کشته و زخمی شدن دو کارگر بر اثر سقوط بالابر

به گزارش ایران خبر، این حادثه دیروز چهارشنبه (۱۵ دی ماه)زمانی اتفاق افتاد که ۲ کارگر ۳۲ و ۴۵ ساله به دلیل نقص فنی دستگاه بالابر از طبقه پنجم یک ساختمان در حال ساخت واقع در شهرک ۲۲ بهمن به طبقه دوم ساختمان مجاور سقوط کردند.

گفتنی است، نیروهای امدادی مستقر در محل حادثه گزارش داده‌اند که  یک نفر ازاین کارگران دردم جان باخته‌ و کارگر دیگری به دلیل شدت جراحات به بیمارستان شهید بهشتی انتقال داده شده است.
 


منبع: irankhabar.ir

پایان تلخ ازدواج اجباری

دو سال است که قربانی اطاعت کورکورانه پدرم از برادرش شده‌ام چراکه متأسفانه رضایت من برای هیچ کس مهم نبود و من به زور سر سفره عقد پسر عمویم نشستم…

با اینکه سال‌ها از آن روز می‌گذرد اما بخوبی همه اتفاقاتش در ذهنم مانده و مانند کابوسی جلوی چشمانم است. ۵ سال قبل عمویم که بزرگ فامیل است، با پدرم تماس گرفت و گفت: «می خواهیم پریسا جان را برای حامد خواستگاری کنیم، شما که مخالفتی ندارید؟!» پدرم که گل از گلش شکفته بود، گفت: «هر چه شما بگویید، برادر. ما مطیع امر شما هستیم و پریسا کنیز شما است.»

بعد هم آنقدر اصرار کرد تا عمویم راضی شد ما فردای آن شب به خانه‌شان برویم و قرار و مدار عروسی را بگذاریم.راستش پدرم آنقدر برای عمویم احترام قایل بود که آن لحظات از التفات برادرش آنقدر خوشحال بود که حرف هیچ کس را نمی‌شنید. گوشی را که گذاشت رو به من و مادرم کرد و گفت: «سریع کارهایتان را بکنید، باید فردا خانه خان داداش برویم…»

حامد تک پسر عمویم بود و نور چشمی خانواده‌اش. رفتار اجتماعی‌اش غیرقابل تحمل بود اما همه به حرمت عمو فقط از او تعریف می‌کردند. من هیچ علاقه‌ای به حامد نداشتم و نمی‌دانستم چطور باید مخالفتم را با این ازدواج اعلام کنم.

پدرم که این مخالفت را توهین به برادرش می‌دانست و مادرم هم که کاری از دستش برنمی آمد. به همین خاطر تصمیم گرفتم آن شب به خانه عمویم نروم. به اتاقم رفتم و در را قفل کردم. پدرم وقتی متوجه تصمیم من شد داد و فریاد راه انداخت. صدایش را می‌شنیدم که به مادرم گفت: «به پریسا بگو یا امشب خانه خان داداشم می‌آید یا کاری می‌کنم که سیاهپوش من شود!» وقتی این جملات را شنیدم تمام بدنم شروع به لرزیدن کرد. مطمئن بودم پدرم با عرقی که به برادرش دارد کاری دست خودش می‌دهد. به همین دلیل آماده شدم و به خانه عمویم رفتیم.

انگار نه انگار که مراسم خواستگاری من بود. عمویم می‌برید و می‌دوخت و پدر هم فقط چشم می‌گفت. وقتی حرف‌های اولیه زده شد، عمویم یاد ما هم افتاد و رو به من و حامد گفت: «به هر حال شما جوان‌ها هم باید حرف‌های‌تان را بزنید. اگر داداش موافق باشد پریسا و حامد به حیاط بروند و با هم صحبت کنند.» پدرم با کلی تعارف و اینکه «امر، امر شماست داداش» و «صاحب اختیار شمایید» رضایت خودش را اعلام کرد. اما من که افسرده و عصبی بودم، با صدایی که از خشم می‌لرزید به عمویم گفتم: «عمو جان، من حرفی برای گفتن ندارم.»

پدرم که اصلاً توقع این جسارت را از من نداشت، چشم غره‌ای به من رفت و گفت: «دختر بلند شو. وقتی عمویت می‌گوید بروید صحبت کنید، حرف گوش کن». حالم خیلی بد بود. اما با اصرار پدر و عمویم، با حامد به حیاط رفتم و با اکراه کنارش نشستم.

آنقدرعصبی بودم که می‌ترسیدم دهان بازکنم و دق دلی همه را سر حامد خالی کنم. نگاهم را به زمین دوخته بودم و هیچ چیزی نمی‌گفتم. اما حامد طاقت نیاورد و شروع به صحبت کرد: «انگار تو راضی به این ازدواج نیستی؟» هیچ جوابی ندادم و حتی به او نگاه هم نکردم. حامد کوتاه نیامد و ادامه داد: «دختر عمو؛ مطمئن باش خوشبختت می‌کنم. کاری می‌کنم که همه حسرت زندگی‌مان را بخورند.»

کشمکش‌ها تا روز عروسی‌مان ادامه داشت و من به زور پدرم و با تهدیدهای او پای سفره عقد نشستم. چند سال اول فقط بداخلاقی بود اما همیشه همه حق را به حامد می‌دادند. اما این دو سال دیگر امانم را بریده است. او معتاد به «شیشه» شده و شب‌ها مست می‌کند و کنترلی روی رفتارش ندارد. وقتی به خانه می‌آید مرا زیر مشت و لگد می‌گیرد. دیگر تحمل این زندگی را ندارم اما خانواده‌ام با طلاق مخالفند. من تصمیم‌ام را گرفته ام؛ کمکم کنید پیش از هر اتفاق تلخ دیگری، از او جدا شوم…

اقدامات مشاوره ای
با توجه به اعتیاد همسر این زن به شیشه و دائم الخمر بودن او، مشخص شد مرد جوان سابقه شرارت، نزاع و درگیری نیز دارد. همسر این مرد علاوه بر چندین گواهی از پزشکی قانونی در رابطه با آسیب ناشی از ضرب و شتم، مدارک متعددی از نداشتن تأمین جانی در خانه همسر نیز داشت. به همین دلیل این زن برای راهنمایی بیشتر به مشاوران حقوقی ارجاع شد.

سبک تربیتی والدین و فضای روانی حاکم بر خانواده
کارشناس مرکز مشاوره آرامش پلیس اصفهان در این باره گفت: «کمبود محبت و تبعیض‌های جنسیتی در خانواده‌ها، موجب نارسایی در زمینه‌های رشد جسمانی، روانی وعاطفی فرزندان می‌شود. تسلط همه جانبه پدر بر فرزندان و منش سختگیرانه و متعصبانه وی باعث تغییر فرایند زندگی آنها خواهد شد. خانواده ایده آل خانواده‌ای است که در آن پدر و مادر مهربان، صمیمی و تکیه گاه عاطفی و روانی و مشاور واقعی فرزندان باشند.»

 وی افزود: «یکی از عوامل بروز خشونت میان زن وشوهر نداشتن بلوغ روانی و ناپختگی شخصیت طرفین است. در این پرونده، افراط در محبت از سوی خانواده مرد جوان(به علت تک پسر بودن او) توقع او را بالا برده و سبب عصیان علیه همسر و عدم سازگاری او با قوانین جامعه شده است.

از دیگر عوامل زمینه ساز بروز رفتارهای ناهنجار در مرد جوان، مشاهده و تجربه خشونت در خانواده پدری‌اش است زیرا خشونت رفتاری است که با مشاهده و تحت شرایط مستقیم فراگرفته می‌شود و همچنین می‌تواند نتیجه تجارب شخصی یا فردی برگرفته از نتایج مترتب بر رفتار دیگران باشد.

 عموی این زن، فردی مستبد و خشن است که فرزند او نیز شاهد رفتارهای خشونت‌آمیز پدر علیه مادرش بوده واز طریق مشاهده و تجربه رفتارهای توهین‌آمیز پدرش، رفتارهایی غیر اجتماعی کسب کرده و همواره با استفاده از عنصر فشار و تهدید، روحیه‌ای تهاجمی پیدا کرده است.»

آینده سیاه با ازدواج‌های تحمیلی
این کارشناس گفت: «خانواده به‌عنوان یک نقطه مهم برای مداخله عمل می‌کند. درست مانند یک واحد سازمانی طبیعی برای انتقال و ساخت ارزش‌های اجتماعی. روابط والدین با یکدیگر و رفتار آنها با فرزندان پایه‌های اصلی و اولیه یک خانواده را تشکیل می‌دهند. نوع و کیفیت این روابط در استحکام و بقای خانواده یا تزلزل و نابودی آن مؤثر است. حمایت و پشتیبانی پدر و مادر از فرزندان و دادن فرصت انتخاب به آنها باعث ایجاد احساس امنیت خاطر در فرد شده و از تشویش، بی قراری و افسردگی آنها جلوگیری می‌کند.

والدین باید حقوق فرزندان را رعایت کنند و از تحمیل عقاید و باورهای متعصبانه خود بر آنها بپرهیزند. اگر نگاهی به آموزه‌های دینی نیز داشته باشیم متوجه خواهیم شد که در دین و آیین ما هم همواره بر رعایت حقوق و لزوم حمایت از فرزندان تأکید شده است.

 وجود یک فرد معتاد در خانواده سبب می‌شود، سرمایه اجتماعی در میان اعضا و ارتباط خانوادگی کمتر شده و همین موضوع تعارضات خانوادگی را دامن می‌زند. در نتیجه نه تنها فرد معتاد بلکه سایر افراد نیز زیان می‌بینند. این افراد براحتی جذب اشخاص ناباب می‌شوند.

بنابراین اختلالات روانشناختی از قبیل افسردگی، اختلالات اضطرابی و خودکشی در خانواده‌هایی که مواد مصرف می‌شود و با زور و اجبار در کنار هم زندگی می‌کنند، بیشتر خواهد بود.»
منبع: روزنامه ایران


منبع: alef.ir

ممنوعیت خرید و فروش عاج فیل در چین

دولت چین متعهد شد تا پایان سال جاری میلادی (۲۰۱۷) خرید و فروش عاج فیل متوقف شود.

 هر سال هزاران راس فیل توسط شکارچیان و به منظور خرید و فروش عاج‌هایشان تلف می‌شوند. همچنین در فاصله سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ بیش از ۱۰۰ هزار راس فیل تلف شده‌اند.

علاوه بر این، جمعیت‌ فیل‌های آفریقایی در فاصله سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ کاهش ۳۰ درصدی پیدا کرده است. به گفته کارشناسان تعداد فیل‌هایی که توسط شکارچیان تلف می‌شوند از نرخ فیل‌های تازه متولد شده بیشتر است.

در سال ۱۹۸۹ نیز به منظور جلوگیری از شکار غیر قانونی فیل‌ها تجارت عاج فیل ممنوع اعلام شد، اما تاثیرگذاری قابل توجهی به همراه نداشت. در حالیکه کشورهایی همچون آمریکا و هنگ کنگ اقدامات جدی برای پایان دادن به تجارت عاج فیل انجام داده‌اند، چین تاکنون در این رابطه فعالیت چشمیگری نداشته است.

به گزارش شبکه اخبار محیط زیست، تصمیم دولت چین برای منع خرید و فروش عاج فیل تاثیر بسزایی در حفظ این گونه جانوری خواهد داشت، زیرا این کشور بزرگترین بازار خرید و فروش عاج فیل در جهان است.


منبع: alef.ir

محدودیت‌های ترافیکی آخر هفته جاده‌های کشور اعلام شد

رئیس مرکز کنترل ترافیک پلیس راهور محدودیت‌های ترافیکی آخر هفته جاده‌های کشور را تشریح کرد.

سرهنگ نادر رحمانی در گفت‌وگو با فارس در خصوص محدودیت‌های ترافیکی جاده‌های کشور در تعطیلات پایان هفته گفت:‌ تردد موتور سیکلت در محورهای کرج – چالوس، هراز، فیروزکوه و محور تهران – سمنان – مشهد و بالعکس تا ساعت ۶ صبح روز شنبه ۱۸ دی ماه ممنوع است.

وی افزود: تردد موتور سیکلت‌های انتظامی و امدادی برای انجام مأموریت‌های ضروری در مسیر مجاز جریان ترافیک بلامانع خواهد بود.

رحمانی با اشاره به محدودیت ترافیکی در محور کندوان گفت: تردد انواع وسایل نقلیه از ساعت ۱۵:۰۰ تا ۲۳:۰۰ روز جمعه ۱۷ دی ماه از کرج به سمت مرزن آباد ممنوع بوده و با اعلام مأموران پلیس راه درمحل، تردد انواع وسایل نقلیه از ساعت ۱۸:۰۰ تا ۲۳:۰۰ روز جمعه از مرزن آباد به سمت کرج به صورت یکطرفه خواهد بود.

رئیس مرکز کنترل ترافیک پلیس راهور با اشاره به اینکه تردد وسایل نقلیه سنگین به استثناء حاملین موادسوختی و یا فاسدشدنی از محور کرج – چالوس و بالعکس کماکان ممنوع است، افزود: تردد کلیه تریلرها در محور هراز ممنوع است.

وی در ادامه تصریح کرد: تردد کلیه کامیون‌ها و کامیونت‌ها به استثنای حاملین مواد سوختی و فاسد شدنی در محور هراز از ساعت ۰۸:۰۰ تا ۲۲:۰۰ روزهای پنجشنبه و جمعه ۱۶ و ۱۷ دی ماه ممنوع است.

رحمانی در پایان گفت: در محور فیروزکوه تردد کلیه تریلرها به استثنای حاملین مواد سوختی و فاسد شدنی از ساعت ۱۲:۰۰ تا ۲۲:۰۰ روز جمعه از تهران به قائم شهر و بالعکس ممنوع است.​


منبع: alef.ir

زندگی در مناطق پررفت و آمد خطر زوال عقلی را افزایش می‌دهد

نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد افرادی که در نزدیکی مناطق شلوغ و پر رفت و آمد زندگی می‌کنند، بیشتر در معرض زوال عقلی هستند.

به گزارش ایسنا، به گفته محققان حدود ۱۰ درصد موارد ابتلا به زوال عقلی در افرادی که در فاصله ۵۰ متری جاده‌های پر رفت و آمد زندگی می‌کنند، می‌تواند از ترافیک و شلوغی ناشی شود.

محققان با بررسی بر روی نزدیک به دو میلیون نفر در کانادا برای مدت ۱۱ سال، دریافتند آلودگی هوا و صوتی می‌تواند به کاهش عملکرد مغز کمک کند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که نزدیک به ۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان به زوال عقلی مبتلا هستند. هر چند عامل بروز این بیماری که قدرت حافظه و مغز فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد، مشخص نیست.

در این بررسی ساکنان ایالت «انتاریو» کانادا مورد مطالعه قرار گرفتند.  در بازه زمانی ۱۱ ساله ۲۴۳ هزار و ۶۱۱ مورد زوال عقلی تشخیص داده شد، اما خطر ابتلا به این بیماری در میان ساکنان مناطق نزدیک به جاده‌های اصلی بیشتر بوده است.

دکتر «هنگ چن» از مرکز سلامت عمومی انتاریو و یکی از محققان این مطالعه گفت: افزایش رشد جمعیت و شهرنشینی باعث شده تعداد زیادی از مردم به مناطق پر رفت و آمد نقل مکان کنند، در نتیجه بیشتر در معرض سر و صدا قرار گیرند.

به گزارش ایسنا به نقل از شبکه خبری بی بی سی، به گفته محققان لازم است بررسی‌های بیشتری برای فهم این ارتباط بخصوص در مورد تاثیر جنبه‌های مختلف ترافیک و شلوغی انجام شود.


منبع: alef.ir

غریبه‌ای به نام تختی!

هر چند فقط ۳۷ سال زیست اما از خودگذشتگی و مردم‌دار بودنش، تختی را برای همیشه جاودانه کرد. از خودگذشتگی نه در شعار بلکه در باور و عمل!

به گزارش ایسنا، در روزگاری که خبری از تکنولوژی امروزی و دنیای پر رمز و راز مجازی و دلخوشی ورزشکاران و هنرمندانش به افزایش فالوورها و لایک‌های‌شان نبود تا به این شکل در کرکری میزان محبوبیت از همدیگر سبقت بگیرند، مردی از جنوبی‌ترین نقطه تهران به دنیا لبخند زد، به عشق مردم زیست و هیچ‌گاه لبخند زیبایش را از مردم دریغ نکرد. عاقبت نیز به‌خاطر همین مردم پر کشید تا قهرمان قصه ما مرگش نیز مانند زندگی‌اش پر رمز و راز باقی بماند، پر رمز و راز از این جهت که هنوز هم در باورمان نمی‌گنجد مگر می‌شود زمینی بود و دل به آسمان داد؟

فالوورهای تختی همان مردم فقیر و غنی کوچه و بازار بودند که معنای نجابت و مهربانی را در چهره قهرمان خوش قد و قامت‌شان می‌دیدند. همان‌ها که برای او سینه چاک بودند و به درخواست تختی در کمک به زلزله‌زدگان بویین زهرا خالصانه و با عمق وجود لبیک گفتند. تختی لایک‌هایش را از ایتام و فقرایی می‌گرفت که با دیدنش خنده بر لبان‌شان می‌شکفت و با جان و دل او را دوست داشتند بدون توجه به این که برای‌شان مدال و نان بیاورد یا نه!

مگر می‌شود اسطوره واقعی باشی اما مقابل مردمت خاک شوی؟ مگر می‌توان باور کرد چیزی را برای خودت نخواهی و فریب این دنیای خوش رنگ و لعاب را نخوری؟ مگر می‌شود چه در میدان مبارزه و چه بیرون از تشک مردی و مردانگی را در عمل معنا کنی و حتی در سفر به ینگه دنیا هم خانواده فقیر آمریکایی را دریابی؟ مگر می‌شود دست خیلی‌ها را بگیری و حتی حلقه نزدیک‌ترین دوستانت هم از آن بی‌خبر باشند و بعد از رفتنت بدانند چه گوهری داشتند و از آن بی خبر بودند؟

تختی این روزها از همیشه برای‌مان غریبه‌تر است. از تختی می‌گوییم و می‌نویسیم اما باور کنید باورش نداریم. با حرارت و احساس خاصی از بذل و بخشش و مهربانی تختی می‌گوییم و می‌شنویم اما باز هم گوشه ذهن‌مان باور نمی‌کنیم چرا که او را با متر و معیار خود و آدم‌های این دور و زمانه می‌سنجیم.

آری سخت است باور کنیم در شهری که امثال تختی که از همه چیز خود گذشتند و به هر نیازمند بدون ریا و خودنمایی تا حد توان کمک کردند، ببینیم هستند کسانی که همه چیز را برای خود می‌خواهند و بی‌توجه به این که پا بر روی چه چیزهایی می‌گذارند به هر قیمتی به فکر بالاکشیدن خود هستند!

البته هنوز هم در این وانفسا هستند بسیاری که عذاب خیانت در امانت را باور دارند و بی‌ادعا در فکر خدمت به مردم و بردن نان حلال بر سر سفره خود و زن و بچه‌شان هستند.

تختی شدن و ماندن سخت است و کار هر کس نیست. دنیا با همه وسعت و زرق و برقش برای تختی قفسی بیش نبود و بسان پرنده‌ای خیلی زود از این قفس پر کشید و به آسمان رفت تا مردم و دوستدارانش فردا (جمعه) سی و نهمین سالگرد رفتنش را در ابن بابویه به رسم هر ساله در سوگ بنشینند. در سوگ پهلوان و قهرمانی که یک طلا و دو نقره المپیک، ۲ طلا و ۲ نقره جهان و یک طلای بازی‌های آسیایی را در ویترین افتخاراتش دارد.

باور کنیم این روزها تختی برایمان غریبه‌تر از همیشه است.

روحت شاد پهلوان دوست داشتنی.


منبع: alef.ir

تمدید مهلت ثبت نام سهام بازنشستگان کشوری در بیمه ملت تا ۱۹ دی ماه

 





 


مهلت ثبت نام بازنشستگان کشوری در طرح واگذاری سهام بیمه ملت، تا پایان وقت اداری روز یکشنبه ۱۹ دی ماه تمدید شد.
به گزارش خبرگزاری مهر،  روابط عمومی و امور بین الملل صندوق بازنشستگی کشوری  ضمن سپاسگزاری مجدد از اعتماد بازنشستگان کشوری، اعلام کرد: به دنبال ثبت نام ۱۰۰ هزار بازنشسته کشوری در طرح واگذاری سهام بیمه ملت تا ساعت ۱۱ رو چهارشنبه و با توجه به درخواست های مکرر بازنشستگان ارجمند، مهلت ثبت نام در این طرح تا پایان وقت اداری روز یکشنبه ۱۹ دی ماه ۹۵ تمدید شد.

براین اساس، بازنشستگان کشوری می توانند با مراجعه به دفاتر پیشخوان سراسر کشور یا از طریق سایت صندوق بازنشستگی کشوری به نشانی cspf.ir اقدام به ثبت نام برای خرید سهام بیمه ملت کنند.
واگذاری سهام بیمه ملت به بازنشستگان کشوری در قالب وام قرض الحسنه به مبلغ ۷۵۰ هزار تومان، بدون بهره و با اقساط ۳۶ ماهه است که ماهانه ۲۰ هزار تومان از حقوق بازنشستگان متقاضی کسر می شود



 


منبع: alef.ir

سقوط مرگبار بالابر در بابل

سخنگوی اورژانس بابل از کشته یک نفر و مصدوم شدن یک نفر بر اثر سقوط بالابر در ساختمان شهرک ۲۲ بهمن پشت پارک نوشیروانی بابل خبر داد.

مهدی غلام نیا روشن در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد:  در طی تماس مردمی با اورژانس ۱۱۵بابل مبنی سقوط بالابر در ساختمان در حال ساخت در شهرک ۲۲ بهمن پشت پارک نوشیروانی گزارش شد. پس از دریافت این گزارش بلافاصله مرکز فرماندهی اورژانس ۱۱۵ بابل تکنسین‌های پایگاه امیرکلا را به محل حادثه اعزام کرد.

وی با بیان اینکه تکنسین‌های اورژانس ۱۱۵ در مدت زمان ۶ دقیقه بر درصحنه حادثه حاضر شدند، تصریح کرد: در این حادثه دو کارگر که مشغول کار بودند از طبقه پنجم با بالابر به طبقه دوم ساختمان مجاور سقوط کردند.

سخنگوی اورژانس بابل یادآور شد: متاسفانه یکی از کارگران که مرد ۴۵ ساله بود به علت شدت جراحات و خونریزی در دم جان سپرد و تلاش‌های تکنسین‌های اورژانس ۱۱۵ برای احیا ثمری نداشت اما با این حال به بیمارستان منتقل شد که تلاش‌های کادر درمانی بیمارستان هم مؤثر نبود.

 این مسئول گفت: در این حادثه مرد ۳۲ ساله هم دچار شکستگی سر، صورت و کتف شد و تکنسین‌ها پس از اقدامات پزشکی وی را به بیمارستان شهید بهشتی بابل منتقل کردند.


منبع: alef.ir

بیماران خاص،حمایت ویژه می خواهند

زهرا ساعی  به متفاوت بودن بیماران خاص با بیماران دیگر و نیز افراد عادی اشاره کرد و گفت: این بیماران باید مدام تحت درمان باشند؛ بنابراین فعالیت های اجتماعی و خانوادگی متفاوتی دارند و یکسری اختلالات برای آنها پیش می آید که علاوه بر خانواده، جامعه نیز باید حمایت ویژه ای از این افراد به عمل آورد. این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس درباره حمایت های اجتماعی از بیماران خاص، افزود: دولت و مجلس هر کدام به نوبه خود باید به وظیفه خود عمل کنند. ساعی درباره وظیفه مجلس گفت: مجلس شورای اسلامی باید بررسی کند که اگر در این حمایت ها، خلاهای قانونی و یا ضعف در تسهیلات وجود دارد قوانین لازم در این زمینه تدوین شود. همچنین اگر قوانین به خوبی اجرا نمی شود باید برسازمان ها و متولیان امر نظارت داشته باشد تا آنها این قوانین را به درستی اجرا کنند.وی خاطرنشان کرد: این امر بر فرآیند تسهیل درمان و حمایت های بعدی بیماران کمک می کند که بخشی از آنها به کمیسیون اجتماعی مجلس مربوط می شود . این کمیسیون متولی مباحث رفاهیات، بیمه ها و اشتغال است. نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر این که حمایت معنوی، حمایت مالی را نیز می طلبد، اظهارکرد: در تصویب بودجه های سالیانه مطابق قانون بودجه ای برای بیماران خاص تعیین شود چرا که بخش اعظم مشکلات آنها هزینه درمان بالای این بیماران است و خانواده ها از عهده تامین این هزینه ها برنمی آیند. وی بیان کرد: من معتقدم دولت باید تصدی گری خود در زمینه بیماران خاص را افزایش دهد کما این که در کنار تصدی گری دولت نباید نقش سازمان های مردم نهاد را نادیده بگیریم. عضو کمیسیون اجتماعی مجلس افزود: در تمام دنیا حتی در کشورهای توسعه یافته در کنار خدماتی که دولت ارائه می کند خود مردم هم در قالب خیریه ها و سازمان های مردم نهاد ، دامنه خدمات دهی به این بیماران را افزایش می دهند .وی اضافه کرد: این در حالی است که خیریه ها از زمان های بسیار دور در کشورمان فعالیت می کردند و مردم در خصوص رسیدگی به بیماران توجه ویژه ای داشتند و هم اکنون باید این امر تقویت شود. ساعی بر اطلاع رسانی مردم نسبت به بیماران خاص تاکید کرد و گفت: مردم باید بدانند که چه تعداد بیمار خاص و با چه شرایطی در جامعه وجود دارد و آنها را به سمتی سوق دهیم که با جدیت بیشتری مسائل را دنبال کنند و اعتماد و انسجام بین مردم و خیریه ها ایجاد شود تا افرادی که استطاعت مالی دارند وارد عمل شوند. نماینده مردم تبریز در مجلس  با بیان این که بحث بیمار و بیماری رنجی را برای افراد جامعه ایجاد می کند، افزود:خانواده هایی که بیماری در آنها وجود دارد مشغله رسیدگی به بیمار و مسائل جانبی را دارند بنابراین باید به گونه ای مسائل را مدیریت کرد که وقتی بیماری به بیمارستان مراجعه می کند تا تحت درمان قرار گیرد با کمترین زمان، راحت ترین مسیر برای درمان خود را طی کند.ساعی تصریح کرد: یکسری کارها در این زمینه انجام شده و دولت یازدهم هم اهتمام خود را داشته است اما یکسری کمبودهایی را شاهد بودیم و مجلس دهم این توان و پتانسیل را دارد که بتواند با تعامل خوب با دولت و سازمانهای مردم نهادی که در این حوزه فعالیت می کنند تا تسهیلات بیشتری برای بیماران خاص صورت گیرد.بیماری هایی چون تالاسمی، هموفیلی و دیالیز، جزو بیماری های خاص به شمار می روند. البته با شکل گیری بنیاد امور بیماری های خاص برای نخستین بار عنوان واژه «بیماری های خاص» به کار برده شد. با تلاش این بنیاد، اختلال های تالاسمی، هموفیلی و دیالیزی با این عنوان به تصویب قانونی رسید. در زمان حاضر برخی بیماری ها از جمله بیماری نادر EB در تلاشند تا تحت عنوان بیماری خاص به ثبت رسند . بیماری ام . اس . و صعب العلاج هایی همچون سرطان هم از جمله بیماری هایی به شمار می آیند که مسئولان در تلاش در به ثبت رساندن آنها به عنوان بیماری خاص هستند .بیماری دیالیز هم جزو بیماری های خاص به شمار می آید با این تفاوت که اگر بیمار دیالیزی، عمل جراحی پیوند کلیه را انجام دهد از زمره بیماری های خاص خارج می شود!


منبع: baharnews.ir

دست زدن به لاشه پرندگان ممنوع

دکتر محمد مهدی گویا  با اشاره به نگرانی‌های اخیر درباره انتقال ویروس آنفلوآنزای مرغی به انسان،  گفت: این نوع از آنفلوآنزا که در حال حاضر تحت عنوان آنفلوآنزای پرندگان از آن نام برده می‌شود، تا امروز در انسان ایجاد بیماری نکرده است، ولی در مورد ویروس‌های آنفلوآنزا هیچ چیزی را نمی‌توان به صورت قطعی بیان کرد؛ یعنی ممکن است این ویروس که تا امروز ایجاد بیماری نکرده، بتواند با تغییراتی در ساختمان خود، که معمولا در ویروس‌های آنفلوآنزا بسیار زیاد است، ایجاد بیماری کند و از این جهت قابل پیش بینی نیست.وی ادامه داد: اقدام اول وزارت بهداشت در این خصوص،  این است که در صورت شیوع ویروس آنفلوآنزای مرغی در هر منطقه‌ای، به  سازمان دامپزشکی برای “آموزش مراقبت از خود” به کسانی که با این پرندگان در تماس بودند، کمک می‌کنیم. همچنین به مردم منطقه نیز آموزش می‌دهیم که چگونه از خود مراقبت کنند و با پرندگان تماس نداشته باشند. رییس مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت همچنین بیان کرد: برای افرادی که با این پرندگان در تماس بودند یا کار معدوم‌سازی آنها را انجام می‌دهند، واکسن آنفلوآنزا تزریق  و به مدت ۱۰ روز، داروی پیشگیری داده می‌شود.  برای ۱۰ روز نیز از آنها مراقبت می‌کنیم تا اگر علایمی از بیماری دیده شد، بلافاصله اقدامات لازم را انجام دهیم.گویا تاکید کرد: هرچند که این ویروس تا امروز در انسان دیده نشده، ولی وزارت بهداشت مراقبت‌های خود را به این ترتیب ادامه می‌دهد تا از مبتلا شدن مردم به آن پیشگیری کند یا در صورت ابتلا، مراقبت‌های لازم را ارائه دهد. رییس مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت همچنین توصیه کرد: مردم از دست به لاشه پرندگان خودداری کنند و در صورت مشاهده پرندگان تلف شده، به سازمان دامپزشکی یا محیط زیست اطلاع دهند.شهروندان می‌توانند برای گزارش به سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص مشاهده لاشه پرندگان با سامانه ۱۵۴۰ تماس بگیرند.


منبع: baharnews.ir

آزادی مادری که دخترش را کشت

این زن دختر چهارساله‌اش را در خواب با قرص متادون کشته بود اما با رضایت پدر سارا توانست از مجازات رها شود. پیش از خواب به دخترش متادون خوراند و نظاره‌گر مرگ دخترش شد. این زن تصور می‌کرد با مرگ سارا  می‌تواند به خوشبختی برسد، برای همین سعادتمندی را تنها در مرگ دختر چهارساله‌اش می‌دید. او صبح دیروز پس از برگزاری جلسه محاکمه به ۵ ماه حبس با احتساب ایام بازداشت محکوم شد.مرگ مشکوکساعت ٣٠:  ٠۶  صبح دومین روز از عید امسال بود که ماموران کلانتری ١٠۶ خزانه با تماس عوامل اورژانس در جریان مرگ مشکوک دختربچه چهارساله‌ای به نام سارا در خانه‌اش قرار گرفتند. ماموران کلانتری رهسپار محل حادثه شدند و تحقیقات جنایی خود را در این‌باره آغاز کردند. با حضور ماموران آنها با جسد دختربچه‌ای روبه‌رو شدند که به گفته همسایه‌ها با مادرش به‌تنهایی زندگی می‌کرد.اظهارات دروغینمادر این دختر درحالی‌که خودش را به‌شدت ناراحت نشان می‌داد، به ماموران گفت: «صبح زود وقتی از خواب بیدار شدم، متوجه شدم که حال دخترم بد است. سارا به‌ سختی نفس می‌کشید. برای همین بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم. ولی وقتی عوامل اورژانس به محل رسیدند، مرگ دخترم را تأیید کردند.»او درباره جزییات مرگ دخترش گفت: «چندی پیش پدر سارا به خاطر اعتیاد و سرقت به زندان افتاد و من نیز به‌صورت غیابی از همسرم جدا شدم و با دخترم زندگی می‌کردم. شب قبل از حادثه، سارا سرگرم بازی بود و بعد از شام کنار من خوابید، اما صبح وقتی بیدار شدم، دیدم سارا نفس نمی‌کشد که با جیغ و فریاد از برادرهایم کمک خواستم. آنها هم با اورژانس تماس گرفتند و وقتی پزشکان برای کمک آمدند از مرگ دخترکوچولویم خبر دادند.»مرگ با متادونپس از اظهارات مادر ٣٠ ساله، جسد دختر کوچولو در اختیار تیم پزشکی قانونی قرار گرفت. کارشناسان پزشکی قانونی نیز درحالی‌که هیچ آثار ضرب‌وشتمی روی بدن سارا نبود، در آزمایش‌های سم‌شناسی علت مرگ سارا را خوردن قرص متادون اعلام کردند.اعترافات تلخپنج‌ماه از این حادثه گذشته بود ‌که با مشخص شدن علت مرگ دختربچه، ماموران با اطمینان از این‌که جنایت رخ داده است، به مادر دختربچه مشکوک شدند و او را بار دیگر تحت بازجویی قرار دادند. زن جوان که همچنان سعی می‌کرد خودش را بیگناه نشان دهد، وقتی در برابر نظریه پزشکی قانونی قرار گرفت، درنهایت راز هولناک قتل دخترش را فاش کرد.او در بازجویی‌ها به کارآگاهان گفت: «بیکار بودم و هیچ درآمدی برای تأمین زندگی‌ام نداشتم. پس از جدایی در کنار خانواده‌ام زندگی می‌کردم. این درحالی بود که مادرشوهرم هم برای کمک به زندگی نوه‌اش با اصرارهای من ماهیانه ۵٠هزار تومان پرداخت می‌کرد. زندگی‌ام خیلی سخت شده بود. می‌خواستم تغییری در زندگی‌ام بدهم. دوست داشتم ازدواج کنم. از طرفی خواستگارهایم به‌خاطر دخترم راضی به زندگی با من نمی‌شدند و می‌گفتند چون دختر داری، نمی‌توانیم با هم زندگی کنیم. تا این‌که آخرین خواستگارم هم این موضوع را مطرح کرد و به‌خاطر فرزندم رفت و همه چیز را به هم زد. خسته شده بودم. تصمیم گرفتم دخترم را که مانع ازدواج من و پیشرفتم شده از زندگی‌ام حذف کنم. شب حادثه چند قرص متادون به دخترم دادم و با هم خوابیدیم. نیمه‌های شب متوجه بد بودن حالش شدم، اما روی سرش پتو کشیدم تا چیزی نبینم و صبح وقتی مطمئن شدم سارا فوت کرده با سر وصدا از برادرانم کمک خواستم.»با اعترافات این زن و بازسازی صحنه جنایت، پرونده او برای رسیدگی به شعبه ١١ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این درحالی بود که پدر سارا در همان تحقیقات نخست به دادسرا رفت و رضایت خود را اعلام کرد. به همین دلیل صبح دیروز جلسه محاکمه این زن از جنبه عمومی جرم، در شعبه ١١ دادگاه کیفری برگزار شد. در ابتدای این جلسه که به ریاست قاضی متین راسخ برگزار شد، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای متهم از جنبه عمومی جرم خواستار مجازات قانونی شد.در ادامه، زن جوان در مقابل هیأت قضائی ایستاد. او درحالی‌که اشک می‌ریخت، گفت: «اتهامم را قبول دارم. دخترم را با دستان خودم کشتم. زندگی آن‌قدر به من فشار آورد که مجبور به انجام این‌کار شدم. وقتی از شوهر اولم طلاق گرفتم، زندگی‌ام خیلی سخت شد. تنها و بی‌پناه شده بودم و پولی برای تأمین زندگی‌مان نداشتم. هر خواستگاری هم پیدا می‌شد به‌خاطر  سارا رهایم می‌کرد تا این‌که با شوهر دومم آشنا شدم. او نمی‌دانست که من دختر دارم. ما با هم ازدواج کردیم و در آن مدت هم دخترم پیش خواهرم زندگی می‌کرد تا این‌که قرار شد سارا را خودم نگهداری کنم. وقتی موضوع را با شوهرم درمیان گذاشتم، او گفت حاضر نیست سرپرستی دخترم را برعهده بگیرد و اگر او را می‌خواهم باید دخترم را رها کنم. من هم قبول نکردم و از او جدا شدم، ولی شرایطم سخت‌تر شد تا جایی‌که تصمیم گرفتم سارا را به قتل برسانم. برای همین قرص خریدم و به او خوراندم. وقتی متوجه شدم که سارا دیگر جانی در بدن ندارد، با شوهر دومم تماس گرفتم و گفتم که از دست دخترم خلاص شدم، اما او گفت حاضر نیست دوباره  با من ازدواج کند و تنها می‌تواند به‌صورت صیغه‌ای در کنارم بماند. همان‌جا دنیا روی سرم خراب شد. من دخترم را کشتم و حالا هم پشیمانم.»در ادامه قاضی در مورد پدر سارا سوال کرد که متهم گفت: «حدود سه‌سال پیش بود که من و شوهر اولم از هم جدا شدیم. اعتیاد داشت. به خاطر اعتیادش زندگی ما را نابود کرده بود. هر روز باید اخلاق بد او را تحمل می‌کردیم. چندبار او را به همراه مادرشوهرم به کمپ بردیم، ولی فایده‌ای نداشت. وقتی هم مواد گیرش نمی‌آمد، مرا کتک می‌زد و زندگی‌مان را به جهنم تبدیل می‌کرد. برای همین وقتی به زندان افتاد از او جدا شدم. درست ۴٠ روز بعد از مرگ دخترم، از زندان آزاد شد. بعد از آزادی از زندان یک‌بار آمد و تسلیت گفت و یک‌بار هم قرار گذاشت که همدیگر را در بهشت زهرا ببینیم. می‌گفت عکس‌های بچه را می‌خواهد، ولی هرگز به سر قرارمان نیامد.»در پایان نیز پس از صحبت‌های این زن، هیأت قضائی وارد شور شد و متهم را به ۵ ماه زندان با احتساب ایام بازداشت محکوم کرد. به این ترتیب، زن جوان به‌زودی آزاد خواهد شد.مجازات هیچ تناسبی با جرم نداردحسین احمدی نیاز، حقوقدان درباره این موضوع می‌گوید: «طبق قانون حکمی که برای قتل نفس در نظر گرفته شده قصاص است که اجرای این حکم نیز به نظر اولیای دم بستگی دارد. اگر آنها رضایت خود را اعلام کنند، حکم قصاص لغو شده و در این‌جا متهم باید طبق قانون از جنبه عمومی جرم محکوم شود. این حکم نیز باید بازدارنده باشد. درباره این پرونده، چنین حکمی در جامعه ما که با خشونت و قانون‌گریزی در آن مواجه هستیم، بازدارنده و ارعابی نیست. به اعتقاد من، این حکم متناسب با جرم انجام‌شده نیست و لازم است که در این میان دادستان به مسأله ورود کند و از دادگاه صادر‌کننده حکم، خواستار تشدید مجازات شود، زیرا طبق ماده ٧٠ قانون مجازات اسلامی، دادستان می‌تواند هنگام اجرای حکم صادرشده، از دادگاه تقاضای تشدید مجازات یا مجازات جایگزین کند؛ مثلا دادگاه می‌تواند متهم را به محکومیت‌های اجتماعی یا تبعید و سایر مجازات‌های جایگزین محکوم کند. در این پرونده درست است که ولی دم رضایت خود را اعلام کرده است، ولی یک کودک بیگناه در این میان جان باخته و با توجه به این‌که همواره به حقوق کودکان در جامعه تأکید شده، جرم بزرگی رخ داده است. به همین دلیل نباید تنها براساس رضایت ولی دم حکم صادر کرد و باید به‌تناسب جرم مجازات را تعیین کرد تا جنبه بازدارنده و از طرف دیگر، آثار مناسبی بر جامعه داشته باشد. براساس قانون، جرمی که افکار عمومی را جریحه‌دار کند باید مجازات بازدارنده و ارعابی داشته باشد. به همین دلیل به اعتقاد من دادستان باید به این پرونده ورود پیدا کند و خواستار تشدید مجازات شود، زیرا مجازات صادرشده هیچ تناسبی با جرم ندارد.


منبع: baharnews.ir

شرایط معافیت کفالت سربازی

براساس قانون سربازی ، شرط اصلی برای بهره‌مندی از معافیت‌های کفالت رسیدن به سن ۱۸ سال تمام و نداشتن غیبت است و پس از آن نیز فرد متقاضی باید یگانه و تنها مراقب بالای ۱۸ سال کفیل خود باشد، یعنی فرد  متقاضی کفالت باید تنها فرد ذکور پسر، برادر یا نوه بالای ۱۸ سال برای خانواده باشد. منظور از نداشتن غیبت نیز این است که تمامی افراد ذکور که به سن ۱۸ سال می‌رسند ‌باید وضعیت خدمت وظیفه عمومی خود را روشن کنند و در صورت عدم معرفی یا عدم حضور در زمان‌هایی که وظیفه عمومی تعیین می‌کند فرد وارد غیبت می‌شود. همچنین افرادی که قبل از سن مشمولیت ترک تحصیل کرده یا در دوره متوسطه فارغ التحصیل شده‌اند باید پس از رسیدن به ۱۸سالگی تمام، ظرف شش ماه  خود را به وظیفه عمومی معرفی کنند به عنوان مثال اگر فرد ذکوری با تاریخ تولد ۱۳۷۳/۵/۲۰ درسال ۹۰ وقبل از آن در مقطع سوم راهنمایی ترک تحصیل کرده چنانچه ظرف مدت ۶ ماه از تاریخ ۱۳۹۱/۵/۲۰ (ماه ۱۸ سالگی تمام فرد) تا تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۰ خود را معرفی نکند وارد غیبت شده و به عنوان مشمول غایب تلقی می‌شود. در حین تحصیل نیز می‌توان درخواست معافیت کفالت کرد و فرد مشمول با ارائه گواهی اشتغال به تحصیل معتبر، رسیدگی به ادعای کفالتش انجام خواهد شد.وجود برادر بیمار بالای ۱۸ سال برای معافیت کفالت اگر چنانچه به تشخیص شورای پزشکی برادر بیمار قادر به سرپرستی و نگهداری مکفول نباشد مانع نبوده و در آن صورت تنها فرزند ذکور سالم بالای ۱۸ سال می‌تواند درخواست معافیت کفالت کند.منظور از مکفول نیز فردی است مشمول که برای سرپرستی و نگهداری وی از خدمت دوره ضرورت معاف می شود و  پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، خواهر، برادر، همسر و فرزند جزو افرادی هستند که می‌توان کفیل آنها شد.


منبع: baharnews.ir

سه پیروزی بیمه‌ای برای بهداشت

روزنامه بهاربر اساس این مصوبه کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی اعم از دولتی و غیردولتی، از جمله ارائه‌کنندگان خدمات سلامت، سازمان‌ها و شرکت‌های بیمه پایه و تکمیلی، موظف‌‌اند از خط مشی و سیاست‌های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، با تاکید بر خرید راهبردی خدمات و واگذاری امور تصدی‌گری با رعایت ماده ۱۳ قانون مدیریت خدمات کشوری و سطح‌بندی خدمات، تبعیت کنند. شورای عالی منتقل نشد تولیت  بخشی از بیمه‌های سلامت در حالی به وزارت بهداشت انتقال پیدا کرد که نمایندگان با انتقال شورای عالی بیمه  به همین وزارت خانه مخالفت کرده و رأی به ماندن آن در وزارت رفاه دادند. تا همچنان وزرات بهداشت تولیت کامل منابع بیمه‌ای را نداشته باشد. تا پیش از اینکه سازمان بیمه سلامت به وزارت بهداشت انتقال پیدا کند بسیاری از کارشناسان و از جمله برخی از همین نمایندگان مجلس با استدلال بر اینکه برای پیشگیری از فساد نباید خریدار و فروشند خدمات سلامت در یک‌جا جمع شوند تجمیع بیمه‌ها مخالفت می‌کردند. بیمه‌ها همیشه به عنوان خریدار خدمت از وزارت بهداشت مطرح بوده‌اند. حال با انتقال سازمان بیمه سلامت بخشی از خدمات سلامت را وزارت بهداشت خود از دانشگاه‌های علوم پزشکی که بخشی از این وزارت‌خانه هستند می‌خرد و این همان یکی شدن فروشنده و خریدار خدمات سلامت است که مسلما با استقبال وزارت بهداشت مواجه می‌شود چرا که از این پس خود می‌تواند بر منابع مالی بخشی از بیمه‌‌های درمانی و پایه تسلط پیدا کند. سیاست‌گذاری بیمه با وزارت رفاه از سوی دیگر نماینده‌های مجلس همچنان با تأکید بر اینکه سیاست‌گذاری‌های بیمه‌ای نباید در وزارت بهداشت صورت پذیرد با پیوستن شورای عالی بیمه‌ سلامت ایرانیان  به وزارت بهداشت مخالفت و رأی به ماندن در وزارت رفاه داد تا همچنان وزارت بهداشت اعتقاد داشته باشد که هنوز بر تمامی بیمه‌‌ها تولیت ندارد. شورای عالی بیمه سلامت کشور که هم وزیر بهداشت و وزیر رفاه در آن عضویت دارند گرچه هیچ نقش اجرایی برای آن در نظر گرفته نشده اما شورایی بسیار تأثیر گذار در نظام سلامت کشور  است چرا که این شورا وظایف سیاست‌گذاری و تصویب راهبردها و خطی مشی‌های بیمه‌ای و تعیین تعرفه‌‌های سالانه خدمات سلامت را بر عهده داشته و این نهاد است که تعیین می‌کند چه خدمت سلامتی مشمول بیمه و تا چه سطحی می‌شود. همچنین نحوه قرار داد بیمه‌ها و بیمه‌‌های تکمیلی با نهادهای مختلف را تعیین می‌کند، از سوی دیگر سهم دولت، کارفرما و خانوارها از حق بیمه پایه سلامت و سهم بیمه شوند(فرانشیز) متناسب با سطح درآمد او و وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور را مشخص می‌کند.از سوی دیگر هرگونه خرید خدمت سلامت از سوی سازمان بیمه ایرانیان با مجوز و مصوبه این شورا بیاد انجام پذیرد. این مورد اخیر یعنی خرید خدمت سلامت با نظارت شورای عالی بیمه همان ابزار نظارتی است که بهارستانی‌ها به مخالفت با انتقال آن به وزارت بهداشت پرداختند تا هم وزارت بهداشت نتواند برای خدمات خود بازاریابی کند و هم اینکه سازمان بیمه سلامت نتواند هر خدمتی را که از سوی وزارت بهداشت و دانشگاه‌های علوم پزشکی ارائه می‌شوند را بخرد. متولی بیمه کیست؟ گرچه با انتقال سازمان بیمه ایرانیان به وزارت بهداشت تجمیع بخشی از بیمه‌های سلامت صورت گرفت اما عدم انتقال شورای عالی بیمه و سازمان تأمین اجتماعی به وزارت بهداشت، این وزارت خانه هنوز نمی‌تواند خود را متولی کامل بیمه‌ها بداند.اگر این مصوبه به تأیید شورای نگهبان برسد تا به این‌جای کار وزارت بهداشت از سرانجام کار راضی خواهد بود چرا که اتفاق مثبت برای این نهاد در تولیت بر منابع مالی و بیمه‌های پایه اتفاق افتاد. از سویی رئیس جمهوری به وزارت رفاه و سازمان تأمین اجتماعی دستور داد تا سهم بیمه سلامت کارگران در صندوقی مجزا از محل منابع سازمان تامین اجتماعی بوده و این منابع به راحتی قابل نظارت مستقیم نهاد ریاست جمهوری باشد. در فردای همان روز نیز بیش از ۲۰۰ تن از نمایندگان مجلس در نامه‌ای به رئیس جمهور ضمن حمایت از طرح تحول سلامت بر کمک ایشان برای اختصاص منابع مالی به این طرح تأکید کردند. با مصوبه انتقال سازمان بیمه ایرانیان وزارت بهداشت سومین پیروزی متوالی را در برابر وزارت رفاه به کمک مجلس به دست آورد تا در این ماراتن بیمه‌ای با سه گل پیروز شود.


منبع: baharnews.ir

بدقولی بیمه‌ها،​هجوم بیماران،​کمبود متخصص

روزنامه بهاراگر به سامانه وزارت بهداشت مراجعه کنید، اهداف کلی این طرح چنین عنوان شده:  کاهش میزان پرداختی بیماران بستری در بیمارستانهای دولتی؛ حمایت از ماندگاری پزشکان در مناطق محروم؛  حضور پزشکان متخصص مقیم در بیمارستان‌های دولتی، ارتقای کیفیت هتلینگ در بیمارستان‌های دولتی، ارتقای کیفیت خدمات ویزیت در بیمارستانهای دولتی،  ترویج زایمان طبیعی، حفاظت مالی از بیماران صعب العلاج، خاص و نیازمند، راه اندازی اورژانس هوایی. ولی حالا بعد از گذشت بیشتر از دو سال از آغاز اجرای این طرح انتقادات فراوانی هم از جانب بیماران و هم از طرف جامعه پزشکی مطرح می‌شود. به گونه‌ای که بسیاری از منتقدان اجرای آن را از اساس غلط می‌دانند و تنها راه برون‌رفت از این بن‌بست را نه در اصلاح، بلکه در کنار گذاشتن کامل طرح می‌دانند. داروخانه‌ها در معرض ورشکستگی به طور معمول هفتاد درصد قیمت هر دارویی که توسط پزشک در نسخه نوشته می‌شود را بیمه پرداخت می‌کند. به این گونه که اگر داروی الف قیمتش صد هزار تومان باشد، هفتاد هزار تومان آن را بیمه به داروخانه پرداخت می‌کند و مراجعه کننده تنها سی هزار تومان(به اضافه‌ی حق فنی نسخه که سه هزار و پانصد تومان است) به داروخانه می‌پردازد. در رابطه با بعضی داروهای خاص، مثل انسولین‌های قلمی و داروهای شیمی درمانی، درصد پرداختی بیمه به ۹۰ تا ۹۵ درصد می‌رسد. یعنی اگر به طور مثال قیمت چنین داروهایی پنجاه هزار تومان باشد، بیمار تنها پنج هزار تومان پرداخت می‌کند و مابقی آن را بیمه می‌پردازد. نکته قابل توجه این است که سود دارو چیزی حدود بیست درصد است. برای مثال، همان داروی الف را داروخانه از شرکت دارویی حدود هشتاد و سه هزار تومان خریده و بعد به قیمت سی هزار تومان به بیمار تحویل داده. یعنی اگر پرداخت بیمه به داروخانه متوقف شود، داروخانه عملا بعد از مدتی ورشکسته می‌شود. چرا که داروهای خریداری شده را با قیمتی بسیار پایین‌‌تر از مبلغ خرید، فروخته.بعد از به اجرا در آمدن طرح تحول سلامت، پرداختی بیمه‌ها‌ی عمده به بیمارستان‌ها و داروخانه‌ها، با وقفه همراه شد؛ بیمه‌های خدمات درمانی و تامین اجتماعی گاه با هشت ماه تاخیر پول داروخانه‌ها را پرداخت کردند و بسیاری از داروخانه‌ها وادار شدند تا برای جلوگیری از ورشکستگی، بدهکار بانک‌ها شوند.  دکتر الف.ر که در یکی از روستاهای شرق کشور داروخانه دارد می‌گوید: «اولش خوب بود. ولی بعد پرداختی بیمه‌ها متوقف شد. گفتند بودجه ندارند. بعد آمدند گفتند که پزشک‌ها دارو زیاد می‌نویسند، برای همین ما بودجه کم آورده‌ایم. گفتند در بیمه روستایی پزشک فقط می‌تواند یک الی دو قلم دارو بنویسد. اگر میانگین تعداد داروهایی که نوشته بیشتر از دو و نیم قلم در هر نسخه شود از حقوق خودش کم می‌کنیم. بعد هم یک لیست از داروها تهیه کردند و دادند به پزشک که فقط همین داروها را می‌تواند بنویسد. به نظر شما این وضعیت برای روستایی‌ها، وضعیت خوبی‌ست؟ به نظرم این‌طور نیست. هر روز ده‌ها نفر صف می‌کشند که فقط همان پزشکی که توی طرح هست را ببینند، آن پزشک هم فقط می‌تواند یک یا دو دارو بنویسد. همان دو تا را هم فقط باید از میان یک لیست خیلی مختصر انتخاب کند. به نظرم این وضعیت نه برای ما خوب است و نه مردم.» دکتر م.ش که موسس داروخانه‌ای در یکی از خیابان‌های اصلی مشهد است عدم بازپرداخت بیمه‌ها را به ضرر مردم می‌داند: «مثلا ما الان دیگر انسولین‌های قلمی نمی‌آوریم. چون ۹۰ درصد قیمت انسولین‌های قلمی را قرار است بیمه بدهد. اما کی قرار است بدهد؟ شش ماه دیگر؟ هشت ماه دیگر؟ اصلا معلوم نیست. از آن بدتر هم این‌که بعد از اجرایی شدن این طرح دیگر مردم کم‌تر به پزشک‌های سطح شهر مراجعه می‌کنند و بیشتر به کلینیک‌های دولتی می‌روند. حق هم دارند. در آن کلینیک‌ها قیمت ویزیت دو سه هزار تومن است.  ولی در مطب‌های خصوصی این رقم به سی‌و‌پنج هزار تومن می‌رسد. برای همین درآمد ما به شدت افت کرده. چون مردم به کلینیک‌های دولتی می‌روند و داروهایشان را هم از داروخانه‌ی همان‌جا تهیه می‌کنند و کم‌تر کسی به داروخانه‌های خصوصی گذرش می‌افتد. فعلا با وام گرفتن و منتظر بیمه‌ها ماندن اوضاع را می‌گذرانیم. بخش خصوصی با اجرای این طرح به شدت آسیب دید.» بیمارستان، شهر بی‌دفاع برای صحبت با مردم و جویا شدن نظرات آن‌ها به یکی از بیمارستان‌های دولتی مشهد رفتم؛ غروب یک روز سرد پاییزی بود. قبل از آن‌که پا به داخل بیمارستان بگذارم تراکم جمعیت را جلوی ورودی بیمارستان توانستم ببینم. مردمی که به نرده‌های آهنی تکیه داده بودند به نظر می‌رسید همراهان بیماران باشند. از نگهبانی گذشتم و نگاهی به دورتا دورم انداختم؛ مردم جابه‌جا ایستاده و نشسته بودند. داخل بیمارستان از بیرونش شلوغ‌تر بود. پرستارها با روپوش‌های سفید با عجله در رفت و آمد بودند. از دکتر ر.خ متخصص بیهوشی در رابطه با این طرح پرسیدم: «اول کار قضیه خوب بود. بیماران پول کمتری می‌دادند و به همین خاطر هم حجم مراجعه‌کننده‌ها  خیلی زیاد شد و ما هم اصلا آمادگی نداشتیم. ولی سعی کردیم خودمان را وقف دهیم. از طرفی ضریب کار ما هم بالا رفت، در نتیجه درآمدمان بهتر شد. نظارت بر زیرمیزی‌ها هم خیلی جدی‌تر از قبل بود و کسی جرات نکرد دیگر زیرمیزی بگیرد. پرداخت‌ها هم تقریبا به موقع و نهایتا با سه ماه تاخیر انجام می‌شد. جز شلوغی بیمارستان که گاهی یک پزشک یا یک پرستارهمزمان باید به یک عالم مریض رسیدگی می‌کرد همه چیز خوب بود که آن‌هم قول دادند به زودی تعداد استخدامی‌ها را متناسب با طرح افزایش دهند. اما کم کم بودجه به ته رسید. حجم کاری همان بود ولی پرداختی دیگر به هیچ عنوان صورت نمی‌گرفت. خیلی از بیمارستان‌ها از آذر پارسال پرداختی صورت نگرفته. بیمه‌ها شروع کردند به کسورات زدن به هر بهانه‌ای و نهایتا درآمد یک پزشک با چند ماه تاخیر به صورت نصفه نیمه دستش می‌رسید. همین باعث شد انگیزه‌های پزشک برای تحمل حجم بالای کار خیلی کم شود. مشکل دیگر هم مربوط به وسایل بود. اول طرح همه وسایل مورد نیاز بیمار تحت پوشش قرار می‌گرفت ولی بعد کم کم و با توجه به کمبود بودجه شرکت‌های محدودی صرفا طرف قرارداد قرار گرفتند که آن‌ها هم برای صرفه‌جویی اغلب اجناسی با کیفیتی پایین در اختیار بیمارستان قرار می‌دادند. برای مثال در زمینه ارتوپدی به خاطر کیفیت پایین همین وسایل‌ها درصد عملهای شکست خورده خیلی زیاد شده و عمل‌های مجدد با هزینه‌های سنگین‌تر و وسیله‌های کمیاب‌تر به اجبار صورت گرفته. ولی با تمام این‌ها باز هم بیمارستان در زمینه تهیه‌ی لوازم و اقلام ارزان‌ترین‌ها را انتخاب می‌کند. الان دیگر مهم صرفه‌جویی‌ست. چون بودجه خیلی کم آمده انگار.» از او پرسیدم وضعیت داروهای بیهوشی چطور است. گفت: «خدا را شکر در این یک زمینه ما مشکلی نداشتیم هیچوقت.» وقتی ازآقای ش.ب.  در رابطه با کاهش هزینه‌ها پرسیدم گفت: « ما بیمه تکمیلی داریم و هزینه‌ها برای ما در هر صورت رایگان است. شاید این طرح برای اقشار ضعیف جامعه مناسب بوده باشد. ولی برای ما چیزی جز مواجه شدن با این همه شلوغی نتیجه‌ای نداشته.  راستش احساس می‌کنم پرستارها و دکترها نسبت به قبل از اجرای این طرح کم حوصله‌تر و بداخلاق‌تر شدند.» دانشگاه در آستانه بی‌معنایی با کاهش شدید هزینه‌ها حجم مراجعه کننده‌ها به بیمارستان‌های دولتی و کلینیک‌ها به شدت افزایش پیدا کرده؛ وزارت بهداشت و درمان تلاش کرده تا با افزایش تعداد پزشک‌ها و پرستارهای مشمول این طرح، این مشکل را تا حدی حل کند. در همین راستا دولت یازدهم ظرفیت پذیرش دانشجو در رشته‌های علوم پزشکی را یازده درصد افزایش داده؛ همچنین ظرفیت پذیرش دانشجوها در مقطع تحصیلات تکمیلی(تخصص‌های پزشکی) در سال ۹۴-۹۵ حدود ۲۰٫۲ درصد افزایش داشته. ولی آیا دانشگاه‌های ما آمادگی افزایش ظرفیت دانشجو را در این رشته‌های حساس داشته‌اند؟ آیا مقدمات لازم برای افزایش پذیرش دانشجو فراهم شده بوده و بعد این اقدام صورت گرفته؟ آیا اساتیدی که در دانشکده‌های تازه تاسیس شهرستان‌ها مشغول به کار و تدریس شده‌اند آمادگی و تجربه‌ی کافی داشته‌اند؟ می‌دانیم که پزشکی رشته‌ای‌ایست به شدت وابسته به کار و تجربه‌ی استاد و برای دانشجو خواندن صرف کتاب و جزوه هرگز راه‌گشا نخواهد بود. سیاه، سفید، خاکستری به نظر می‌رسد با اجرای طرح تحول سلامت میزان مراجعه به بیمارستان‌ها و کلینیک‌های دولتی به شدت افزایش پیدا کرده؛ این افزایش کمیت مراجعه‌کنندگان خواه ناخواه کیفیت خدمات پزشکی را کاهش داده؛ چرا که افزایش شدید و ناگهانی حجم کار برای یک انسان، در هر رشته‌ای که باشد، می‌تواند باعث کاهش تمرکز و دقت او شود و پزشک‌ها و پرستارها هم از این قاعده مستثنا نیستند.با تمام این‌ها نباید این نکته را هم نادیده گرفت که طرح تحول سلامت به برخی از اهداف اولیه‌اش رسیده؛ کاهش هزینه‌های پزشکی به خصوص برای جمعیت قابل ملاحظه‌ای از مردم که تحت پوشش هیچ بیمه‌ای نبودند و توان مالی پرداخت هزینه‌های درمان را به هیچ عنوان نداشتند تا حد زیادی تحقق پیدا کرده و آن‌ها را از بیماری‌های مهلک نجات بخشیده. کم نیستند مراجعه کنندگانی که از سال‌ها قبل نیاز به توجه پزشکی داشته‌اند ولی به علت مشکلات مالی از این امکان محروم بودند. موارد فراوانی بوده از کسانی که از سال‌ها قبل به علت ابتلا به فلج اطفال نیاز به عمل جراحی ضروری داشته‌اند و درست بعد از اجرایی شدن این طرح توانسته‌اند از این امکان درمانی بهره‌مند شوند. یا برخی از بیمارستان‌های دولتی که به دلایل جغرافیایی مراجعه‌کننده‌ی کمتری دارند، رضایتمندی بیشتری هم از آن‌ها گزارش می‌شود. ولی نقدهایی که در این گزارش به آن‌ها اشاره شد جدی هستند و می‌تواند به نتایج فاجعه‌باری چون کاهش کیفیت خدمات پزشکی و یا ورشکستگی بخش خصوصی بیانجامد.


منبع: baharnews.ir

اولین پهپاد آمبولانس ساخته شد

به گزارش ایران خبر، پهپاد حمل مصدومان تقریبا مشابه یک خودروی کوچک است، با این تفاوت که به جای لاستیک و چرخ به چهار پروانه و موتور الکتریکی قدرتمند برای پرواز مجهز شده است.

به گزارش دیلی‌میل، مهمترین ویژگی طرح پهپاد آمبولانس عدم نیاز به خلبان و کادر پزشکی است؛ بنابراین با کاهش وزن، انتقال مصدومان از محل حادثه به بیمارستان در کمترین زمان ممکن می‌شود.
 
 نتایج آخرین تحقیقات در مورد سرعت عمل خودروهای امدادی در مناطق روستایی نشان می‌دهد که در برخی موارد زمان انتظار برای رسیدن امداد تا چند ساعت افزایش می‌یابد، بنابراین در صورت پوشش هوایی ایستگاه‌های درمانی بین راهی یا بیمارستانی، انتقال سریع بیماران ممکن شده و احتمال نجات جان آنها افزایش می‌یابد.

مارک رولستون، مدیر شرکت طراحی پهپاد آمبولانس عنوان کرد: طراحی پهپاد مورد نظر هنوز جای پیشرفت دارد و در صورت تائید نهایی طرح، تولید انبوه آن به سرعت آغاز خواهد شد.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: این آمبولانس هوایی در صورت تولید انبوه با استفاده از سیستم موقعیت‌یاب جهانی و سامانه ناوبری هوشمند کنترل خواهد شد.


منبع: irankhabar.ir

حمله جدید رولینگ به دونالد ترامپ

جی‌. کی. رولینگ، نویسنده رمان‌های «هری پاتر» در نامه‌ای که اخیرا برای بنیاد «پن» آمریکا نوشته، رئیس‌جمهوری جدید این کشور را «متعصب» خوانده است. 

به گزارش وقایع اتفاقیه، اسکاتس‌من نوشت: جی. کی. رولینگ، رمان‌نویس مشهور انگلیسی و خالق هفت‌گانه هری پاتر، در نامه‌ای که خطاب به بنیاد پن آمریکا نوشته، در دفاع از آزادی بیان، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری جدید ایالات‌متحده آمریکا را «متعصب» خطاب کرده است. رولینگ از نوامبر و در بحبوحه رقابت نامزدهای ریاست‌جمهوری آمریکا، به مخالفت با ترامپ برخاست و اظهارات تندی درباره او منتشر کرد. او که از سال ۱۹۹۳ در اسکاتلند زندگی می‌کند، اخیرا در دسامبر، نامه‌ای به اعضای مرکز پن نوشت و در آن عنوان کرد: «رویدادهای ماه گذشته، بسیاری از آمریکایی‌ها را شوکه و از خود بیخود کرده است. مسائل بسیاری در مرحله‌ای ناپایدار و نهادهای ارزشمند در معرض خطر بالقوه قرار گرفته‌اند.»

نویسنده «خلأ موقت» و «کرم ابریشم» در ادامه آورده است: «ماه گذشته، من به بنیاد پن آمریکا در نیویورک پیوستم و با وجود تعجب برخی، از آزادی بیان دونالد ترامپ دفاع کردم. آن زمان من گفتم که آزادی بیان او، از آزادی من برای اینکه او را متعصب بخوانم، حمایت می‌کند. ترامپ به‌طور کامل از آزادی بیان خود سود جسته؛ حالا نوبت بقیه ماست تا از حق آزادی بیا‌نمان استفاده کنیم.»

 نویسنده هری پاتر در ادامه عنوان کرده است: «اگر ما الان حرف نزنیم، حق صحبت‌کردنمان در آینده‌ را به خطر می‌اندازیم.» رولینگ از زمان انتخاب ترامپ به‌عنوان نامزد حزب جمهوری‌خواه تا برگزیده‌شدنش به‌عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا، واکنش‌های تندی نسبت به او نشان داده و این مسئله باعث شده است برخی از کاربران توئیتر که او را دنبال می‌کنند، بگویند: 

 «ریاست‌جمهوری آمریکا به یک نویسنده انگلیسی چه ربطی دارد؟» رولینگ در پاسخ به یکی از همین اعتراض‌ها گفته بود: «وقتی مردی این‌قدر ناآگاه و فردی که بازی‌دادنش آسان است، تا نوک دماغش به کدهای هسته‌ای نزدیک می‌شود، این مسئله به همه ربط دارد.»

رولینگ در یکی از تندترین توئیت‌هایش، ترامپ را در زمان نامزدی حزب جمهوری‌خواه، با ولدمورت، شخصیت منفی داستان‌های جادوگری هری پاتر مقایسه کرد. او در پاسخ به مقاله‌ای با عنوان «به این دلیل، مردم تاجر آمریکایی، دونالد ترامپ را لرد ولدمورت می‌خوانند»، نوشت: «چه وحشتناک؛ ولدمورت اصلا به بدی ترامپ نبود.»

نویسنده «آوای فاخته»، همچنین در روز ششم اکتبر در توئیترش نوشت: «اگر همه ما همزمان ctrl-alt-del را بگیریم، شاید بتوانیم سال ۲۰۱۶ را به زور، ریبوت (دوباره راه‌اندازی)‌کنیم.»


منبع: alef.ir

بلای جان جوانان

بر اساس آمار وزارت ورزش و جوانان تنها ۲۱ درصد از جمعیت کشور به ورزش مبادرت می ورزند و این اعداد موید تهدیدهای جدی است که کم تحرکی در پی خواهد داشت.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،کم تحرکی قریب به ۸۰درصد از جمعیت کشور از معضلاتی است که تمامی اقشار و طیف های جامعه را اعم از پیر و جوان تهدید می کند.

اشاره وزارت ورزش و جوانان به فعالیت ورزشی تنها  ۲۱  درصد از افراد و گروه های اجتماعی در کشور یا به تعبیر دیگرکم تحرکی ۷۹ درصد از جامعه ،عمق بحران و چالش مذکور را به تصویر می کِشَد.

صدیقه نوبهار،روانشناس و کارشناس علوم رفتاری در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوانیکی از عوامل موثر در ظهور و بروز کم تحرکی و بی میلی به ورزش را ناشی از بی انگیزگی می داند. وی در این خصوص می افزاید:به واقع ریشه بی انگیزگی را نیز باید در افسردگی جستجو کرد،زیرا طبیعتا در چنین شرایطی،عزم و تصمیمی جدی برای تحرک و ورزش وجود نخواهد داشت.

روانشناس و کارشناس علوم رفتاری عنوان کرد:نکته تلخ موضوع در این واقعیت مُبَرهَن است که جمعیت جوان جامعه که علی القاعده انرژیک،پویا و فعال است نیز به عارضه کم تحرکی دچار شده. است.

محمد اسد،مدیرکل دفتر توسعه ورزش های همگانی وزارت ورزش و جوانان در گفت و گویی با رسانه ها با بیان عدم کمبود و کاستی در عرصه تجهیزات و امکانات ورزشی می گوید:پارک ها و بوستان های بسیاری به تجهیزات و ادوات ورزشی مجهز شده اند،اما به واقع انگیزه لازم و کافی برای استفاده از ادوات اشاره شده وجود ندارد.

*از افزایش آمار سکته و ایست قلبی و مغزی تا کم تحرکی
مصطفی روشن پژوه،دانش آموخته رشته تربیت بدنی،با اشاره به عوارض و تبعات مخرب کم تحرکی برای سلامت عمومی جامعه گفت:به واقع یکی از عوامل تاثیرگذار در افزایش سکته یا ایست قلبی و مغزی را باید در کم تحرکی و بی میلی به ورزش جستجو کرد.

وی افزود:در شرایطی که ۵۰درصد از مرگ و میرهای کشور ناشی از سکته قلبی و مغزی است،طبیعتا لزوم پرداختن به فعالیت بدنیِ اصولی،ضرورتی است که باید به عنوان اولویتی ویژه مد نظر قرار گیرد.

*عوارض کم تحرکی
دیابت،بیماری های قلبی،خستگی زودرس،سکته مغزی،چاقی،سرطان سینه یا تخمدان در بانوان،تنها بخشی از پیامدها و تبعات زیان بار و خسارت آور کم تحرکی است که بعضا هزینه ای معادل جان افراد برای آن پرداخته می شود.

*ارتباط افسردگی با کم تحرکی چیست؟!
کیومرث شرافتی،جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی در گفت و گو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوانبااشاره به لزوم واکاوی و ریشه یابی دلایل و عوامل موثر در ظهور و بروز کم تحرکی در جوانان  گفت:برخی افراد،هزینه های سنگین ورزشی را بهانه و مُستَمسِکی قرار می دهند برای تنبلی و کم تحرکی خویش،در صورتی که انجام بسیاری از ورزش ها،نیازمند هزینه چندانی نبوده و نیست،اما شاهدیم استقبال شایانی از این ورزش ها نمی شود که از نمونه های آن می توان به دو یا دویدن ساده با هدف افزایش توان بدنی اشاره کرد.

وی افزود:کم تحرکی،آفتی است که در سطح کلان،کلیت جمعیت و در سطح خرد تر،افراد و گروه هایی که بنا بر دلایلی از انجام فعالیت ورزشی سر باز می زنند را گرفتار می کند.

شرافتی گفت:مخاطرات و تهدیدهای این آسیب زمانی تشدید می شود که جمعیت جوان جامعه نیز،اهمیت و ضرورت چندنی برای آن قائل نیست. شرافتی گفت:به واقع،برخی از کم تحرکی که متوجه بخش هایی از جامعه جوان کشور می شود را باید در افسردگی،روزمرگی و بی میلی به فعالیت بدنی جستجو کرد.

جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد:به واقع،برخی افراد،تعمدا کم تحرکی را پیشه می کنند تا زودتر با این جهان وداع کنند که البته ارائه آمار دقیق و کارشناسی شده در خصوص تعداد چنین افرادی،منوط به بررسی و ورود اهل فن و احصای آماری دقیق خواهد بود.

وی افزود:در شرایط افسردگی و بیماری های روحی و روانی،فرد،تلاش می کند با گوشه گیری و انزوا خود را از حلقه ها و گروه های جمعیتی اطراف و اکناف خویش جدا سازد و بیشتر در چارچوب و محدوده ای خودخواسته  محصور شود که فقدان شادی،تحرک،جنب و جوش و مطالعه در آن ملموس و مشهود است که بخشی از این خلاء ها نیز به فعالیت ورزشی معطوف می شود.

شرافتی عنوان کرد:برخی به ورزش به عنوان یک مولفه تشریفاتی می نگرند،اما به واقع این موضوع،یک اصل است که در کشورهای توسعه یافته به عنوان یکی از شاخص های سنجش و میزان ارزیابی توسعه مطرح می شود.

وی در خاتمه یادآور شد:فرهنگ سازی،آموزش،بستر سازی و ایجاد انگیزه برای انجام فعالیت های بدنی،ضرورتی اجتناب ناپذیراست که می طلبد از سوی نهادهای آموزشی و رسانه ها با جدیت هر چه بیشتری مورد توجه قرار گیرد،در غیراینصورت باید شاهد تحمیل  هزینه های سنگینی به نظام بهداشت و سلامت جامعه باشیم که بخشی از این صدمات متوجه جمعیت جوانی می شود که سرنوشت و آینده کشور به وجود،نوع و کیفیت نقش آفرینی آنها گره خورده است.
 


منبع: alef.ir

مرد معتاد: من همسرم را آتش نزدم

مدام از خیانت همسرش صحبت می‌کند و می‌گوید که او را نکشته و او خودسوزی کرده است. «فکر می‌کردم همسرم نرگس با کسی رابطه دارد. مدتی بود به او مظنون شده بودم اما نرگس بسیار زیرکانه عمل می‌کرد و من هیچ‌وقت نتوانستم مدرکی علیه او پیدا کنم. بهرام این روزها در زندان به اتهام قتل همسر و فرزندش حبس می‌کشد. جرم او در دادگاه ثابت شده و اولیای دم برای او تقاضای قصاص کرده‌اند.

به گزارش اعتماد، بهرام از روزهای آشنایی با نرگس می‌گوید؛ آشنایی‌ای که خیلی زود به ازدواج ختم شد. «همه‌چیز زندگی خوب بود. یک سال بعد از ازدواج‌مان دخترم سایه به دنیا آمد و زندگی‌مان شیرین‌تر شد.»

اسم قتل که می‌آید دوباره همان حرف‌هایش را می‌گوید: «من نرگس را نکشتم. او از دست من عصبانی شد و نتوانست خودش را کنترل کند به خاطر همین روی خودش بنزین ریخت و خودش را سوزاند.» اما همسایه‌ها دیده‌اند که بهرام بارها با همسرش درگیر شده و کارشان به سروصدا کشیده است.

روزی که قتل اتفاق افتاد همسایه‌ها صدای جروبحث این زن و شوهر را شنیده بودند. بهرام درباره آن روز می‌گوید: «من اعتیاد دارم و علت اصلی درگیری آن روزمان همین بود. نرگس را خیلی کتک زدم. اما پشیمان شدم. ولی فایده نداشت. گفتم دوباره آرام می‌شود. چند ساعت از دعوای‌مان گذشته بود که به او گفتم سفره را پهن کند تا غذا بخوریم. اما ناگهان دیدم که آشپزخانه آتش گرفته و همسرم خودش را در آتش سوزانده است.»

او درباره توهم خیانت همسرش می‌گوید: «نرگس خیلی خوب همه‌چیز را پنهان می‌کرد. اطلاعاتی به دست آورده بودم که او با دونفر از دوستانم رابطه دارد. حتی دختر کوچکم هم این موضوع را چند بار تایید کرده بود. البته دوستانم این موضوع را انکار کردند و مسخره‌ام کردند که چون معتادم لیاقت نرگس را ندارم»

بهرام به اصرار نرگس چند بار سعی کرده بود اعتیادش را ترک کند و به کمپ رفته بود اما بعد از مدتی آنجا را ترک کرده و عصبی به خانه رفته بود. می‌گوید: «همان موقعی که من در کمپ بودم همسرم با دوستانم رابطه داشت. این را وقتی از زبان همسرم شنیدم باور کردم. وقتی گفت در نبود من دوستانم به خانه‌مان می‌آیند.

بهرام درباره اینکه چرا روز قتل دختر و همسرش را از میان آتش نجات نداده و در مقابل فریادهای همسایه‌ها که از او خواستند تا در را روی‌شان باز کند می‌گوید: «آن روز خیلی ترسیده بودم با خودم گفتم اگر در را باز کنم اتفاق بدی خواهد افتاد و مورد حمله آنها قرار خواهم گرفت و ممکن است با یکدیگر درگیر شویم، اما این دلیلی بر آن نیست که من نرگس و فرزندم را به آتش بکشم.»

او در آخر درباره اعتراض به حکم مجازاتش می‌گوید: «اعتراض کرده‌ام و پرونده‌ام به دیوان‌عالی کشور رفته است امیدوارم که از گناه نکرده تبرئه شوم و به زودی آزاد بشوم و بتوانم بر سر مزار عزیزانم بروم. زیرا می‌دانم که هرگز سر بی‌گناه به بالای‌دار نخواهد رفت.»


منبع: alef.ir

نجات قاتل ۱۶ ساله از قصاص

قضات دادگاه کیفری استان تهران، پسری که در ۱۶ سالگی مرتکب قتل شده بود را با استناد به ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی از قصاص تبرئه و به ۵ سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند. براساس ماده ۹۱، اگر فردی زیر سن قانونی (۱۸ سال) مرتکب یکی از جرایم حدی از قبیل قتل شده اما ماهیت آن را درک نکرده باشد، با یک درجه تخفیف در مجازات، از قصاص تبرئه و به حبس و دیه محکوم می‌شود.

به گزارش اعتماد، قضات شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران نیز پس از برگزاری جلسه محاکمه در ۲۰ آذر امسال، متهم را فاقد رشد و کمال عقلی در زمان وقوع قتل تشخیص داده و تبرئه کردند. پسر ۱۶ساله مهرماه پارسال در نزاعی دسته‌جمعی با چاقو مردی ۲۵ ساله را کشته بود. در این نزاع، سه پسر از جمله دو نوجوان دیگر نیز حضور داشتند که قضات هر یک از آنها را نیز به یک سال حبس محکوم کردند.

  نزاع آن روز به دلیل یک تصادف رانندگی بین ۵ نفر از جمله سه پسر نوجوان اتفاق افتاده بود. متهم با یکی از دوستان خود در خودروی وانت در حال رانندگی بود که ناگهان با یک خودروی پژو آینه به آینه شدند. در پژو نیز مردی ۲۵ ساله (مقتول) و دو پسر نوجوان نشسته بودند. متهم آنها را تعقیب کرد و در یکی از خیابان‌ها جلوی ماشین‌شان پیچید. همه پیاده شدند و بین‌شان درگیری رخ داد و متهم با چاقویی که داشت، ضربه‌ای به سمت مرد ۲۵ ساله رها کرد و او را از پا انداخت.

مضروب به بیمارستان منتقل شد اما به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد. متهم نیز که در خانه خواهر خود مخفی شده بود، پس از دو روز خود را به کلانتری معرفی و در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: «آن روز درگیری‌مان بالا گرفت و من چاقو را به سمت مقتول رها کردم که به گردنش خورد و باعث قتلش شد.»

با ثبت اعتراف متهم، پرونده برای صدور حکم به شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در ابتدای جلسه رسیدگی، نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند که در آن آمده بود: «به گفته پزشکی قانونی، علت مرگ شکستگی جمجمه از پشت گوش با اصابت جسم تیز است که براساس اعترافات متهم، با ضربه چاقوی او ایجاد شده است. در این نزاع، سه نفر دیگر نیز حضور داشتند که دادستانی برای آنها نیز تقاضای مجازات دارد.»

سپس پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند و گفتند: «شاهدان حادثه (سه متهم دیگر) گفته‌اند که پسرمان چند بار از متهم خواسته بود دست بردارد و شر درست نکند اما او قبول نکرد. تا حالا خانواده‌اش چند بار برای گرفتن رضایت سراغ ما آمده‌اند اما درخواست ما قصاص است.» در ادامه نوبت به متهم رسید، او که اکنون ۱۷ ساله است قتل را انکار کرد و گفت: «من کسی را نکشته‌ام. روز حادثه، رضا (یکی از متهمان) هم با من بود و خود او هم چاقو داشت. شاید ضربه منجر به قتل را او زده باشد. من فقط یادم است که برای دفاع از خودم و ترساندن مقتول، با دسته چاقو ضربه‌ای به پشت گوشش زدم. بعد به خانه خواهرم متواری شدم و دو روز بعد خودم را به پلیس معرفی کردم. اعترافات قبلی هم تحت فشار بازجویی‌ها بود.» سپس هر سه متهم شرکت در نزاع نیز یک به یک پشت جایگاه قرار گرفتند و درباره ماجرا توضیح دادند.

یکی از آنها که نوجوانی ۱۶ ساله بود گفت: «متهم به خاطر گرفتن امتیاز و اینکه بگوید از همه خلافکارتر است دست به چاقو برد. او اول با چاقو چند ضربه به سمت من پرتاب کرد که به دماغ و دستم خورد. می‌خواستم فرار کنم که دیدم ضربه‌ای به سر مقتول زد و فرار کرد. از زبان او شنیدم که داد می‌زد می‌خواهم زبیایی‌ات را بگیرم.» دوست متهم به قتل نیز که آن روز در وانت نشسته بود، خود را بی‌گناه دانست و گفت: «من چاقویی نداشتم و متهم دروغ می‌گوید. آن روز چند بار به او گفتم بیا برگردیم اما قبول نکرد. گفت می‌خواهد حال‌شان را بگیرد.»

سپس رییس دادگاه از متهم پرسید که آیا می‌دانستی اگر آدم بکشی تو را اعدام می‌کنند؟ که متهم گفت: «می دانستم اگر جرمی مرتکب شوم، مجازاتم می‌کنند اما مجازات قصاص را نمی‌دانستم.»

چند روز پس از پایان جلسه رسیدگی، قضات شعبه هفتم دادگاه،متهم را فاقد رشد و کمال عقلی در زمان وقوع قتل دانسته و براساس ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی و کنوانسیون دفاع از حقوق کودکان، از قصاص تبرئه و به ۵ سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند. سه متهم دیگر نیز به جرم شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل، هر کدام به یک سال .حبس محکوم شدند.


منبع: alef.ir

مهمترین هدف سازمان هواشناسی چیست؟

رئیس سازمان هواشناسی کشور با اشاره به تغییر رویکرد در این سازمان گفت: با توجه به طرح هفت ساله تدوین شده برای این سازمان، ایفای نقش تصمیم ساز برای مردم و مسئولین مهمترین هدف سازمان هواشناسی است.

‌به گزارش ایسنا، دکتر داوود پرهیزکار در مراسم معارفه مدیرکل هواشناسی استان گلستان، اظهار کرد: هواشناسی پدیده‌های آب و هوایی را از نظر مقیاس مکانی از ارتفاع ۱۰ متر تا ارتفاع ۱۰ هزار کیلومتری از سطح زمین را پوشش می‌دهد.

وی با اشاره به سیل‌های بزرگ سال‌های ۸۰ و ۸۱ در استان گلستان گفت: در سیل سال ۸۰ با آن که هواشناسی پیش بینی‌های لازم را انجام داده بود، ولی این امر مورد اعتنای مسئولان وقت قرار نگرفت. در این سیلاب بزرگ حدود ۴۰۰ نفر کشته و مفقود و ۱۱ هزار نفر نیز در سیل گرفتار شدند.

رئیس سازمان هواشناسی کشور اضافه کرد: در سیل سال ۸۱ استان گلستان، هواشناسی به موقع پیش بینی‌های لازم را انجام داد و با تدبیری که اندیشیده شد، تلفات این سیلاب به حداق رسید. تنها موردی که در این سیلاب موجب بروز خسارت جانی شد، به خاطر بی توجهی راننده یک اتوبوس بود که به تذکرات پلیس توجه نکرد و به مسیرش ادامه داد و در سیلاب گرفتار شد. در این حادثه هر ۴۰ سرنشین اتوبوس جان خود را از دست دادند.

پرهیزکار در ادامه به سیلاب فروردین ماه امسال در جنوب غربی کشور اشاره کرد و افزود: با اطلاعاتی که هواشناسی در اختیار مسئولان مربوطه قرار داد، از بوجود آمدن بحران در سد دز جلوگیری شد.

وی با اشاره به اینکه در آنجا علاوه بر بارش باران، موضوع دبی را نیز داشتیم، تصریح کرد: برای مسئولین اهمیت دارد که بدانند چه مقدار آب به سد وارد می شود که بتوانند تصمیم گیری کنند که چه میزان از دریچه سد باز شود تا مشکل کم آبی پشت سد و یا سرریز شدن آب سد پیش نیاید. این امر در این حادثه با راهنمایی سازمان هواشناسی مدیریت شد که در همین زمینه از طرف وزیر نیرو مورد تقدیر قرار گرفت.

پرهیزکار با بیان اینکه این موضوع نشان دهنده اهمیت نقش هواشناسی است، گفت: طبق قانون مدیریت سیل بر عهده این سازمان نیست،  بلکه بر عهده وزارت نیرو است.

وی با اشاره به تدوین طرح راهبردی از سال ۹۳ تا ۹۹  که منابع و مراجع آن سیاست‌های کلی نظام است، گفت: در این طرح سه هدف عمده پایش، پردازش و ایفای نقش تصمیم ساز برای مردم و مسئولین که جزو مهمترین آنها است،‌ را تعریف کردیم.

رئیس سازمان هواشناسی کشور عنوان کرد: با گذشت ۶۰ سال از فعالیت‌های سازمان هواشناسی در کشور، با اجرای این طرح بنا داریم رویکرد خود را تغییر دهیم زیرا مردم و مسئولین در گذشته رغبتی به این سازمان نداشتند. در این طرح به دنبال کاربردی کردن هواشناسی در بخش‌های مختلف اعم از حمل و نقل، کشاورزی و آب رفتیم.

پرهیزکار با بیان اینکه در بخش کشاورزی ارتباط رو در رو با این بخش برقرار و خدماتی که آنها می‌خواهند را تهیه کردیم، گفت: طیف کاربران ما در زمینه کشاورزی گسترده است. زنبور دار، باغبان، زارع و غیره هر کدام اطلاعات خاص خودشان را می‌خواهند که ما توانستیم این نیازها را پاسخگو باشیم.

وی با تاکید بر اینکه در تعطیلات نقش هواشناسی خیلی زیاد احساس می‌شود، یادآور شد: در عید امسال بارش زیاد باران برای شمال کشور پیش بینی شد که این امر با اعتراض استاندار گیلان همراه بود. اگر مردم در آن ایام به شمال سفر می‌کردند و با بارش باران مواجه می‌شدند، قطعا از سفر خود راضی نبودند. با اطلاعاتی که به مردم دادیم آنها را به انتخابی درست جهت انتخاب مسیر مسافرتشان راهنمایی کردیم. ما به دنبال همین موضوع هستیم که بتوانیم برای مسئولان و جامعه تصمیم سازی کنیم.

رئیس سازمان هواشناسی کشور در پایان خاطرنشان کرد: در برنامه پنج ساله ششم توسعه، در صورت تامین بودجه، تکمیل شبکه راداری در کل کشور مخصوصا در استان گلستان که جزو استان‌های حادثه خیز کشور است، در نظر گرفته شد.


منبع: alef.ir