برای حفظ اندک سرمایه اصولگرایان واقعی و ریشه دار مجبور به ورود به لیست امید شد. اما مهمترین و خطرناکترین تهدیدی که سپهر سیاسی ایران با آن مواجه میباشد انزوای امروز عقلای اصولگرایان است، این که امروز حسن روحانی که در مرزبندیها گرایشات اصولگرایانۀ بیشتری دارد باید برای ماندن از ظرفیتهای اصلاحطلبی استفاده کند در بطن امر موضوعی خطر ناک در پی دارد.
تنها راه مقابله با جریانهای افراط گرا و دلواپس بازگشت بزرگان عرصه اصولگرایی به میدان بازی اصلی خودشان میباشد، حمایت همزمان خاتمی و ناطق نوری از روحانی در بدو امر موضوعی زیبا به نظر میاید اما با کنکاش در این مطلب که چرا این دو رقیب سال ۱۳۷۶ امروزه در یک سنگر و بر علیه افراطیون در حال مبارزه هستند پازل سیاسی ایران را دچار بحران میکند. مبارزه با افراطیون و دلواپسان باید در هر دو جناح و به رهبری عقلای جناحین ادامه یابد و کشور نباید به دو قطب اعتدال و افراط تقسیم شود، به این معنا که مردم نبایدترس و وحشت این موضوع را داشته باشند که اگر آقای روحانی نیاید سایه تحریم و جنگ دوباره بر سر ایران میافتد، مردم باید با طیب خاطر آرای خود را به حساب نامزد مورد علاقه خود واریز کنند و بدانند در هر صورت و با پیروزی هر کدام از نامزدها اهداف و سیاستهای کلی دست خوش تغییر نخواهد شد و تنها رویه رسیدن به انها متفاوت خواهد بود.
امروز و در سپهر سیاسی ایران وضعیت بغرنجی شکل گرفته که در ادامه حرکت کشور به شدت آسیب زاست، اینکه فردی مثل لاریجانی خود را از گود انتخابات به بهانه رئیس مجلس بودن کنار بکشد به شدت وحشت اور است، امروز و پس از خاطر جمعی چهار ساله ناشی از انتخاب دکتر روحانی باید بدنه اصیل اصولگرایی دست به کار شده و خلا به وجود آمده تئوریک را در جریان وابسته به خود را پر کند. این موضوع که در انتخابات سال ۱۴۰۰ هم دغدغه بزرگ مردم افراطیون باشند بسیار بد است، انتظار مردم ایران این است که نامزدی از اصولگرایان در رقابت حاضر شود که حداقل فهم سیاسی را داشته باشند و برای رای آوری متوسل به حربههای اجارهای و اعتقادات مردم نشود. انتخابات ریاستجمهوری نیازمند حضور ناطقها، لاریجانیها و زعمای اصولگرایی میباشد نه کسانی که خالی از هر گونه تفکر و حزم اندیشی هستند. لزوم پرداختن به این مطالبه ملی در جهت جلوگیری از شکل گیری دوقطبیهای مبتنی بر انتخاب راه و بیراهه باید توسط بزرگان اصولگرایی فهم شود و باید در راه تعالی فضای سیاسی کشور گام بردارند.
این نوشته شدن شکستهای پیاپی اصولگرایان به پای بزرگان اصولگرایی غنیمتی است که امروز وجود دارد و در صورت تعلل فردا وجود نخواهد داشت، لزوم بازگشت فضای رقابت بین اصولگرایان و اصلاحطلبان دلسوز مردم و نظام یک اصل انکار ناپذیر است، این روزها جریان اصلاحطلبی با تمام وجود هزینههای این ایستادگی را میدهد و اصولگرایان واقعی باید هزینههای مربوط به خودشان را بپردازند.اصلاحطلبان امیدوارند هیچگاه ایران دیگر مجبور به انتخاب میان افراط و اعتدال نشود و گزاره بهتری برای انتخاب داشته باشد، گزارهای مانند آنچه که در رقابتهای معمول کشورها رخ میدهد، البته که این راه و بیراهه به عنوان استثنا در همه نظامهای مبتنی بر انتخابات ظهور و بروز مینماید اما اگر این استثناء تبدیل به قاعده بشود خطری مهلک است که امروز در حال تهدید ایران است.
منبع: بهارنیوز