آمدهاند که بمانند
روزنامه بهار: چهرههای سیاسی که پس از تجربه شکست در انتخابات۹۲ به فکر ایجاد ساز وکاری برای رسیدن به وحدت و اجماع بر سر نامزدی واحد در جریان اصولگرا افتاده بودند با رایزنیهای مختلف در نهایت به ایجاد جبههای به اصطلاح فراگیر با نام «نیروهای انقلاب» رسیدند. هنوز چند روز از تشکیل این جبهه سیاسی که به قصد در دست گرفتن مجدد قدرت از سوی اصولگرایان تشکیل شده است نگذشته بود که برخی چهرههای منتسب به این جریان نسبت به فراگیر بودن این جبهه سیاسی تشکیک کردند.
با نگاهی به افراد حاضر در «جمنا» میتوان به این نکته پی برد که منتقدان این تشکل تازه تاسیس آن چنان هم بیراه نمیگویند. طیف میانه رو جریان اصولگرا به رهبری ناطق نوری و علی لاریجانی اساسا در «جمنا» به رسمیت شناخته نشدهاند و از سویی دیگر نیز جریان احمدی نژاد-مشایی هم در این جبهه سیاسی که قرار بر فراگیری اش در بین اصولگرایان بود حضوری ندارند و تنها افرادی از دولت سابق عضو این تشکل که خود را جبهه نیروهای انقلاب میخواند هستند که نسبت به رئیس جمهور پیشین در ظاهر اعلام برائت کرده باشند!
پس از رایزنیهای بسیار در نهایت جمناییها که ناهماهنگی و عدم انسجام درونی مهمترین ویژگیشان تا به امروز بوده است به نامزدهایی برای انتخابات۹۶ رسیدهاند که در بین آنها رقابت درون گروهی بین ابراهیم رئیسی و محمد باقر قالیباف بیشتر از دیگران در جریان است و میتوان این طور گفت که سایر نامزدهای معرفی شده از سوی جمنا در واقع تنها به سودای حضور در کابینه دولت فرضی آینده و در ظاهر برای یاری رساندن به نامزدهای اصلی نامنویسی کرده اند. آن طور که چهرههای رسانهای جمنا میگویند آنها امید بسیاری دارند تا در نهایت یک نفر از بین رییسی و قالیباف از رقابت منصرف شود تا تمامی جریانات اصولگرا منهای بخش میانه رو و آنها که با احمدی نژاد هستند به این نامزد واحد رای دهند اما آیا واقعیت هم به همین سادگی است؟
آیا شهردار تهران آمده است که انصراف دهد یا مثلا ابراهیم رییسی که در سه دهه اخیر با حضور در قوه قضائیه کمتر مورد آماج رسانهها قرار گرفته بود آمده است تا به سود قالیباف انصراف دهد؟ با دقت در نوع ورود این دو نفربه کارزار انتخابات میتوان به این نتیجه قطعی رسید که قالیباف و رئیسی آمدهاند که بمانند. قاعدتا نتیجه عدم انصراف هر یک از این دو به معنای شکست خوردن پروژه جمنا مبنی بر وحدت اصولگرایان و دست یافتن به نامزدی واحد خواهد بود و حضور دو چهره از این جریان سیاسی (با فرض رد صلاحیت احتمالی احمدی نژاد و بقایی) بهمعنای تکرار تجربه انتخابات۹۲ است. در ادامه به بررسی چرایی این فرضیه خواهیم پرداخت.
شهردار تهران ابتدا طی بیانیهای رسمی خبر از منصرف شدنش از ثبت نام در انتخابات۹۶ داده بود اما به فاصله چند ساعت از انتشار این بیانیه رسانههای همراه او سریعا به تکذیب این برداشت از بیانیه قالیباف پرداختند. شاید میشد از همان تکذیبها متوجه شد که قالیباف نیز به زودی برای ثبت نام در انتخابات راهی ستاد انتخابات کشور خواهد شد. اینکه در فاصله بین انتشار آن بیانیه و تکذیبهای بعدش که منجر به ثبت نام قالیباف شد چه گذشته است نیز از جمله موضوعاتی است که باید در انتظار مشخص شدن آن در آینده بود. نوع حضور فرمانده اسبق ناجا در وزارت کشور نیز در نوع خودش جالب توجه و نشانگر عزم جدی او برای حضور در انتخابات تا لحظه آخر است.
همراهی برخی نزدیکان و همکاران شهردار تهران با او و همچنین تجمعی که از ساعات قبل از حضور قالیباف در اطراف وزارت کشور شاهدش بودیم و همچنین خبرسازی هایی که از صبح آن روز برای حضور او در وزارت کشور در فضای مجازی انجام گرفته بود همه و همه نشان از آن دارد که آقای شهردار برای کوچ از «بهشت» و رسیدن به «ساختمان پاستور» برنامه ویژهای دارد. مهمترین بخش این طراحی برای ثبت نام در انتخابات۹۶ قرائت بیانیهای بود که شامل وعده هایی فضایی مانند ایجاد پنج میلیون شغل و دو و نیم برابر کردن درآمد کشور و. . . و حمله هایی «دلواپس» پسند علیه روحانی است.
از سویی دیگر سید ابراهیم رئیسی نیز بعید است بی گدار به آب زده باشد. رئیسی به خوبی میداند حضور در تولیت آستان قدس رضوی یا پیش از آن قوه قضائیه دردسرهایی به مراتب کمتر از نامزدی برای انتخاباتی سرنوشتساز مانند انتخابات ریاست جمهوری دارد، در نتیجه اگر قرار بر انصراف بود قطعا از ابتدا پای به این میدان نمیگذاشت. ملاقات رئیسی با مصباح یزدی، حضور چشمگیر چهره هایی از دولت سابق که سوابق تندروی بسیاری را در آن هشت سال از خود نشان دادهاند، انصراف سعید جلیلی، پوشش رسانهای گسترده اقدامات رئیسی از سوی رسانههای نزدیک به بخش تندرو جریان اصولگرا و تقریبا همه کاره بودن اعضای جبهه پایداری در ستادهای انتخاباتی دادستان سابق همه و همه نشانگر آن است که طیفی از اصولگرایان که تعلق خاطر بسیاری به اندیشههای مصباح یزدی دارند تا انتها در کنار او خواهند بود.
این مسئله از آن جهت حائز اهمیت است که این طیف از جریان اصولگرا بارها نشان داده است که به هیچ وجه نسبت به قالیباف و همراهانش احساس خوشایندی نداشته و در بسیاری از موضوعات در یک دهه اخیر شاهد جدلهای بسیاری بین این دو طیف از جریان اصولگرا بوده ایم. آنها شاید در مخالفت با دولت مستقر همصدا باشند اما با توجه به مواضعشان در گذشته و حتی امروز بسیار بعید است که به سود یکدیگر انصراف داده و فضا را برای دست یافتن جمنا به نامزدی واحد مهیا سازند. سخن آخر آن که شباهت رئیسی و قالیباف در این است که خود را فراتر از سازوکار جریان اصولگرا در جمنا برای رسیدن به وحدت میدانند بنا براین به احتمال فراوان و در صورت عدم بروز اتفاقات غیرمترقبه در نهایت تصویر انتخابات۹۶ برای اصولگرایان تصویری شبیه به انتخابات۹۲ خواهد بود.
منبع: بهارنیوز