آوار شایعات روی خرابههای پلاسکو
عملیات آواربرداری از ویرانه پلاسکو همچنان ادامه دارد و در این میان با کنار زدن آوار، تیم جستوجو به اطلاعات بیشتری دست مییابد و شایعاتی که روزهای گذشته در شبکههای اجتماعی بازنشر میشد رنگ میبازد.یکی از این شایعات مربوط به زنده ماندن چند نفر زیر آوار بود و حتی برخی از ارسال پیامک توسط این افراد خبر داده بودند.
به گزارش همشهری، اما حالا با گذشت ۵روز از این حادثه، واقعیت تلخ این است که همه افراد گرفتار شده در آوار پلاسکو در همان دقایق اولیه جانباختهاند. محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی یکی از مقاماتی است که اظهارت روز گذشتهاش روی این شایعات خط بطلان کشید.
او میگوید: «۳جسدی که بهتازگی به پزشکی قانونی منتقل شد دچار فساد نعشی و بهدلیل گذشت زمان متلاشی شدهاند.» او که خودش اجساد را در پزشکی قانونی دیده ادامه میدهد: «پس از ارسال اجساد به پزشکی قانونی بهعنوان نماینده دادستان در آنجا حاضر شدم و بررسی و معاینه اجساد نشان میدهد همه اجساد دچار فساد نعشی و بهدلیل گذشت زمان متلاشی شدهاند.» وی در لابهلای حرفهایش به شایعات منتشر شده درباره زنده ماندن چند نفر در پلاسکو اشاره میکند و میگوید:« طبق آزمایشهای انجام شده این موضوع کذب محض است و زمان فوت این افراد دقیقا بعد از ریزش آوار بوده است.»
علاوه بر این مسعود قادیپاشا، مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران نیز بر این موضوع صحه میگذارد و اضافه میکند:« ۳پیکر جدیدی که به پزشکی قانونی منتقل شد لباس آتشنشانی نداشتند و هویت آنها فعلا مشخص نیست و اقدامات تخصصی و کارشناسی در حال انجام است و با اخذ دیانای و تطبیق آن با نمونه، هویت جانباختگان احراز میشود.» در روزهای اول همچنین برخی شایعات از زیر آوار ماندن صدها نفر یا دستکم ۴۰نفر در پلاسکو حکایت میکرد اما تا دیروز بهگفته مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران در مجموع فقط خانواده ۱۹نفر برای پیگیری وضعیت عزیزانشان به پزشکی قانونی مراجعه کردهاند. از سوی دیگر بررسیهای خبرنگار همشهری نشان میدهد که علاوه بر آتشنشانان ۸نفر نیز در ویرانه پلاسکو گرفتار شدهاند و خانواده آنها در پلیس آگاهی تشکیل پرونده دادهاند. اما چطور هویت اجساد کشف شده روشن میشود؟
در پزشکی قانونی
دکتر مهرداد علیبخشی، جانشین مدیریت بحران پزشکی قانونی کشور، در گفتوگو با همشهری جزئیات نمونهبرداری ژنتیک از اجساد را توضیح داد. او میگوید: اجساد در چند مرحله به پزشکی قانونی منتقل شد. یک روز بعد از حادثه یکی از آتشنشانان که در بیمارستان سوانح سوختگی جان باخته بود به پزشکی قانونی منتقل شد که هویت وی مشخص بود. اما در ادامه پیکر ۲آتشنشان دیگر نیز از زیر آوار بیرون کشیده و در اختیار ما قرار گرفت و از همان موقع اقدامات برای تشخیص هویت آنها آغاز شد.»
وی ادامه میدهد: «هرچند درباره هویت یکی از این دو نفر اطلاعاتی در اختیار ما قرار گرفت اما ما طبق وظیفه حرفهایمان به شکل کاملا علمی به بررسی اجساد میپردازیم تا با استفاده از نمونه ژنتیکی آنها را احراز هویت کنیم و درباره این دو جسد نیز همین کار انجام شد.» اما در جریان کشف ۴جسد که متعلق به افراد غیرآتشنشان بود شرایط یکی از اجساد بهگونهای بود که امکان انتقال آن به پزشکی قانونی مهیا نشد.
دکتر علی بخشی دراین باره میگوید: «آنطور که به ما اعلام شد بامداد دوشنبه ۴جسد از زیر آوار کشف شد که ۳جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت که بهدلیل تغییر چهرهها شناسایی هویت آنها به سادگی امکانپذیر نیست. از سوی دیگر شرایط یکی دیگر از اجساد طوری بود که هنوز بهدست ما نرسیده است و بهاحتمال زیاد این جسد آسیب زیادی دیده است. با این حال بهزودی هویت همه اجساد روشن میشود.» اما متخصصان پزشکی قانونی چطور میتوانند هویت اجسادی را که در دل آتش و زیر چندین تن آوار مدفون شده بودند را مشخص کنند؟ دکتر علیبخشی اینطور پاسخ میدهد:
«در نخستین گام از بافتهای اجساد نمونهبرداری میشود و در کنار آن گزارش فنی جامعی درباره وضعیت جسد و آسیبهایی که به آن وارد شده تهیه میشود. از سویی ممکن است با توجه به میزان آسیب یک مرحله نمونهبرداری برای رسیدن به نتیجه کافی نباشد و متخصصان باید نمونههای دیگری را بررسی کنند. از سوی دیگر از خانوادههای جانباختگان نیز نمونه خون گرفته میشود تا با نمونههای گرفته شده از اجساد مطابقت داده شود.» بهگفته این مقام پزشکی قانونی خانواده آتشنشانان گرفتار شده زیر آوار میتوانند برای ارائه نمونه ژنتیکی به مرکز میمنت و خانواده سایر افرادی که عزیزانشان زیر آوار ماندهاند نیز میتوانند به پلیس آگاهی یا کلانتری بهارستان مراجعه کنند.
حالا ۵روز بعد از این حادثه پرسشی که ذهن خیلیها را درگیر خود کرده این است که آیا ممکن است کسی زنده از زیر آوار پلاسکو بیرون کشیده شود؟ جانشین مدیریت بحران پزشکی قانونی کشور در اینباره با صراحت صحبت میکند: «بعید است.» او ادامه میدهد: «ما از زیر آوار خبر نداریم اما به شکل منطقی و علمی بعید است کسی زیر چنین آواری جان سالم به در ببرد.»
مهمترین کشف روز پنجم
در پنجمین روز از عملیات جستوجو در ویرانه پلاسکو، همچنان دود منطقه را فرا گرفته است اما مهمترین اتفاق در این روز کشف ۴جسد بود. سیدجلال ملکی، سخنگوی ستاد بحران پلاسکو در اینباره میگوید: «بامداد دیروز در ادامه عملیات حفاری که به طبقه منفی یک ساختمان پلاسکو منتهی میشد پیکر ۴نفر از همشهریان غیرآتشنشان که زیر آوار مدفون شده بودند کشف شد. از آنجا که احتمال میرود افراد دیگری در این محدوده زیر آوار باشند عملیات در همین نقطه ادامه دارد.» وی درباره این اجساد میگوید: «بشخصه پیکر ۲نفر از کشتهشدگان را دیدم. آنها از ناحیه سر دچار صدماتی شده بودند که توسط امدادگران با رعایت موارد به پزشکی قانونی تحویل داده شدند. »
ثانیههای فداکاری و مردانگی در پلاسکو
«درست مثل لحظههای جنگ شده بود. ساختمان داشت میریخت اما هر کدام از بچهها میخواست که دیگری سوار نردبان شود. با فریاد چند نفر را سوار نردبان کردم و در نهایت خودم هم سوار شدم و فقط چند ثانیه بعد بود که ساختمان فرویخت.»
اینها را محمود حیدری، رئیس ایستگاه ۹۶آتشنشانی تهران میگوید. مردی که ثانیههایی پیش از ریختن ساختمان پلاسکو از مرگ حتمی نجات یافت. حالا که چند روز از حادثه گذشته او بهتر میتواند فکر و ذهنش را متمرکز کند تا وقایع روز حادثه را موبهمو به یاد بیاورد.
او در گفتوگو با همشهری میگوید: ایستگاه ما در منطقه ۷آتشنشانی است و ساختمان پلاسکو در منطقه ۵آتشنشانی قرار داشت. با این حال هر وقت حوادث مهمی رخ میدهد افراد باتجربه و مخصوصا رئیسایستگاههای مختلف بدون توجه به منطقه حادثه برای کمک به همدیگر راهی عملیات میشوند. آن روز هم وقتی پلاسکو آتشگرفت، من و تعدادی از آتشنشانان باتجربه وتر و فرز برای کمک به همقطارانمان راهی محل حادثه شدیم.
محمود حیدری و همکارانش وقتی به محل حادثه رسیدند که دود ساختمان را پر کرده بود. فرمانده عملیات در حالی که با انگشت آتش را نشان میداد از آنها خواست خودشان را به طبقات ۱۰و ۱۱، جایی که آتش شعله میکشید برسانند.« از پلهها بالا رفتیم و وقتی به طبقات بالایی رسیدیم، دیدیم که شدت دود بیشتر از آن است که بشود بدون تجهیزات به کانون آتش نزدیک شد. برای همین برگشتیم و با استفاده از دستگاهها تنفسی خودمان را به محل آتشسوزی رساندیم. در آن زمان در طبقات بالایی بهغیر از آتشنشانها کسی حضور نداشت و شاید اگر مدیریت بینقص عملیات نبود، این حادثه تلفات بیشتری داشت.»
شعلههای آتش تقریبا خاموش شده بود و حالا آتشنشانان سرگرم آتشزنی بودند. یعنی به سراغ محلهایی میرفتند که شعله وجود نداشت اما کندسوزی رخ داده بود و احتمال داشت دوباره شعلهور شود.« بهشدت سرگرم کار بودیم و نفهمیدم که چقدر زمان گذشته که در همین هنگام صدایی شنیده شد و دیدم قسمتی از سقف طبقه ۱۱کنده شد و روی طبقه ۱۰افتاد. همان لحظه یکی از آتشنشانان زیر آوار گیر کرد. تیرآهن روی گردنش افتاده بود و او را گیر انداخته بود. با بچههایی که در آن طبقه بودیم به کمکش رفتیم. تلاش کردیم تیرآهن را برداریم اما سنگینتر از آن بود که بتوانیم تکانش دهیم. همان لحظه بود که تخریب دوم صورت گرفت و بخش دیگری از سقف آوار شد و همکارمان را با خودش پایین برد.»
لحظات وحشتناکی بود. آتشنشانانی که در طبقه دهم حضور داشتند با ریزش آوار تلاش کردند خود را نجات دهند. آنها به سمت پلهها دویدند اما ریزش آوار راه خروج را بسته بود و از پلهها چیزی باقی نمانده بود. «در آن لحظه با بیسیم ماجرا را به فرمانده عملیات گزارش کردیم. موقعیتمان را اعلام کردیم و خواستیم برای نجات ما نردبان بفرستند. خوشبختانه آن روز بهترین رانندههای نردبانهای آتشنشانی به محل حادثه اعزام شده بود. این را اغراق نمیکنم. واقعا کارشان حرف نداشت. آنها نردبانها را سمت ضلع غربی و ضلع مشرف به خیابان جمهوری فرستادند.
در این زمان بقیه آتشنشانانی که در طبقات بالایی بودند هم خودشان را به طبقه دهم رساندند. جلوی پنجرههای ساختمان با توری فلزی بسته شده بود. با سنگفرز که داشتیم توریها را بریدیم و نردبانها یکی پس از دیگری به محلی که ما گرفتار شده بودیم هدایت شدند. آنها که جوانتر بودند را از طریق نردبانها پیاده رو پایین فرستادیم.
در آن لحظه ۲مصدوم هم داشتیم. یکی از آنها کتفش شکسته بود. آنها را هم سوار سبد بالابر کردیم. آن لحظات را هرگز فراموش نمیکنم. بچهها سوار نمیشدند و به من و بقیه رئیسایستگاههای آتشنشانی که آنجا بودیم میگفتند اول شما بروید. سرشان داد زدم و با فریاد چند نفر را سوار سبد کردیم و پایین فرستادیم.
بعد من ماندم و چند رئیس ایستگاه دیگر. ازجمله آقای امینی(شهید) و مهدیان و هاشمی شا. آنها به زور از من خواستند سوار سبد شوم و من هم سوار شدم. وقتی پایین میرفتیم دیدم که سبد دیگر ساختمان چسبید و مهدیان و هاشمیشا قصد سوار شدن داشتند. اما درست در لحظهای که آقای هاشمی شا دستش را به لبه ساختمان گرفته بود، ناگهان ساختمان ریزش کرد و او به سمت سبد پرید. بعد دیگر چیزی ندیدم و داخل گرد و خاک گم شدیم. وقتی پایین رسیدیم، شوکه بودم.
سر و صورتم پر از گرد و خاک بود. طوری که کسی مرا نمیشناخت. تا یک ساعت نمیتوانستم حرف بزنم. برای همین در ابتدا اسم من هم بین مفقودان اعلام شد. اما یک ساعت بعد وقتی شنیدم مهدیان و هاشمیشا زنده مانده و در بیمارستان هستند، تا خود بیمارستان دویدم. هنوز هم آن لحظات مقابل چشمانم است. بعد از آن بود که فهمیدم تعدادی از همقطارانم زیر آوار گرفتار شدهاند.
آوار پلاسکو کجا میرود ؟
تاکنون هزاران تن نخاله از ویرانه پلاسکو برداشته شده که بیشتر آن آهن آلات و تکههای بتنی است. دهها کامیون در خیابانهای اطراف محل عملیات صف کشیدهاند و دهها کامیون دیگر در حال انتقال آوار هستند. اما این نخالهها به کجا منتقل میشود ؟ باقرصاد، قائممقام معاونت خدمات شهری شهرداری میگوید که زمینی ۷هکتاری برای این کار درنظر گرفته شده است. وی توضیح میدهد: «این زمین در منطقه هرندی قرار دارد و همه این آوار با هماهنگی پلیس دپو و بررسی میشود تا درصورت امکان اسناد و مدارک کسبه کشف شده و به آنها بازگردانده شود.» به گفته وی تا دیروز حدود ۶۵۰ کامیون، ۸هزار تن مصالح و نخاله را به زمین ۷هکتاری منتقل کردهاند.
منبع: alef.ir