کارنامه آزمون کارشناسان رسمی دادگستری منتشر میشود
به گزارش ایران خبر، داوطلبان می توانند برای مشاهده کارنامه آزمون کارشناسان رسمی دادگستری امروز هفتم دی ماه از ساعت ۲۰ به سایت سازمان سنجش مراجعه کنند.
منبع: irankhabar.ir
به گزارش ایران خبر، داوطلبان می توانند برای مشاهده کارنامه آزمون کارشناسان رسمی دادگستری امروز هفتم دی ماه از ساعت ۲۰ به سایت سازمان سنجش مراجعه کنند.
منبع: irankhabar.ir
گورخوابها برگشتهاند. هر کدام به داخل یک قبر سر میخورند. در تاریکی یا مشغول مواد میشوند یا به چه فکر میکنند، نمیدانیم. سکوت گورستان سنگین و هوا سرد است. یکییکی، بنرهای پاره، تکه پتوهای مندرس و تخته چوبهای نیمه سوخته روی گورها کشیده میشود. آنها مرگ را زندگی میکنند.
به گزارش شهروند، خیلی که هوا سرد میشود، دنبال چوب میگردند برای درستکردن آتش و گرمشدن در گورهایی که پایان زندگیست برای همه، اما برای اینها شده سرآغاز و سرپناه. زن، مرد و کودک؛ کارتنخوابهایی که در قبر نشسته میخوابند.
«دیگه اینجا چوب هم برای آتیشزدن، پیدا نمیشه» این را یکی از میهمانهای ناخوانده این اتاقهای تاریک و باریک میگوید.
یک ماهی میشود که سرما کارتنخوابها را راهی کرده تا اطراف و درون گورستان بزرگ نصیرآباد باغستان در حومه شهریار ساکن شوند. عدهای درون گورستان و در قبرهای از پیش آماده شده و چندین خانواده در اطراف گورستان، در منطقه بلوکزنی و زیر کانال در چادر زندگی میکنند. در درون گورستان، ٣٠٠ گور از پیش آماده وجود دارد که ۵٠ کارتنخواب دست کم ٢٠ گور را اشغال کردهاند. در هر گور یک نفر و گاهی هم سه تا چهار نفر زندگی میکنند.
این گورها عموما برای خواب مورد استفاده قرار میگیرند و در طول روز و زمانی که افراد برای تهیه پول مواد و غذا ضایعات جمع میکنند یا گدایی میکنند، خالی هستند؛ اما باید حواسشان به گورشان باشد چرا که از طرف دیگر کارتنخوابها مورد سرقت قرار میگیرند. به پتوهای پاره و لباسهای کهنه هم رحم نمیکنند.
هیزمهای سوخته، ظرفهای یک بار مصرف غذا، پلاستیک و تکه پارچههای موجود در بعضی از گورهایی که الان سقف ندارند، نشان میدهد که قبلا مورد استفاده یک گروه دیگر بوده است.
گورهای از پیش آماده شده در سمت چپ گورستان، روبهروی قبرهایی که در آن تدفین انجام شده و با فاصله کمی از مسیر رفتوآمد مردم قرار دارند.
یک نفر از سر کنجکاوی گوشهای از پتوی کشیدهشده روی یکی از گورها را کنار میزند تا ببیند درون آن چه خبر است؛ ناگهان با هجوم کارتنخواب هایی که در گور خوابند مواجه میشود. حسن ناراحت از اینکه چرا خواب بعدازظهرش را بر هم زدهاند، سرش را از قبر بیرون میآورد و با اشاره دست سعی میکند فرد کنجکاو را دور کند.
آرمان کارتنخواب دیگری است که همان نزدیکی در حال قدم زدن است و با دیدن این صحنه بهسرعت به سمت گورها برمیگردد. میآید تا آن غریبه را از محل زندگیشان دور کند. جنگ لفظی که بینشان پیش میآید، توجه تعداد بیشتری از مردمی که برای خواندن فاتحه به گورستان آمدهاند را به این سمت جلب میکند. دعوایشان بالا میگیرد، چند نفر گوشی به دست مشغول عکس گرفتن میشوند. آرمان: «عکس نگیر آقا، عکس نگیر. مگه بدبختی هم عکس گرفتن داره؟»
بنر سفیدی که روی یکی دیگر از گورها کشیده شده، کنار زده میشود و مردی بهسرعت خودش را بالا میکشد. سن و سالش بهسختی به ٣٠سال میرسد. سرما پوست روی بینیاش را برده و تبدیل به زخم بزرگی کرده است. سردش میشود، لبههای کلاه بافتنی مشکیاش را روی گوشش پایین میکشد. به اطرافش نگاه میکند میگوید: «امنه، خبری نیست». خم میشود تا به زن لاغراندام کمک کند که پشت سرش برای بیرون آمدن از گور تلاش میکند.
از چند گور آن طرفتر صدایی میآید: «شهناز، شهناز» اما جوابی نمیگیرد. یکی از رهگذرها میشنود و بلند صدا میزند: «شهناز کیه؟ صداش میکنن.»
همان زنی که چند دقیقه قبل، تا شانه داخل گور بود و حالا خودش را بالا کشیده، دستهای پینه بستهاش را با پشت لباس بلند قهوهایش پاک میکند و کشدار میگوید: «هاااااااا؟ میام الان».
عَبِد کنار شهناز ایستاده، داد میزنه: «بلندتر بگو اسمشو تا همه بفهمن»، میترسند نامشان را به غریبهها بگویند. فاشنشدن اسمشان جزیی از هویتشان است.
تمایلی برای حرفزدن ندارند. نگاهشان هم که میکنی رو برمیگردانند. بعد از چند سوال درباره وضعیتشان، اینکه اینجا چهکار میکنند؟ و چرا اینجا را انتخاب کردهاند؟ شهناز میگوید: «پنج روز پیش برای تهیه مواد آمدم اینجا، آخه شنیدم اینجا مواد ارزانتره، یه نفر بهم حلوا داد. دیدم چند نفر بالای گورها نشستن، از اون حلوا بشان دادم، دیدم همزبان منن، تصمیم گرفتم بمانم، شوهرمم قراره بیاد همینجا.»
متأهلی؟ بچه داری؟
ها، ٣ تا پسر دارم، پسر بزرگم ١٨ سالشه و یک دوقلوی ١۶ ساله هم دارم.
اهل کجایی؟
٢٠ ساله که از شهرستان به تهران آمدم.
خانوادهات کجاهستند؟ ازت خبر دارند؟
پدر و مادر و ٧ برادرم شهرستانند، خبری از سرنوشت من ندارن. نمیتونم برگردم، اگه برگردم، چون معتادم حتما منو میکشن.
چند وقته معتاد شدی؟
پنج ساله.
چطور معتاد شدی؟
پنج سال پیش من بهترین آشپز بودم؛ برای یک شرکت ارمنی با ١٠٠ تا پرسنل غذا درست میکردم، شوهرم سرکار نمیرفت، خونه بود و همیشه در حال مصرف مواد بود، من نمیدانستم که بخوره (نوعی اعتیاد که از طریق در معرض بوی مواد قرار گرفتن ایجاد میشود) معتاد شدم. صبحها سخت از خواب بیدار میشدم و سر کار چرت میزدم. یه بسته نسکافه خریدم که خوابم بپره، شوهرم دید گفت خاک بر سرت، این چیه خریدی؟ بیا، دوای تو پیش منه، یه چیزی میدم که کلا خواب از کلهات بپره، بشم شیشه داد کشیدم. بعدش من تا یک هفته نمیتانستم بخوابم. وسواس کار کردن گرفته بودم. گفتم مرد خدا ذلیلت کنه، منو ببر دکتر، نمیتونم بخوابم. یه چیز دیگه بشم داد گفت اینو بکشی میخوابی، هرویین بود، اونو که زدم تا دو روز خواب بودم، انگار مرده بودم. برای آرام شدن، مجبور شدم دوباره بکشم و کمکم کارمم از دست دادم.
دانههای درشت اشک روی گونههای فرو رفتهاش میچکد، نفس عمیقی میکشد و انگار به پنجسال گذشته برگشته است. حالا تمایل بیشتری دارد که درباره خودش حرف بزند.
چند وقته کارتنخوابی؟
«الان سه ساله که کارتنخواب شدیم.
پسرات کجا هستند؟
پسرام رفتن خونه عموشان، درس میخوانن، زنگ میزنم بهشان، اونا فقط گریه میکنن، پسر بزرگم میره سرکار؛ اما تا حالا سه بار میخواسته خودکشی کنه، میگه عمو و زنعمو خیلی خوبن اما من دیگه نمیتوانم بشینم سر سفرهشان.
میخواهد بغضش را قورت بدهد؛ به زور میخندد. دندان ندارد. فقط سه دندان خراب و این هم ثمره اعتیاد است. گروهی از زنان و مردان سیاهپوش ١٠٠ متر آنطرفتر عزیزی را به خاک سپردهاند. صدای مویه و نوار روضه میآید. شهناز سرش را آرام و با افسوس تکان میدهد. برای اینکه صدا به صدا برسد، صدایش را بالاتر میبرد.
«میخوام ترک کنم، تو را به خدا، تو را به دینتان کمکم کنید که ترک کنم، خسته شدم، خسته شدم از هر روز گداییکردن تو عوارضی. من قبلا میآمدم قبرستان، حالم بد میشد، بار اولی که منو کشیدن پایین تو قبر تا سه روز مریض بودم و نتونستم بخوابم، اما خب چارهای ندارم، جایی را ندارم که برم.»
چرا نمیری کمپ؟
«چندبار رفتم، اما آنجا منو میزنن، موهامو میکشن. موهامو میتراشن، شلنگ رو گره میزنن و با گره شلنگ ما رو میزنن، هنوزم جای کتکهایی که خوردم روی بدنم هست، من دیگه جانی ندارم که کتک بخورم.»
در میان حرفهایش یک نفر با دو کیسه پلاستیکی سبز و سفید میآید. لباسها و وسایلش را آورده. شهناز تشکر میکند: «دردت به جانم.»
حالا جمعیت بیشتری جمع شده، مردها آمدهاند روی لبههای گورها، اما زنها با کمی فاصله روی تپههای اطراف این گورهای آماده ایستادهاند. یکی از میان جمعیت میگوید باید ترک کنید و بروید سرکار!
آرمان میگوید: «مشکل ما بیمکانیه. ترک هم کنیم دوباره باید بیاییم همینجا. کنار بقیه که معتادند. دوباره معتاد میشیم.»
«من یکی از اینها را میشناسم.» مردی که صاحب یک کارگاه صنعتی است میگوید.
«یکی از این کارتنخوابها که اسمش فرشیده، ٢سال پیش در کارگاه من کار میکرد. اون موقعها نامزد هم داشت. درگیر مواد مخدر شد و دیگه نتونست کار کنه، زندگیاش هم از هم پاشید. الانم اینجاست.»
با دست به خرابههای پشت گورستان اشاره میکند. «الان اونجا داره ضایعات جمع میکنه. چطور میشه کمکش کرد؟ به حرف که نمیشه. همه باید قدم بردارند.»
هوا گرگ و میش است، مردم پراکنده میشوند. مراسم آن خانواده داغدار هم تمام شده. کمی آنطرفتر، مردم بیتوجه به گورخوابان، کنار مزار اموات خودشانند و خیراتشان را با هم تقسیم میکنند.
صدای اذان در گورستان میپیچد. با تاریک شدن هوا، کمکم سر و کله بقیهکارتنخوابها پیدا میشود. خسته از پرسهزنی روزانه، با قامتهای خمیده و سرهای کج شده، توبرهای را با خود میکشند و به میان جمعیت میروند تا اینجا هم پولی، چیزی عایدشان شود. انتخابشان بیشتر زنان است. بهخصوص زنانی که دست یک بچه در دستشان است. دست دراز میکنند. جان بچه را قسم میدهند و میگویند: «پول یه نون به من بدید.» اکثریت بیجواب رد میشوند. یکی از مردها میگوید: «پول ندارم اما نانوایی نزدیک است. بیا برویم برات نان بگیرم.»
نگهبان دم در گورستان از روزها و شبهایی که با این گورخوابها میگذراند، حرفهایی دارد:
«یک ماهی هست کارتنخوابها، بهخصوص شبها، در بعضی از این قبرها شب را به صبح میرسانند. آن اوایل که آمدند اینجا، بیرونشان کردیم اما هم تعدادشان زیاد است هم جای دیگری ندارند که بروند. دیوار گورستان کوتاه است، بیرونشان هم کنیم از دیوار میآیند. نیروی انتظامی هم که میآید، متفرق میشوند. تعدادیشان را هم گرفتهاند و بردهاند کمپ. خیلیهاشان از کمپ فرار میکنند و دوباره برمیگردند.»
همهشان معتادند؟
«تقریبا همه معتادند. دو زن و یک بچه ٨ ساله هم هست که آنها هم معتادند. روبهروی گورستان، چند صد متر آنطرفتر در «بلوکزنی» هم یک پیرزن همراه ٢ پسر و یک عروس و نوهاش در چادر زندگی میکنند. خود پیرزن و یکی از پسرهایش معتادند. باز هم هستند، کمی آن طرفتر زیر کانال یک زن و مرد هستند که از شهرستان آمدهاند. آنها هم در چادر زندگی میکنند اما معتاد نیستند.»
برخورد مردم باهاشون چطوره؟
«اینجا منطقه فقیرنشینیه. مردم انقد از این کارتنخوابها دیدن که انگار واکسینه شدند و بیتفاوت. ولی بعضیها هم برای کمک میآیند مثل گروه یاشار تبریزی که شب یلدا برای ساکنان گورها و چادرنشینهای اطراف گورستان غذا و میوه آورده بودن، اما کارتنخوابها نیومدن.»
زنی با روسری یشمی، یکی از کارتنخوابهایی که تازه از بیرون برگشته به گورستان، حرفهای نگهبان را شنید و گفت: «آره، چند شب پیش غذا آوردن. اینا میخوان گولمون بزنن و ببرنمون کمپ. من از ترسم تا ٣ نصفهشب تو بیابونهای اطراف بودم. کی میخواد به ما کمک کنه؟ مردم ما رو که میبینن اذیتمون میکنن. ما رو با سنگ میزنن. مگه ما غریبهایم؟ ما همون آدمهایی هستیم که تا چندسال پیش سر سفرههای هم بودیم.»
یاشار تبریزی، مدیر گروهی که کمپین شب یلدا را شکل داده، میگوید: « قصد داریم کار خود را ادامه دهیم.»
شروع کمپین از کجا بود؟
کار ما از صفحات مجازی شروع شد. من ٢٠ روز پیش از حضور کارتنخوابها در گورستان مطلع شدم و با کمک دوستانی که نمیشناختیم همدیگر را، اما به بنده اعتماد کردند مبلغی را جمعآوری و برای شب یلدا مقداری غذا و میوه فراهم کردیم. متاسفانه کارتنخوابها از ترس خیلیهاشان نیامدند، یا آمدند غذا را گرفتند و رفتند.
با چه هدفی این کار را ادامه میدهید؟هدفمان ایجاد همکاری و همیاری بین خیریههاست برای کمک به این مردم بیخانمان. در بین این کارتنخوابها زن هست، بچه هست. خیلیهاشان معتاد نیستند و از فقر به گورستان پناه آوردهاند.
بچه در بینکارتنخوابها؟بله، علی هشتساله و معتاد است. بعضی شبها را در گورستان سپری میکند. برای برقراری ارتباط با او و ایجاد انگیزه با کمک دوستان برایش یک مقدار لباس گرم خریدیم. خودش تمایل دارد که ترک کند. میخواهیم ازش حمایت کنیم که این اتفاق بیفتد.
برنامههایتان چیست؟
ما با چند موسسه خیریه مذاکراتی را انجام دادیم و موسساتی مثل جمعیت امامعلی(ع)، موسسه مهرانه زنجان، خانه کودکان کوشا و همچنین وزارت آموزش و پرورش قبول کردند که از ما حمایت کنند.
دوباره جمعیت گورستان را ترک کرده و تاریکی همه جا را فرا گرفته، مثل هر شب. بنرهای پاره، تکهپتوهای مندرس و تختهچوبهای نیمهسوخته را برمیدارند. سقف اتاقهای دوطبقهای که یک متر و نیم ارتفاع دارند. فرششان کارتنپاره است و تختشان زمین سفت و سرد. نه چراغی، نه وسیلهای. فقط پتو و لباس کهنه. همین.
منبع: alef.ir
امروز در بخش هایی از شمال شرق بارش باران در نقاط سردسیر بارش برف و در مناطق جنوبی رعد و برق و وزش باد پیش بینی می شود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، بر اساس تحلیل آخرین نقشه های هواشناسی تا ظهر سه شنبه در مناطقی از جنوب غرب بخش هایی از مرکز، دامنه های زاگرس مرکزی و به طور پراکنده در بخش هایی از شمال شرق بارش باران در نقاط سردسیر بارش برف و در مناطق جنوبی رعد و برق و وزش باد پیش بینی می شود.
از بعد از ظهر روز سه شنبه با ورود سامانه بارشی دیگری به کشور بارش برف و باران و وزش باد در استانهای واقع در غرب برخی نقاط شمال غرب جنوب غرب، مرکز، دامنه های رشته کوه البرز و بخش هایی از شمال شرق رخ خواهد داد که در استان های جنوبی با رعد و برق نیز همراه خواهد بود.
روز چهارشنبه به تدریج از میزان بارش در شمال غرب و غرب کاسته شده و این سامانه در بخش هایی از مرکز دامنه های البرز مرکزی و شرق و شمال شرقی فعال بوده و در اواخر این روز از کشور خارج می گردد.
روز پنج شنبه در غالب مناطق کشور جوی نسبتاً آرام حاکم خواهد بود؛ لازم به ذکر است روز سه شنبه کاهش نسبی دما بین ۴ تا ۷ درجه در شمال شرق رخ خواهد داد؛ همچنین روز چهارشنبه وزش باد نسبتا شدید در نواحی مرکز، شمال شرق و شرق کشور پیش بینی می شود.
منبع: alef.ir
امام علی(ع) در حکمت ۸۲ نهجالبلاغه به موضوعی اشاره میکنند که جز از آن نباید ترسید و امام باقر نیز راه رهایی از آن ترس را برای ما بیان فرمودهاند.
به گزارش تسنیم، یکی از مسائلی که در این برهه از زمان با توجه به افزایش حجمههای فرهنگی و عقیدتی نیاز است بیش از پیش به آن اهتمام بورزیم، مسئله «ترس از گناه» و «محضریت خداوند» است.
امیرالمومنین (ع) در حکمت ۸۲ نهجالبلاغه توصیههایی میکنند که از جمله آن «ترس از گناه» است، ایشان چنین میفرمایند «شما را به پنج نکته سفارش میکنم که اگر برای به دست آوردن آنها، به دور دست سفر میکردید، سزاوار بود هیچ یک از شما جز به خدا امید نبندد و جز از گناهش نترسد (و لاَ یَخَافَنَّ إِلاَّ ذَنْبَهُ) اگر از شما چیزی پرسیدند که نمیدانید، از گفتنِ نمیدانم خجالت نکشید. اگر چیزی را ندانستید، از یاد گرفتنِ آن خجالت نکشید و صبور باشید که جایگاه صبر نسبت به ایمان، همانند جایگاه سر نسبت به بدن است؛ همانطور که در بدن بی سر، خیری نیست؛ در ایمانِ بدون صبر هم خیری نیست.»
توجه به «محضریت» راهکاری برای ترک گناه
به راستی باید ترسید، باید ترسید از چیزی که منجر به فاصله گرفتن ما از خدا میشود، چراکه این همان خواست شیطان و ایادی اوست. مهم قرب به خداست، پس هر آنچه را که باعث افزایش این فاصله میشود، باید پس زد و در مقابل باید به آن چیزی که قرب به درگاه الهی را در پی دارد، توجه بی حد و اندازه داشت که از جمله راهکار برای این مهم، توجه به «محضریت الهی» است و اینکه خدا و خلیفه او را شاهد و ناظر بدانیم.
بدون تردید یکى از عوامل زمینهساز گناه، غفلت و سرمستى و در مقابل ذکر و یاد خدا از عوامل بازدارنده گناه است. امام باقر(ع) فرمودند «سه چیز از مهمترین امورى است که خداوند بر خلق واجب کرده است: انصاف و فداکارى در مورد برادر ایمانى و یاد خدا در هر حال. سپس فرمودند: یاد خدا آن است که هنگام نزدیک شدن به گناه، انسان به یاد خدا بیافتد و همین امر او را از گناه باز دارد.»
(بحار، ج۹۳ ص۳۷۹٫ میزان الحکمه، ج۳ ص۴۲۵)
منبع: alef.ir
ماموران جنایی مکزیک روز یکشنبه در مرز دو ایالت میچوآکان و جالیسکو از کشف ۶ سر بریده خبر دادند که گمان میرود در جریان تسویه حسابههای میان کارتلهای مواد کشته شدهاند.
به گزارش بی بی سی، پلیس هنوز نتوانسته هویت این افراد را کشف کند و همچنان در جستجوی پیکرهای بیسر آنهاست.
هم زمان در منطقه گوریهرو مقامهای امنیتی گزارش کردهاند یک مرد مسلح در ساعتهای اولیه روز کریسمس با وارد شدن به یک خانه هفت نفر را کشته است؛ پنج نفر از قربانیان، اعضای یک خانواده بودهاند.
جنگ میان سازمانهای تبهکاری و قاچاقچیان موادمخدر در مکزیک طی یک دهه گذشته بیش از ۸۰ هزار کشته برجای گذاشته است.
به همین علت مکزیک همچون بسیاری از کشورهای آمریکایی لاتین خواستار بازبینی در قوانین بینالمللی کنترل موادمخدر است.
منبع: alef.ir
جلسه شورای ترافیک شهر تهران با موضوع مدیریت ترافیک پایتخت به ریاست شهردار تهران و با حضور اعضای این شورا برگزار شد.
به گزارش همشهری، در این جلسه موضوع ترافیک تهران که در هفتههای اخیر بازار گرمی داشته، بررسی و تصمیمات جدیدی درباره آن اتخاذ شد.
مازیار حسینی، معاون حملونقل و ترافیک شهرداری تهران در این جلسه با اشاره به موضوع ترافیک ساکن و پارک حاشیهای گفت: یکی از مهمترین موضوعات مدیریت ترافیک است و از این رو، تعداد ۱۵هزار فضای پارک مجهز به سیستم پارکومتر را تا نیمه اول سال آینده به ۳۵هزار فضای پارک مکانیزه افزایش میدهیم. معاون شهردار تهران با اشاره به اینکه براساس تأکید شهردار تهران، موضوع مدیریت ترافیک ساکن را باید فراتر از موضوع پارک حاشیهای ببینیم، اظهار کرد: اگر در گذشتهای نهچندان دور، تنها یک طرف خیابانها به پارک حاشیهای اختصاص مییافت اما امروزه دو طرف خیابانها به پارک حاشیهای اختصاص یافته و در بسیاری از معابر تنها یک خط عبوری برای خودروهای در حال حرکت بیشتر باقی نمانده است.
مازیار حسینی با بیان اینکه امروز موضوع کمبود فضای پارک به عاملی برای نزاع و درگیری و اصولاً به مسئلهای اجتماعی تبدیل شده، تصریح کرد: باید به موضوع پارک حاشیهای و ترافیک ساکن بهعنوان موضوعی جدی در ترافیک تهران نگاه کنیم و با اعمال دقیق قانون، نظم و انضباط را همانطور که امروز در تونلهای شهری شاهد آن هستیم، به کل شهر بازگردانیم، چرا که عقیده داریم اهمیت ترافیک ساکن از ترافیک عبوری کمتر نیست. وی با تأکید بر اینکه اگر ظرف ۴۸ساعت، برگه جریمه به نشانی رانندگان متخلف ارسال شود، رانندگان این حس را میگیرند که اگر مرتکب تخلف شوند، بیبرو برگرد اعمال قانون میشوند، اضافه کرد: در موضوع اعمال جرایم رانندگی به جای کمیت، کیفیت موضوعیت دارد و انتقال این احساس به رانندگان که اگر تخلف کنند حتماً اعمال قانون میشوند، از میزان مبلغی که جریمه میشود، مهمتر است.
مدیریت هوشمندراه کاهش ترافیک
تأکید بر مدیریت ترافیک از طریق سیستم هوشمند محور دیگر این جلسه بود. اعضا در این جلسه بر آن همنظر شدند که ترافیک شهر را باید از طریق سیستم هوشمند مدیریت کرد و نقش عامل انسانی را در شهر به حداقل میزان ممکن کاهش داد و ازجمله سازوکارهای تحقق این مهم، نظارت کامل سیستمهای هوشمند بر ترافیک ساکن همچون نظارتی است که بر ترافیک عبوری اعمال میشود.
ساماندهی ترافیک پل صدر
از دیگر موضوعات مطرحشده درباره ترافیک تهران، بحث ترافیک پل صدر بود که مازیار حسینی در اینباره تصریح کرد: مبنا و هدف اولیه طراحی تونل نیایش و پل صدر، برقراری ارتباط سریع شرقی-غربی در شمال تهران بوده و از این رو، باید به نوعی اقدام کنیم که هدف اولیه احداث این گذرگاه شهری در روانسازی حرکت خودروها محقق شود. وی در این جلسه از انسداد دسترسیهای اضطراری پل صدر در ساعات اوج ترافیک صبح و عصر خبر داد. این موضوع هماکنون از ساعت ۷تا ۹صبح نیز اعمال میشود اما با گذشت زمان، بهتدریج نسبت به افزایش ساعات بسته بودن پل اقدام خواهد شد.
براساس مصوبه شورای ترافیک شهر تهران، مقرر شد در گام نخست از پانزدهم دی ماه، دسترسیهای اضطراری پل صدر از ساعت ۷ لغایت ۱۰صبح و از ساعت ۱۶لغایت ۱۹ مسدود شوند. وی خاطرنشان کرد: در مورد موضوع پارک حاشیهای نیز ضمن تأکید بر مدیریت ترافیک ساکن، مقرر شد نسبت به هوشمندسازی کنترل پارک حاشیهای اقدام شود.
نظرات غیرکارشناسانه بر ترافیک تهران دامن میزند
سردار محمدرضا مهماندار، رئیس پلیس راهور تهران بزرگ در این جلسه با بیان اینکه ترافیک ساکن در معابر شمال تهران بسیار بالاست، گفت: بهمنظور کاهش این معضل باید موضوع آموزش، اطلاعرسانی و کار رسانهای مورد توجه قرار گیرد. به گفته وی، متأسفانه چندی است نظرات غیرکارشناسانه و غیرفنی ترافیکی بر نظرات کارشناسی تسلط یافته و این موضوع به حواشی ترافیک تهران دامن میزند.
پوریا محمدیان، دبیر شورایعالی ترافیک نیز در این جلسه با اشاره به موضوع ترافیک تهران گفت: در موضوعات ترافیکی عموما شهرهای کشور از تهران الگو میگیرند اما تهران هم میتواند از تجربیات موفق مشهد در ساماندهی پارک حاشیهای استفاده کند. همچنین ثناییموحد، مدیرکل حملونقل و ترافیک استانداری تهران اظهار کرد: بسیار خوب است که مسائل مربوط به ترافیک تهران ابتدا از بعد علمی و اجرایی در شورای ترافیک مورد بررسی قرار میگیرد.
منبع: alef.ir
یک منبع آگاه دیپلماتیک اعلام کرد که کشورهای مختلف تمایل خود را برای پیوستن به توافقنامه ایران، روسیه و ترکیه در خصوص سوریه اعلام کردهاند.
به گزارش تسنیم به نقل از خبرگزاری ریانوستی، یک منبع دیپلماتیک تاکید کرد: برخی کشورها تمایل خود را برای ملحق شدن به فرمت توافقنامه ایران، روسیه و ترکیه بر سر سوریه اعلام کردهاند.
این منبع آگاه در ادامه تصریح کرد: بیانیه مشترک اعلام میکند که این ۳ کشور موافقت کردهاند که سایر کشورها نیز می توانند به این توافقنامه ملحق شوند، به خصوص آمریکا، عربستان سعودی و قطر.
وزرای خارجه ایران و ترکیه هفته گذشته در گفتگوهای مسکو با لاوروف شرکت کردند و وزرای دفاع سه کشور نیز به صورت جداگانه در پایتخت روسیه دیدار و گفتگو کردند.
بر این اساس، ایران، روسیه و ترکیه در پایان نشست مشترک وزیران خارجه سه کشور درباره بحران سوریه تاکید کردند که منازعه سوریه راه حل نظامی ندارد.
منبع: alef.ir
نتایج پیش بینی آلودگی هوا بیانگر کاهش غلظت ذرات معلق با قطر کمتر از ۲/۵ میکرون در روز جاری (سهشنبه) است و انتظار میرود با تداوم روند کاهشی غلظت آلایندهها، در روز چهارشنبه شرایط مطلوب کیفی هوا برقرار شود.
به گزارش ایسنا، بر اساس نتایج پیشبینی پارامترهای هواشناسی برای ایستگاه مهرآباد، با حاکمیت شرایط جوی ناپایدار در روز جاری (سه شنبه)، در برخی ساعات طی بعدازظهر بارش باران و وزش باد قوی (بین ۴ تا ۷ متر بر ثانیه) انتظار می رود.
همچنین با تداوم شرایط جوی نسبتا ناپایدار در روز چهارشنبه، طی برخی ساعات در بعدازظهر وزش باد قوی و بارش پراکنده پیشبینی میشود. با کاهش میزان ناپایداری جوی در روز پنجشنبه از سرعت باد کاسته خواهد شد. نتایج پیش بینی آلودگی هوا نیز بر کاهش غلظت ذرات معلق با قطر کمتر از ۲/۵ میکرون در روز جاری (سهشنبه) دلالت کرده و انتظار میرود با تداوم روند کاهشی غلظت آلایندهها، در روز چهارشنبه شرایط مطلوب کیفی هوا برقرار شود.
بر اساس گزارش شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، شاخص کیفی ۲۴ ساعت گذشته تهران منتهی به ۸ صبح امروز، ۱۳۹ و در شرایط ناسالم برای گروههای حساس بوده است.
منبع: alef.ir
روزنامه ایران با نگاهی به چالشهای حقوقی ازدواج دختران زیر سن قانونی می نویسد: قانون هرچه هم صراحت داشته باشد، اما در بسیاری مواقع برای اجرا نیاز به زمینههای فرهنگی دارد.
در ادامه این گزارش که به قلم حمیدرضا بازگشا منتشر شد، می خوانیم: سن قانونی ازدواج، یکی از موضوعاتی است که با وجود صراحتها و مستندات قانونی بشدت وابسته به عوامل و مؤلفههای مذهبی، فرهنگی و بومی است.
براساس قانون مدنی در ایران عقد دختر قبل از ۱۳ سال و پسر قبل از ۱۵ سال نیاز به تشخیص دادگاه و اجازه سرپرست دارد با این حال در برخی مناطق ایران بویژه استانهای مرزی این صراحت قانونی نادیده گرفته میشود. دختران و پسران گاه زیر این سن ازدواج میکنند.
ازدواج آنان بهصورت شرعی و در حضور بزرگان و ریش سفیدان قوم انجام میشود و پس از گذشت چند سال، با حضور در دفاتر ثبت ازدواج، جنبه قانونی هم پیدا میکند.
اما دلیل این اختلاف چیست؟ چرا امروز حقوقدانان، جامعه شناسان و روانشناسان و حتی برخی مراجع شیعه بر اولویت رعایت سن قانونی ازدواج تأکید دارند؟
بگذارید بحث را از همان پرسشی آغاز کنیم که عاقد هنگام جاری کردن خطبه عقد از زوجین میپرسد؟ «آقا یا دوشیزه خانم…. آیا وکیل هستم شمار را با شرایط… به عقد دائم…. در بیاورم؟»
این پرسش ساده دو معنای عمیق دارد. اول اینکه زوج یا زوجه در انتخاب همسر خود مختار است و دوم اینکه برای پاسخ به آن و درک اینکه در چه شرایطی، با چه شرایطی و با چه کسی ازدواج میکند نیاز به بلوغ عقلی دارد.
بر همین اساس بلوغ جسمی و جنسی برای ازدواج هر چند شرط لازم است اما شرط کافی نیست و باید بلوغ عقلی را هم در کنار آن دید. بر همین اساس هرچند سن بلوغ شرعی برای دختران ۹ سال است اما برخی مراجع شیعه بلوغ شرعی را برای شرایط ازدواج کافی نمیدانند.
به عنوان مثال آیتالله مکارم شیرازی در خصوص ازدواج دختران زیر ۱۳ سال که با اذن ولی و مجوز دادگاه انجام میشود گفتهاند: من این اجازه را نمیدهم ممکن است در گذشتهها نیز جایز بوده باشد اما الان به دلیل مفاسدی که دارد جایز نیست و تا دختر به بلوغ عقلی نرسد اجازه ازدواج ندارد.
هر چند که در قوانین کشورمان برای این موضوع مصوباتی وجود دارد که در آن بر منع عقد این کودکان از سوی دفاتر ثبت ازدواج تأکید شده است اما متأسفانه شاهد ثبت ازدواج کودکان برخلاف قانون در برخی دفاترهستیم.
این در حالی است که در این قوانین ضمانت اجرایی کیفری هم برای دفاتر ثبت در صورت تخلف در نظر گرفته شده، به گونهای که امکان تعلیق آنها از شغلشان نیز وجود دارد.
سهیلا جلودارزاده نایب رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، ناآگاهی والدین و فقر فرهنگی را از جمله دلایل سبب افزایش آمار ازدواج کودکان عنوان میکند و به خبرنگار «ایران» میگوید: «مهمترین عاملی که در این زمینه وجود دارد؛ مسأله فقر و اعتیاد است.
اغلب سرپرستان خانوادههایی که معتاد هستند دچار فقر میشوند و بالطبع مجبورند تمام دارایی هایشان را برای جبران اعتیادشان بفروشند و در این مسیر گاهی به فرزندانشان هم بهعنوان دارایی مینگرند و آنان را میفروشند.»
این نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی
میافزاید: «وقتی ازدواجهایی اینچنینی شکل میگیرد، به وجود آورنده یک نسل فقیر دیگری میشود و این زنجیره ادامه پیدا میکند.» وی مبارزه جدی و همزمان با اعتیاد و فقر را مهمترین راهکار در این زمینه عنوان میکند و ادامه میدهد: «باید در راستای ایجاد شغل در جامعه برای افراد و شهروندان گامهای مؤثرتری برداشته شود.
در قانون کشورمان ازدواج دختران زیر ۱۳ سال ممنوع بوده و باید برای ثبت ازدواج این سنین، مراجع قضایی از ارگانهایی همچون متخصصان روانپزشکی گواهی بگیرند.»
جلودارزاده با بیان اینکه در مرحله اجرا دارای مشکلات عدیدهای هستیم، یادآور میشود: «افراد زیادی در نقاط مرزی کشور هستند که حتی دارای شناسنامه نیز نیستند و اینها به سبب ناآگاهی از قوانین ازدواجهایی زیر سن قانونی نیز انجام میدهند.
وزارت آموزش و پرورش و سازمان صدا و سیما برای فرهنگسازی در این راستا باید اقدامات بیشتری انجام دهند تا با آموزشهای لازم به شهروندان شاهد کاهش چنین آماری در کشور باشیم. سازمان صدا و سیما باید بر اساس شاخصهای مناطق مرزی با ارائه فیلمها و آثار تلویزیونی برای ارتقای سطح فرهنگ شهروندان گامهای جدی تری بردارد.»
به باور کارشناسان آموزشهای عمومی از طریق صدا و سیما و ارائه الگوهای رفتاری والدین با کودک همچنین ترسیم ویژگیهای روانی کودکان و توجه به اوقات فراغت کودکان از جمله مسائلی است که میتواند در کاهش آسیبهای دوران کودکی مثل ازدواج کودکان در سنین پایین کمک کند.
محمد اسماعیل سعیدی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نیز در این زمینه به «ایران» میگوید: «باید برای کاهش چنین آماری بررسیهای علمی و دقیق تری صورت پذیرد و با ریشهیابی مسائل راهکارهای متقن تری در این زمینه ارائه شود.
میانگین آمارهای کشور نشاندهنده افزایش سن ازدواج است اما این آمارهایی که ارائه میشود شاید به برخی از مناطق کشور بازگردد که در آنجا شاید به دلایل فرهنگی سن ازدواج پایین باشد.
معتقدم که ریشه این موضوع مشکلات فرهنگی است و دلیل آن هم به سبب وجود آداب و رسوم گذشته در برخی از مناطق و اقوام کشور است. طبیعی است که برای این قشر از جامعه باید اقدامات فرهنگی مناسب و مطلوبی با پشتوانه علمی و پژوهشی صورت پذیرد و در این راستا ائمه جماعات مساجد کشور و رسانهها میتوانند نقشی حیاتی ایفا کنند.»
این نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان میسازد: «بر همین اساس دو اقدام در مرحله نخست برای این امر ضروری است به گونهای که ابتدا نیازمند آسیب شناسیهای علمی برای دلایل و عوامل بروز این امر هستیم و سپس باید روحانیون و رسانه صدا و سیما برای کاهش این آمار دست به کار شوند.»
کارشناسان بر این باورند که تخلف دفاتر ثبت ازدواج نیز در این پرونده مشهود بوده و باید سازمان ثبت اسناد و املاک بر عملکرد این دفاتر نظارت بیشتری داشته باشد؛ کما اینکه سازمان بهزیستی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که مأموریت اصلی حل معضلات اجتماعی را دارند هم باید به این مسأله ورود پیدا کنند، چرا که این روند ازدواجها موجب افزایش طلاق میشود.
همچنین اگر قوانین متقن بوده و بدرستی اجرا شود میتوان شاهد کاهش ازدواج کودکان بود، در واقع دفاتری هم که تخلف میکنند و موجبات این ناهنجاری را فراهم میکنند باید تنبیه یا تعلیق شوند یا حتی امتیازشان سلب شود چراکه این اقدام اثرگذار خواهد بود.
با این حال برخی از مسئولان نیز اعتقادی به آسیببودن ازدواج کودکان ندارند.
حجتالاسلام حسن نوروزی سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «ایران» میگوید: «قانون ازدواج در کشور صحیح بوده و هیچگونه اشکالی ندارد.
منظور از ازدواج کودکان چیست؟ یعنی دختران مثلاً ۱۴ یا ۱۵ ساله است؟ از نظر شرع مقدس اسلام هنگامی که برای دختری نماز و روزه واجب شود؛ میتواند ازدواج کند.
البته مناطق جغرافیایی با یکدیگر تفاوت دارند به گونهای که در یک جایی دختر ۱۱ یا ۱۲ ساله بالغ میشود و از منظر شرع مقدس اسلام اشکالی ندارد.
از دیدگاه شرعی هنگامی که دختری بالغ شود؛ میتواند ازدواج کند؛ حال در برخی مناطق سن بلوغ ۱۴ سال است و در برخی مناطق همچون جنوب کشور ۱۱ ساله و حتی ۱۰ ساله بالغ میشوند «حضرت فاطمه زهرا(س) نیز ۹ سالشان بود که ازدواج کردند.»
این نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اظهار میدارد: «البته برای ازدواج باید وضعیت جسمانی دختران مدنظر قرار گیرد؛ در قانون خانواده هم سن ازدواج دختران ۱۳ سال قید شده که محل ایراد شورای نگهبان هم قرار نگرفته است.»
بنا به گفته شهلا اعزازی مدیر بخش مطالعات زنان انجمن جامعهشناسی ایران در حال حاضر ۴۳ هزار ازدواج دختر بچههای ۱۰ تا ۱۵ ساله در کشور داریم که از این تعداد ۲۰۰۰ دختر بچه و پسربچه از همسر خود جداشده یا بیوه شدهاند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در همایش ازدواج کودک که در دانشگاه علم و صنعت تهران برگزار شد، افزود: این در حالی است که در طول زمان تعداد ازدواج کودکان در حال افزایش است به طوری که سال گذشته نسبت به سال قبل تر، آمار ازدواج کودکان در ایران ۱۰هزار نفر بیشتر شده و به مراتب طلاق در سن ۱۰ تا ۱۸ سالگی در کشور بیشتر شده است.
همچنین محمدعلی پورمختار عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی آمار ازدواج غیررسمی کودکان را ۱۲ تا ۱۳ هزار مورد اعلام کرده و میگوید: «متأسفانه خانوادههایی هستند که دختر ۱۲، ۱۳ یا ۱۴ ساله خود را به اصرار مجبور به ازدواج میکنند، این کودکان که آشنایی با الزامات زندگی مشترک ندارند آسیبهایی را ایجاد میکنند.»
موسی پیریایی، حقوقدان نیز در این زمینه به «ایران» میگوید: «این مسأله دارای زمینههای دینی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی است و باید به تمامی این موضوعات با نگاهی علمی پرداخته شود.
قوانین در مقابل زمینههای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی نمیتوانند قد علم کنند و بر همین اساس هم گاهی نقض میشوند.
رشد علمی در دنیا ثابت کرده است که سن مناسب برای شناخت دختران و پسران از جامعه و تمیز موضوعات حداقل ۱۸ سال است، اهمیت این معضل در شرایط فعلی را میتوان با مراجعات بسیار به دادگاههای خانواده درک کرد.
همچنین در کشورهای اروپایی به صراحت در مورد کودکان و زنان بر اساس منشورهای سازمان ملل و کنوانسیونهایی همچون حقوق کودکان قوانینی را به صراحت وضع کردهاند اما چون ما برای پیوستن به کنوانسیونهای بینالمللی شروطی را اعلام میکنیم گاهی شاهد اجرایی نشدن برخی از موارد آنها هستیم.»
این حقوقدان در ادامه تصریح میکند: «معتقدم قوانین کشور برای ازدواج و سن این امر نیازمند اصلاح است و باید فقها راهی برای اصلاح ازدواج دختران در سن کم پیدا کنند.
میتوان با اظهار نظر فقها سن ازدواج، سن رأی و در واقع سن ورود دختر و پسر به بازار کار، اشتغال و ازدواج را ۱۸ سال تعیین کرد البته به لحاظ رشد عقلی ۱۸ سال هم قابل تأمل است.
هماکنون والدینی که فرزندانشان را در سنین زیر ۱۸ سال به ازدواج در میآورند، قانون شکنی نمیکنند هر چند که از نگاه جامعه شناختی شاید آسیبهای فراوانی از این امر به جامعه وارد شود.» پیریایی خاطرنشان میسازد: «باید فقهای کشورمان که افراد شجاعی هستند ورود جدی تری به مسأله داشته باشند و محدودیتهای شرعی بر اساس فتوا کنار گذاشته شود.»
محمود زاهدپور، حقوقدان نیز در این زمینه به خبرنگار «ایران» میگوید: «به موجب ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی که از قوانین مادر و بالادستی نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران است، عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی مشروط به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح است.
در این صورت در ازدواجهای کودکان، مصلحت طفل باید بر اساس میزان رشد فکری و جسمی ملاحظه شود چرا که اوضاع زیست محیطی، اقتصادی و معیشت خانوادهها در رشد کودکان تا این مرحله مؤثر است.
بر همین مبنا است که خداوند متعال در آیه ۶ سوره مبارکه نساء میفرماید که یتیمان را بیازمایید تا زمانی که به حد ازدواج برسند، پس اگر در آنان رشد لازم را یافتید، اموالشان را به خودشان بدهید.
لذا میتوان الفاظ به کار رفته بر این آیه شریفه را به کودکان به صورت مطلق تسری داد چرا که منظور از رشد همان رسیدن به بلوغ فکری، روحی و جسمی است.
به عبارت دیگر هم شرع و هم قانونگذار به تبع آن افراد دارای چنین شرایط را با رعایت مصلحت آنان توصیه به تشکیل خانواده میکنند؛ یا به عبارت بهتر این مسائل در شرایط کاملاً عادی اشکالی پیدا نمیکند اما سؤال اینجاست که در جامعه ما آیا همه کودکان دارای ولی و سرپرست هستند؟ جواب منفی است.»
این حقوقدان اظهار میدارد: «کودکان بسیار زیادی هستند که یا بیسرپرست یا بد سرپرست هستند؛ زیر دست ناپدری یا نامادری بزرگ شدهاند؛ با محرومیت مالی و فقر و نداری دست و پنجه نرم میکنند.
می توان گفت بسیاری از دلایل ازدواجهای زودرس و پیش از موعد کودکان بنا به دلایل فوق است هر چند در جوامع سنتی بویژه در برخی از استانهای جنوب و جنوب شرقی کشور بر اساس عقایدی که بین ساکنین بویژه اقوام آن مناطق رایج است، ازدواجها در سنین پایین صورت میگیرد.
و لیکن با توجه به مبنای شرعی و قانونی که صراحتاً اعلام کرده که انسانها برای ازدواج باید به بلوغ شرعی برسند، باید نهادهای قانونگذار و سایر ارگانهایی که متولی امور فرهنگی و اجتماعی جامعه هستند از کودکان حمایت کنند تا در آینده با چالش و بحران مواجه نشویم.»
منبع: alef.ir
مصرف مشروبات الکلی دست ساز و حاوی مواد خطرناک منجر به مرگ دست کم ۲۳ نفر از مسیحیان در شب سال نو میلادی در یکی از شهرهای ایالت پنجاب پاکستان شد.
به گزارش ایرنا، روز گذشته (دوشنبه) تعدادی از مسیحیان در شهر ‘توبا تیک سینگ’ به دلیل مسمومیت شدید به بیمارستان های این شهر منتقل شدند و مشخص شد دلیل مسمومیت این افراد مصرف مشروبات الکلی حاوی مواد خطرناک بوده است.
به گفته این منابع، ۲۰ نفر دیگر از مصرف کنندگان این مشروبات مسموم هم اکنون در بیمارستان بستری بود و حال هفت نفر از افراد مسموم نیز وخیم گزارش شده است.
به گزارش رسانه های پاکستان، مشروبات الکلی که موجب مسمومیت این افراد شده است، در کارگاره های مخفی و زیرزمینی تولید می شود و گروهی از افراد سودجو با استفاده از مواد و ترکیبات بسیار خطرناک، این نوع مشروبات را مخفیانه تولید و به قشر جوان و کم درآمد عرضه می کنند.
پلیس تحقیقات خود را برای یافتن و دستگیری مجرمینی که در تولید و توزیع این مشروبات خطرناک دست دارند، آغاز دستگیر کرده است.
این اولین بار نیست که نوشیدن مشروبات الکلی دست ساز و حاوی مواد خطرناک در پاکستان قربانی می گیرد.
تولید، فروش و مصرف مشروبات الکلی در پاکستان به عنوان یک کشور اسلامی ممنوع است.
منبع: alef.ir
مدیرکل تعزیرات حکومتی استان اردبیل گفت: داروخانه ها ، عطاری ها ، دستفروشان و یا سایر واحدهای صنفی حق عرضه و فروش قرص برنج را ندارند.
حسین نجف زاده به ایرنا گفت: عرضه و فروش قرص برنج ( فسفید آلومنیوم ) توسط داروخانه ها ، عطاری ها ، دستفروشان و سایر واحدهای صنفی ممنوع و جرم بوده و این افراد به هیچ وجه حق عرضه و فروش این نوع قرص ندارند .
وی افزود : متأسفانه برخی افراد سودجو بدون توجه به مخاطرات جانی و عواقب وخیم خرید و فروش این قرص به صورت غیرقانونی اقدام به مداخله در این امر می کنند و براین اساس تعزیرات حکومتی درعمل به رسالت قانونی خود برخورد جدی و سختگیرانه با این افراد متخلف را در دستور کار خود قرارداده است .
وی همچنین ضمن توصیه به خانواده ها به پرهیز از تهیه و استفاده از این نوع قرص خطرناک و معرفی افراد دخیل در این سوداگری ، تهیه و توزیع داروهای دیگر را نیز صرفاً در صلاحیت داروخانه های رسمی و دارای مجوز قانونی اعلام کرد .
منبع: alef.ir
به گزارش ایران خبر، یک ماهی میشود که سرما کارتنخوابها را راهی کرده تا اطراف و درون گورستان بزرگ نصیرآباد باغستان در حومه شهریار ساکن شوند. عدهای درون گورستان و در قبرهای از پیش آماده شده و چندین خانواده در اطراف گورستان، در منطقه بلوکزنی و زیر کانال در چادر زندگی میکنند. در درون گورستان، ٣٠٠ گور از پیش آماده وجود دارد که ۵٠ کارتنخواب دست کم ٢٠ گور را اشغال کردهاند. در هر گور یک نفر و گاهی هم سه تا چهار نفر زندگی میکنند.
این گورها عموما برای خواب مورد استفاده قرار میگیرند و در طول روز و زمانی که افراد برای تهیه پول مواد و غذا ضایعات جمع میکنند یا گدایی میکنند، خالی هستند؛ اما باید حواسشان به گورشان باشد چرا که از طرف دیگر کارتنخوابها مورد سرقت قرار میگیرند. به پتوهای پاره و لباسهای کهنه هم رحم نمیکنند.
هیزمهای سوخته، ظرفهای یک بار مصرف غذا، پلاستیک و تکه پارچههای موجود در بعضی از گورهایی که الان سقف ندارند، نشان میدهد که قبلا مورد استفاده یک گروه دیگر بوده است. گورهای از پیش آماده شده در سمت چپ گورستان، روبهروی قبرهایی که در آن تدفین انجام شده و با فاصله کمی از مسیر رفتوآمد مردم قرار دارند.
یک نفر از سر کنجکاوی گوشهای از پتوی کشیدهشده روی یکی از گورها را کنار میزند تا ببیند درون آن چه خبر است؛ ناگهان با هجوم کارتنخواب هایی که در گور خوابند مواجه میشود. حسن ناراحت از اینکه چرا خواب بعدازظهرش را بر هم زدهاند، سرش را از قبر بیرون میآورد و با اشاره دست سعی میکند فرد کنجکاو را دور کند. آرمان کارتنخواب دیگریست که همان نزدیکی در حال قدمزدن است و با دیدن این صحنه بهسرعت به سمت گورها برمیگردد. میآید تا آن غریبه را از محل زندگیشان دور کند. جنگ لفظی که بینشان پیش میآید، توجه تعداد بیشتری از مردمی که برای خواندن فاتحه به گورستان آمدهاند را به این سمت جلب میکند. دعوایشان بالا میگیرد، چند نفر گوشی به دست مشغول عکس گرفتن میشوند. آرمان: «عکس نگیر آقا، عکس نگیر. مگه بدبختی هم عکس گرفتن داره؟»
بنر سفیدی که روی یکی دیگر از گورها کشیده شده، کنار زده میشود و مردی بهسرعت خودش را بالا میکشد. سن و سالش بهسختی به ٣٠سال میرسد. سرما پوست روی بینیاش را برده و تبدیل به زخم بزرگی کرده است. سردش میشود، لبههای کلاه بافتنی مشکیاش را روی گوشش پایین میکشد. به اطرافش نگاه میکند میگوید: «امنه، خبری نیست». خم میشود تا به زن لاغراندام کمک کند که پشت سرش برای بیرون آمدن از گور تلاش میکند.
از چند گور آن طرفتر صدایی میآید: «شهناز، شهناز» اما جوابی نمیگیرد. یکی از رهگذرها میشنود و بلند صدا میزند: «شهناز کیه؟ صداش میکنن.» همان زنی که چند دقیقه قبل، تا شانه داخل گور بود و حالا خودش را بالا کشیده، دستهای پینه بستهاش را با پشت لباس بلند قهوهایش پاک میکند و کشدار میگوید: «هاااااااا؟ میام الان».
عَبِد کنار شهناز ایستاده، داد میزنه: «بلندتر بگو اسمشو تا همه بفهمن»، میترسند نامشان را به غریبهها بگویند. فاشنشدن اسمشان جزیی از هویتشان است.
تمایلی برای حرفزدن ندارند. نگاهشان هم که میکنی رو برمیگردانند. بعد از چند سوال درباره وضعیتشان، اینکه اینجا چهکار میکنند؟ و چرا اینجا را انتخاب کردهاند؟ شهناز میگوید: «پنج روز پیش برای تهیه مواد آمدم اینجا، آخه شنیدم اینجا مواد ارزانتره، یه نفر بهم حلوا داد. دیدم چند نفر بالای گورها نشستن، از اون حلوا بشان دادم، دیدم همزبان منن، تصمیم گرفتم بمانم، شوهرمم قراره بیاد همینجا.»
متأهلی؟ بچه داری؟
ها، ٣ تا پسر دارم، پسر بزرگم ١٨ سالشه و یک دوقلوی ١۶ ساله هم دارم.
اهل کجایی؟
٢٠ ساله که از شهرستان به تهران آمدم.
خانوادهات کجاهستند؟ ازت خبر دارند؟
پدر و مادر و ٧ برادرم شهرستانند، خبری از سرنوشت من ندارن. نمیتونم برگردم، اگه برگردم، چون معتادم حتما منو میکشن.
چند وقته معتاد شدی؟
پنج ساله.
چطور معتاد شدی؟
پنج سال پیش من بهترین آشپز بودم؛ برای یک شرکت ارمنی با ١٠٠ تا پرسنل غذا درست میکردم، شوهرم سرکار نمیرفت، خونه بود و همیشه در حال مصرف مواد بود، من نمیدانستم که بخوره (نوعی اعتیاد که از طریق در معرض بوی مواد قرار گرفتن ایجاد میشود) معتاد شدم. صبحها سخت از خواب بیدار میشدم و سر کار چرت میزدم. یه بسته نسکافه خریدم که خوابم بپره، شوهرم دید گفت خاک بر سرت، این چیه خریدی؟ بیا، دوای تو پیش منه، یه چیزی میدم که کلا خواب از کلهات بپره، بشم شیشه داد کشیدم. بعدش من تا یک هفته نمیتانستم بخوابم. وسواس کار کردن گرفته بودم. گفتم مرد خدا ذلیلت کنه، منو ببر دکتر، نمیتونم بخوابم. یه چیز دیگه بشم داد گفت اینو بکشی میخوابی، هرویین بود، اونو که زدم تا دو روز خواب بودم، انگار مرده بودم. برای آرام شدن، مجبور شدم دوباره بکشم و کمکم کارمم از دست دادم.
دانههای درشت اشک روی گونههای فرو رفتهاش میچکد، نفس عمیقی میکشد و انگار به پنجسال گذشته برگشته است. حالا تمایل بیشتری دارد که درباره خودش حرف بزند.
چند وقته کارتنخوابی؟
«الان سه ساله که کارتنخواب شدیم.
پسرات کجا هستند؟
پسرام رفتن خونه عموشان، درس میخوانن، زنگ میزنم بهشان، اونا فقط گریه میکنن، پسر بزرگم میره سرکار؛ اما تا حالا سه بار میخواسته خودکشی کنه، میگه عمو و زنعمو خیلی خوبن اما من دیگه نمیتوانم بشینم سر سفرهشان.
میخواهد بغضش را قورت بدهد؛ به زور میخندد. دندان ندارد. فقط سه دندان خراب و این هم ثمره اعتیاد است. گروهی از زنان و مردان سیاهپوش ١٠٠ متر آنطرفتر عزیزی را به خاک سپردهاند. صدای مویه و نوار روضه میآید. شهناز سرش را آرام و با افسوس تکان میدهد. برای اینکه صدا به صدا برسد، صدایش را بالاتر میبرد.
«میخوام ترک کنم، تو را به خدا، تو را به دینتان کمکم کنید که ترک کنم، خسته شدم، خسته شدم از هر روز گداییکردن تو عوارضی. من قبلا میآمدم قبرستان، حالم بد میشد، بار اولی که منو کشیدن پایین تو قبر تا سه روز مریض بودم و نتونستم بخوابم، اما خب چارهای ندارم، جایی را ندارم که برم.»
چرا نمیری کمپ؟
«چندبار رفتم، اما آنجا منو میزنن، موهامو میکشن. موهامو میتراشن، شلنگ رو گره میزنن و با گره شلنگ ما رو میزنن، هنوزم جای کتکهایی که خوردم روی بدنم هست، من دیگه جانی ندارم که کتک بخورم.»
در میان حرفهایش یک نفر با دو کیسه پلاستیکی سبز و سفید میآید. لباسها و وسایلش را آورده. شهناز تشکر میکند: «دردت به جانم.»
حالا جمعیت بیشتری جمع شده، مردها آمدهاند روی لبههای گورها، اما زنها با کمی فاصله روی تپههای اطراف این گورهای آماده ایستادهاند. یکی از میان جمعیت میگوید باید ترک کنید و بروید سرکار!
آرمان میگوید: «مشکل ما بیمکانیه. ترک هم کنیم دوباره باید بیاییم همینجا. کنار بقیه که معتادند. دوباره معتاد میشیم.»
«من یکی از اینها را میشناسم.» مردی که صاحب یک کارگاه صنعتی است میگوید.
«یکی از این کارتنخوابها که اسمش فرشیده، ٢سال پیش در کارگاه من کار میکرد. اون موقعها نامزد هم داشت. درگیر مواد مخدر شد و دیگه نتونست کار کنه، زندگیاش هم از هم پاشید. الانم اینجاست.»
با دست به خرابههای پشت گورستان اشاره میکند. «الان اونجا داره ضایعات جمع میکنه. چطور میشه کمکش کرد؟ به حرف که نمیشه. همه باید قدم بردارند.»
هوا گرگ و میش است، مردم پراکنده میشوند. مراسم آن خانواده داغدار هم تمام شده. کمی آنطرفتر، مردم بیتوجه به گورخوابان، کنار مزار اموات خودشانند و خیراتشان را با هم تقسیم میکنند.
صدای اذان در گورستان میپیچد. با تاریک شدن هوا، کمکم سر و کله بقیهکارتنخوابها پیدا میشود.
خسته از پرسهزنی روزانه، با قامتهای خمیده و سرهای کج شده، توبرهای را با خود میکشند و به میان
جمعیت میروند تا اینجا هم پولی، چیزی عایدشان شود. انتخابشان بیشتر زنان است. بهخصوص زنانی که دست یک بچه در دستشان است. دست دراز میکنند. جان بچه را قسم میدهند و میگویند: «پول یه نون به من بدید.» اکثریت بیجواب رد میشوند. یکی از مردها میگوید: «پول ندارم اما نانوایی نزدیک است. بیا برویم برات نان بگیرم.»
نگهبان دم در گورستان از روزها و شبهایی که با این گورخوابها میگذراند، حرفهایی دارد:
«یک ماهی هست کارتنخوابها، بهخصوص شبها، در بعضی از این قبرها شب را به صبح میرسانند. آن اوایل که آمدند اینجا، بیرونشان کردیم اما هم تعدادشان زیاد است هم جای دیگری ندارند که بروند. دیوار گورستان کوتاه است، بیرونشان هم کنیم از دیوار میآیند. نیروی انتظامی هم که میآید، متفرق میشوند. تعدادیشان را هم گرفتهاند و بردهاند کمپ. خیلیهاشان از کمپ فرار میکنند و دوباره برمیگردند.»
همهشان معتادند؟
«تقریبا همه معتادند. دو زن و یک بچه ٨ ساله هم هست که آنها هم معتادند. روبهروی گورستان، چند صد متر آنطرفتر در «بلوکزنی» هم یک پیرزن همراه ٢ پسر و یک عروس و نوهاش در چادر زندگی میکنند. خود پیرزن و یکی از پسرهایش معتادند. باز هم هستند، کمی آن طرفتر زیر کانال یک زن و مرد هستند که از شهرستان آمدهاند. آنها هم در چادر زندگی میکنند اما معتاد نیستند.»
برخورد مردم باهاشون چطوره؟
«اینجا منطقه فقیرنشینیه. مردم انقد از این کارتنخوابها دیدن که انگار واکسینه شدند و بیتفاوت. ولی بعضیها هم برای کمک میآیند مثل گروه یاشار تبریزی که شب یلدا برای ساکنان گورها و چادرنشینهای اطراف گورستان غذا و میوه آورده بودن، اما کارتنخوابها نیومدن.»
زنی با روسری یشمی، یکی از کارتنخوابهایی که تازه از بیرون برگشته به گورستان، حرفهای نگهبان را شنید و گفت: «آره، چند شب پیش غذا آوردن. اینا میخوان گولمون بزنن و ببرنمون کمپ. من از ترسم تا ٣ نصفهشب تو بیابونهای اطراف بودم. کی میخواد به ما کمک کنه؟ مردم ما رو که میبینن اذیتمون میکنن. ما رو با سنگ میزنن. مگه ما غریبهایم؟ ما همون آدمهایی هستیم که تا چندسال پیش سر سفرههای هم بودیم.»
یاشار تبریزی، مدیر گروهی که کمپین شب یلدا را شکل داده، میگوید: « قصد داریم کار خود را ادامه دهیم.»
شروع کمپین از کجا بود؟
کار ما از صفحات مجازی شروع شد. من ٢٠ روز پیش از حضور کارتنخوابها در گورستان مطلع شدم و با کمک دوستانی که نمیشناختیم همدیگر را، اما به بنده اعتماد کردند مبلغی را جمعآوری و برای شب یلدا مقداری غذا و میوه فراهم کردیم. متاسفانه کارتنخوابها از ترس خیلیهاشان نیامدند، یا آمدند غذا را گرفتند و رفتند.
با چه هدفی این کار را ادامه میدهید؟
هدفمان ایجاد همکاری و همیاری بین خیریههاست برای کمک به این مردم بیخانمان. در بین این کارتنخوابها زن هست، بچه هست. خیلیهاشان معتاد نیستند و از فقر به گورستان پناه آوردهاند.
بچه در بینکارتنخوابها؟
بله، علی هشتساله و معتاد است. بعضی شبها را در گورستان سپری میکند. برای برقراری ارتباط با او و ایجاد انگیزه با کمک دوستان برایش یک مقدار لباس گرم خریدیم. خودش تمایل دارد که ترک کند. میخواهیم ازش حمایت کنیم که این اتفاق بیفتد.
برنامههایتان چیست؟
ما با چند موسسه خیریه مذاکراتی را انجام دادیم و موسساتی مثل جمعیت امامعلی(ع)، موسسه مهرانه زنجان، خانه کودکان کوشا و همچنین وزارت آموزش و پرورش قبول کردند که از ما حمایت کنند. دوباره جمعیت گورستان را ترک کرده و تاریکی همه جا را فرا گرفته، مثل هر شب. بنرهای پاره، تکهپتوهای مندرس و تختهچوبهای نیمهسوخته را برمیدارند. سقف اتاقهای دوطبقهای که یک متر و نیم ارتفاع دارند. فرششان کارتنپاره است و تختشان زمین سفت و سرد. نه چراغی، نه وسیلهای. فقط پتو و لباس کهنه. همین.
منبع: irankhabar.ir
پژوهشگران ارتباط ژنتیکی بین صفات شخصیتی و بیماریهای روانی کشف کردند.
به گزارش ایسنا و به نقل از ساینس، دانشمندان ارتباط ژنتیکی بین مجموعهای از عوامل روانی که به عنوان پنج ویژگی بزرگ شخصیتی شناخته میشوند را کشف کردند. این ویژگیهای شخصیتی شامل برونگرایی، روان رنجوری، توافق، وظیفهشناسی و بازبودن فضا برای تجربه است که عوامل خطری برای اختلالات روانی خاص هستند.
این در حالی است که پیش از این ثابت شده بود شخصیت تا حدودی با ژنتیک در ارتباط است. مطالعات ژنومی اخیر نشان میدهد که DNA در جنبههای خاصی از شخصیت تاثیرگذار است.
“چی هوا چن”، محقق دانشگاه کالیفرنیا اظهار کرد: اگرچه ویژگیهای شخصیتی ارثی هستند، اما در مقیاس بزرگ GWAS توصیف متغیرهای ژنتیک مرتبط با شخصیت مشکل است.
“چن” و تیم او اطلاعات ژنتیکی ۶۰ هزار نمونه ژنتیکی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. این دادهها را شرکت خصوصی ۲۳andMe و ۸۰ هزار نمونه در کنسرسیوم شخصیت ارائه دادند.
دادههای DNA، ارتباط بین ویژگیهای خاص ژنتیکی، صفات شخصیتی و اختلالات روانپزشکی را نشان میدهد.
ما میدانیم که بخشهایی از شخصیت ما مانند هوش، ترکیبی از ژنهایی است که با آنها به دنیا آمدهایم.
محققان ارتباط بین ژنهای خاص و صفات خاصی را نشان دادند. به عنوان مثال ژن WSCD۲ و PCDH۱۵ با برونگرایی در ارتباط است و ژن L۳MBTL۲ و کروموزوم ۸p۲۳.۱ با روانرنجوری مرتبط است.
آنها همچنین دریافتند ژنهای مربوط به روانرنجوری و تجربه آزاد مانند ژن مرتبط با اختلالات روانی خاص، در یک منطقه قرار دارند.
روابط ژنتیکی بین برونگرایی و اختلال نقص توجه – بیش فعالی (ADHD)، اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی، روان رنجورخویی، افسردگی و اضطراب برقرار است.
به عبارت دیگر قسمتهایی از DNA که به تعریف شخصیت ما کمک میکند در بروز مشکلات روحی و روانی تاثیرگذار است.
این تحقیق هنوز در مراحل اولیه است و نیاز به بررسی و مطالعه بیشتر دارد.
این بررسی در Nature Genetics منتشر شده است.
منبع: alef.ir
بنیانگذار تکنیکهای نوین خوشبینی معتقد است که باید از دوران کودکی روی خوشبین شدن کودکان کار کنیم.
به گزارش فارس، بر کسی پوشیده نیست که پیکره شخصیت فرد در دوران کودکی او شکل میگیرد و بر همین اساس محققان و صاحبنظران ارائه آموزشهای اثربخش در این دوران را برای رشد بعدی کودک بسیار مهم میدانند؛ این درحالی است که موضوع خوش بینی و نهادینه کردن مثبت اندیشی در نگرش کودک از آن دست موضوعاتی است که نه تنها باعث جهانبینی زیبا در فرزندان میشود بلکه در آینده به آنها کمک خواهد کرد افرادی موفق و سرشار از شوق زندگی شوند. در همین رابطه با احمد ستایش نویسنده کتاب سرزمین خوشبینی و بنیانگذار تکنیکهای نوین خوشبینی به گفتوگو نشستیم.
• پاسخ شما برای مخالفان تئوری خوشبینی که معتقدند این نگرش روی دیگر خیالپردازی و زندگی در تخیل است، چیست؟
بهتر است با یک تعریف توضیح داده شود خوشبینی میتواند یک احساس خوب باشد و بر این باور تأکید کند که همه چیز خوب است و در آینده نیز شرایط بهتری در پیشرو است؛ این نوع نگرش مثبت به فرد انرژی میدهد و استعدادهای پنهان را فرا میخواند، این نگرش آگاهی را از فرصتها افزایش میدهد و پرتویی قوی از روشنایی را به درون گوشههای تاریک زندگی میتاباند؛ فرد خوشبین حوادث را از زاویه امید تفسیر میکند، تلاش دارد مزیتهای آن را کشف کرده و راه حلهای خلاقانه را دریابد در حالی که فرد بدبین متوجه آنها نمیشود پاسخ این منتقدان مشخص است مواردی که گفته شده را با هزینهای که فرد بدبین به بار میآورد، مقایسه کنند.
• اما بهتر نیست به جای خوش بینی موضوعاتی نظیر واقع بینی را به کودکان آموزش دهیم، به هر حال دنیا گاهی چهره تلخ دارد.
خوشبینی تضادی با واقع بینی ندارد و حتی به شخص تأکید میکند که باید تفکری واقعبینانه داشته باشد، یک فرد خوشبین همیشه معتقد است که شرایط سخت وجود دارد اما راه حلی برای رفع و بهبود آن شرایط نیز هست بنابراین خوش بینی این نیست که تصور کنیم هیچ شرایط سختی در زندگی وجود ندارد یا این که آن را نادیده بگیریم، بلکه یاد بگیریم چگونه در هر شرایطی با آنان برخورد کنیم و آن را به صورت مطلوب تغییر دهیم، حال تصور کنید کودکی که این نگرش را ندارد بواسطه بدبینی، اعتماد به نفس خود را از دست میدهد و باعث می شود کودک به جای حل مسائل، روی موانع متمرکز شود که البته همین امر باعث خواهد شد تا کودک از نظر هیجانی خسته و از پا افتاده و در رابطه با دیگران ناکارآمد شود.
• آیا خوشبینی باعث کمتوجهی به فضای حال نمی شود؟
برعکس، طبق آزمایش بین دو گروه از افراد خوش بین و بد بین مشخص شد، ۸۰ درصد کسانی که خوشبین هستند، دقت و توجه زیادی نسبت به زندگی روزمره خود دارند و ضمن پذیرفتن گذشته خود، مسائل مربوط به حال خود را مدیریت کرده و انتظار روزهای بهتر را دارند و بواسطه این نگرش موقعیتهای موفقیتآمیز بیشتری را در زندگی به وجود میآورند، ضمن اینکه بر اساس مطالعهای که در مجله اطفال امریکا به چاپ رسیده، خوش بینی موجب بهبود سلامت روانی و رفتار کودکان و حتی نوجوانان در برابر علائم افسردگیهای بلوغ میشود.
• در پاسخ به اظهارات برخی از کارشناسان که معتقدند خوشبینی درکی فلسفی از جهانبینی است و نمیتوان آن را از کودکی آموزش داد چه میگویید؟
اجازه دهید با یک مثال این موضوع را بررسی کنیم افراد بالغ، پرخاشگری را امری غیرعادی میدانند در حالی که پرخاشگری در فرآیند رشد کودک ۵ ساله کاملاً عادی است! در حقیقت هر کودکی در این سن، اسباببازی دوست خود را میدزدد، لگد میزند، مشت میزند، یا گاهی داد میزند واقعیت این است که بیشتر اوقات دلیل این امر یک ترس ساده است او دقیقاً نمیداند چهکار باید انجام دهد درحالی که اگر خوش بینی درقالب بازی و موضوعات تشویقی در ذهن کودک نهادینه شود بسیاری از ترس های او از بین خواهد رفت، البته در حوزه آموزش قرار نیست فهم خوش بینی را به کودک آموزش دهیم بلکه قرار است با مدل هایی از بازی ها آن را در ذهن کودک شکل دهیم.
• چه بازیهایی باعث تقویت خوشبینی در کودک می شود؟
تأکید ما بر آموزش خوشبینی به کودکان از طریق بازی است از آن جهت که بازی میتواند تأثیرات بسزایی را بر ضمیر ناخودآگاه کودک گذاشته و پس از مدتی به عادت تبدیل گردد؛ بازیهای زیادی در این زمینه وجود دارد اما آنچه که مهم است میزان تأثیرگذاری و نتایج آن است، هر بازی که توسط کودک ساخته شود مهم این است که بعد از خراب شدن اشکال ساخته شده یا پازل چیده شده به کودک یادآوری کنیم که میتواند دوباره آن را بسازد و چیزی را از دست نداده است، البته این شکل کلاسیک آموزش خوشبینی به کودک است اما شیوههای نوین، بازیهایی داستان گونه را پیشنهاد میکند که والدین و مربیان مهد کودکها میتوانند با فراگیری آن ساختار خوشبینی را در قالب این بازیها به کودکان آموزش دهند.
منبع: alef.ir
نشت گاز منوکسید کربن جان دو مرد در میدان میوه و تره بار تهران را گرفت.
حسن عباسی سخنگوی اورژانس تهران در گفت و گو با میزان، اظهار داشت: روز گذشته حادثه نشت گاز و گاز گرفتگی در میدان مرکزی میوه و تره بار تهران به اورژانس اعلام شد. بلافاصله یک دستگاه آمبولانس به محل حادثه در سالن A3 اعرام شد.
وی ادامه داد: با حضور تکنسین های اورژانس مشخص شد دو مرد که در این سوله مشغول استراحت بودند از ساعت ها قبل دچار گاز گرفتگی شده و جان خود را از دست داده اند.
به گفته عباسی علت این حادثه از سوی کارشناسان در دست بررسی است.
منبع: alef.ir
هوای تهران همچنان برای گروههای حساس ناسالم است.
به گزارش میزان، براساس اعلام مرکز کنترل کیفیت هوای شهر تهران، هوای پایتخت امروز سه شنبه در شرایط ناسالم برای گروههای حساس قرار دارد. شاخص ذرات معلق کمتر از دو و نیم میکرون امروز روی عدد ۱۳۹ قرار گرفته است.
هوای تهران از روز پنج شنبه گذشته در شرایط ناسالم قرار دارد.
منبع: alef.ir
رئیس پلیس مرکز کنترل ترافیک راههای کشور با تشریح آخرین وضعیت راههای مواصلاتی، از ترافیک نیمه سنگین در باند جنوبی آزادراه تهران-کرج خبر داد.
به گزارش مهر، سرهنگ نادر رحمانی گفت: طبق آخرین گزارشهای دریافتی از مرکز کنترل ترافیک راههای کشور، هماکنون در باند جنوبی آزادراه تهران-کرج در محدوده گرمدره، ترافیک نیمه سنگین گزارش شده و در سایر محورهای مواصلاتی کشور، ترافیک عادی و روان است.
وی افزود: بر همین اساس در استانهای گیلان و مرکزی در اکثر محورها، اصفهان در محور اردستان بارش باران و همچنین در اکثر محورهای استان آذربایجان غربی و محور گرمسار در استان سمنان، مهگرفتگی و کاهش دید گزارش شده است.
رحمانی در ادامه با اشاره به اینکه در محور اسالم به خلخال در استان اردبیل تردد فقط با زنجیر چرخ امکان پذیر است، افزود: پلیس راهور از تردد خودروهای فاقد زنجیر چرخ در محورهای برفگیر و کوهستانی جلوگیری میکند. در سایر محورها و راههای مواصلاتی بر طبق گزارشات ارسالی، وضعیت جوی آرام گزارش شده است.
رئیس پلیس مرکز کنترل ترافیک راههای کشور افزود: کمربندی دهلران محور فرعی اولنگ-شاهرود و محور شمشک به دیزین، همچنین محور پونل به خلخال و سروآباد به پاوه به دلیل بارش برف و یخزدگی همچنان مسدود است.
منبع: alef.ir
ایران نوشت:زن جوان برای ترساندن شوهرش، نیمههای شب دو مرد مسلح را بر بالین او فرستاد.
رسیدگی به این پرونده زمانی در پلیس آگاهی گنبدکاووس کلید خورد که مردی مضطرب با مراجعه به مأموران، اعلام کرد ۲ مرد سیاهپوش مسلح، وی را زمانی که در خانهاش خوابیده بود مورد ضرب و شتم قرار داده و بعدهم متواری شدهاند.
در پی این شکایت، بلافاصله مأموران وارد عمل شده و با تشکیل تیم ویژهای، تحقیق برای شناسایی و دستگیری تبهکاران آغاز شد. تا اینکه مأموران کلانتری ۱۱ با دستگیری ۲ مظنون به بازجویی فنی ازآنها پرداختند.دو متهم بازداشت شده وقتی تمام راه های فرار را به روی خود بسته دیدند ناچاربه اعتراف شدند.
یکی از آنان ادعا کرد که در ازای دریافت مبلغی پول از همسر این مرد، مأموریت یافتند تا نیمه شب به خانه آنها رفته و مرد میانسال را بترسانند.
با توجه به این اعترافها همسر شاکی و برادرش بازداشت شدند. درادامه تحقیقات و بازرسی محل زندگی متهمان، یک قبضه کلت کمری کشف شد.سرهنگ محمدعلی عسگری فرمانده نیروی انتظامی شهرستان گنبدکاووس دراین باره گفت:همسرشاکی دربازجوییها اعتراف کرد به خاطر اختلافهای شدید خانوادگی با همسرش و برای ترساندن وزهرچشم گرفتن از او، باکمک برادرش دومرد را اجیرکرده بود تا نقشهاش را عملی کند.
منبع: alef.ir
محققان کالج لندن با برداشت سلولهای بنیادی از مایع آمنیوتیک زنان باردار موفق به ساخت اولین داروی تزریقی برای مقاومسازی سریع استخوانها در افراد سالخورده شدند.
به گزارش ایسنا و به نقل از تلگراف، پوکی استخوان یا استئوپروز یک اختلال اسکلتی است که بیشتر در دوران کهنسالی بروز پیدا میکند. ویژگی بارز این بیماری شایع کاهش استحکام استخوان و افزایش احتمال شکستگی بدون ضربه است.
محققان معتقدند با استفاده از داروی تزریقی تقویتکننده بافت استخوان، هر ساله از میلیونها شکستگی ناخواسته در استخوانهای افراد سالخورده جلوگیری خواهد شد.
مایع آمنیوتیک در درون رحم مادر باردار ترشح میشود. این مایع در ابتدا فقط حاوی آب و الکترولیتها است ولی از حدود دوازده تا چهارده هفتگی پروتئین، کربوهیدرات، چربی، فسفولیپید و اوره نیز بداخل آن ترشح میشود.
یکی از مولکولهای ناشناخته موجود در این مایع exosome است که در مطالعات انجام شده مشخص شد این پروتئین استحکام استخوانها را به سرعت افزایش میدهد.
محققان با تزریق این مولکول به موشهای مبتلا به سندرم استخوانهای شکننده متوجه شدند که احتمال شکستگی استخوان پس از تزریق دارو تا ۷۸ درصد کاهش مییابد.
پس از موفقیت حاصل شده در آزمایشگاه اکنون محققان برای آزمایش این دارو بر روی بیماران داوطلب آماده میشوند.
کاربرد دیگر این داروی موثر، جلوگیری از کاهش تراکم بافت استخوان فضانوردان مستقر در ایستگاه فضایی بینالمللی خواهد بود.
منبع: alef.ir
وزیر بهداشت واگذاری روانشناسی بالینی به این وزارتخانه را تکذیب کرد و گفت: گروهی به دستور رئیس جمهور برای مشخص کردن رشته مشترک دو وزارتخانه مشخص شده اند،تصمیمی هم اخذ شده ولی ابلاغ نشده است.
دکتر حسن قاضی زاده هاشمی در گفتگو با مهر درباره واگذاری رشته های مشترک از وزارت علوم به وزارت بهداشت به ویژه رشته روانشناسی بالینی گفت: خبر جدیدی در این خصوص وجود ندارد، رئیس جمهور گروهی را برای این کار مشخص کرده بود، تصمیمی نیز گرفته شده ولی هنوز به وزارت بهداشت ابلاغ نشده است.
وی واگذاری رشته روانشناسی بالینی از وزارت علوم به وزارت بهد اشت را تکذیب کرد و افزود: هنوز هیچ رشته ای از وزارت علوم به وزارت بهداشت واگذار نشده است.
وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی افزود: ما آن چیزی را که خیر و صلاح آن رشته، مردم و کشور است اعلام کرده ایم. من معتقدم یک سری رشته ها در وزارت بهداشت تدریس می شود که جای آن در وزارت علوم بوده و یک سری رشته ها که به سلامت مردم مرتبط می شود در وزارت علوم تدریس می شود که آینده آن رشته ها در وزارت بهداشت بهتر دیده می شد.
وی ادامه داد: خیلی از بحث های ما در وزارت بهداشت به پزشکی مربوط نیست، مانند اقتصاد و سلامت البته برخی از همکاران من نسبت به این موضوع نقد دارند و این را قبول ندارند ولی همین رشته نیز در دانشکده های پزشکی تدریس می شود.
وزیربهداشت درمان و آموزش پزشکی افزود: البته مباحثی مانند، تجهیزات پزشکی، بیمارستان سازی و بحث های مدیریتی می تواند در وزارت علوم پیگیری شود.
قاضی زاده هاشمی افزود: معمولا تعصبات خاص، بخشی نگری و رو در بایستی ها باعث می شود تصمیمی که به صلاح است را نگیریم ولی برای وزارت بهداشت این مهم است که حرف خود را زده باشد حالا نتیجه هر چه باشد مهم نیست.
وزیر بهداشت افزود: بعضی جاها مشاهده کرده ایم که تصور بر یک تنازع است ولی این گونه نیست همگی ما دانشگاهی هستیم و باید بر مسیر عقل و تجربه و منطق کارها را پیش ببریم.
منبع: alef.ir
